English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
proprietary U متعلق به ملاک وابسته به مالک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laird U ملاک خرده مالک
lairds U ملاک خرده مالک
preatorian U وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
fee tail U تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
dedications U در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
dedication U در CL ممکن است این تاسیس به وسیله فعل صریح و رسمی مالک ایجادشود و یا به موجب قانون از برخی از افعال مالک
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
proprietresses U ملاک
proprietress U ملاک
landlord U ملاک
landlords U ملاک
criterion U ملاک
landowners U ملاک
landowner U ملاک
propertied U ملاک
proprietors U ملاک
proprietor U ملاک
landholder U ملاک
criterion group U گروه ملاک
criterion contamination U ناخالصی ملاک
criteria range U دامنه ملاک
accepted number U عدد ملاک
lairds U ملاک اسکاتلندی
validity criterion U ملاک اعتبار
laird U ملاک اسکاتلندی
landlord U صاحبخانه ملاک
landlords U صاحبخانه ملاک
criterion analysis U تحلیل ملاک
squires U ملاک عمده
squire U ملاک عمده
evidence U ملاک گواهی
documented U ملاک سندیت دادن
acceptance number U عدد ملاک قبول
document U ملاک سندیت دادن
lords U ملاک حکمروایی کردن
lord U ملاک حکمروایی کردن
documenting U ملاک سندیت دادن
franklin U ملاک ازاداز طبقه سوم
appurtenant U متعلق
thereof=of that U متعلق به ان
anaclitic U متعلق به
thereof U متعلق به ان
dependent U متعلق
my U متعلق بمن
bridal U متعلق بعروس
arcadian U متعلق به ارکاد
conventual U متعلق بخانقاه
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
therof U متعلق بان
chromic U متعلق به کرومیوم
alary U متعلق به بال
attached U مربوط متعلق
heraldic U متعلق به منادی
hempen U متعلق به شاهدانه
hypnic U متعلق بخواب
our U متعلق بما
adamic U متعلق به ادم
hereof U متعلق باین
then U متعلق بان زمان
archiepiscopal U متعلق به اسقف بزرگ
government owned industries U صنایع متعلق بدولت
subscriber's loop U حلقه متعلق به مشترک
eolithic U متعلق به اغاز عصرسنگ
ci devant U متعلق بدوره سابق
oversea U متعلق بماوراء دریاها
acromial U متعلق بنوک شانه
waterside U متعلق به کناردریا ساحل
It belongs to him personally. U متعلق بشخص اوست
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
alar U متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
epigraphical U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic U سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
stablemate U اسب مسابقه متعلق به یک گروه
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
hostile U متعلق به دشمن خصومت امیز
accipitrine U متعلق به مرغان شکاری بازمانند
domain U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome U این خانه متعلق بمن است
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
quicquid plantatur solo , solo cedit U منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
zoon U هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domains U اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
extra atmospheric U متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
associated company U شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
private U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
commonest U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
privates U متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
library U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
libraries U مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
commoners U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common U متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
angels U مالک
have U مالک
owner U مالک
having U مالک
proprietor U مالک
proprietors U مالک
angel U مالک
ownerless U بی مالک
owner of a property U مالک
landlords U مالک
proprietress U مالک
proprietresses U مالک
landlord U مالک
owners U مالک
homeowner U مالک
possessor U مالک
possessors U مالک
lords U مالک
landed U مالک
homeowners U مالک
lord U مالک
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
absentee landlord U مالک غایب
shipowner U مالک کشتی
car owner U مالک اتومبیل
reputed owner U مالک اعتباری
apollyon U مالک دوزخ
absentee U مالک غایب
seis U مالک شدن
goodman U خرده مالک
ground landlord U مالک عرصه
yeomanly U مالک جزء
sole owner U مالک منحصر
freeholder U مالک مطلق
smallholder U خرده مالک
smallholders U خرده مالک
absentees U مالک غایب
owns U مالک بودن
yeomen U مالک جزء
timocracy U مالک سالاری
holding company U شرکت مالک
yeoman U مالک جزء
householder U مالک خانه
to have possession of U مالک بودن
at the owner's risk U بعهده مالک
to have U مالک بودن
householders U مالک خانه
to hold U مالک بودن
owning U مالک بودن
to possess U مالک بودن
joint owner U مالک مشاع
owned U مالک بودن
own U مالک بودن
encipher U تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
at owner's risks U ریسک به عهده مالک
owner of root or seed U مالک اصله یا حبه
to have something U مالک چیزی بودن
yeoman U خرده مالک کشاورز
esquire U مالک زمین ارباب
deforce U بزورمالی را از مالک گرفتن
yeomen U خرده مالک کشاورز
to have something at one's disposal U مالک چیزی بودن
yeomanly U خرده مالک کشاورز
fixed stock U مالک انحصاری سهام
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
kame U تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
tenant at will U متصرف به میل و اراده مالک
benefical owner of an estate U مالک بهره برداریک دارایی
tenant by sufference U متصرف با رضایت ضمنی مالک
ship's husband U مباشر و مالک نماینده کشتی
foreclose a mortgage U فک رهن ملکی را از مالک ان سلب کردن
derelict U ترک شده بوسیله مالک یا قیم
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
at the owner's risk U با قید اینکه هرگونه خسارت بعهده مالک
theft U بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
unearned increment U افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
thefts U بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان
holding company U شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
fee tail U تقسیم تناصفی اراضی از طرف مالک ملک موقوف یا حبس شده
unearned icremrnt U افزایش بهای ملک در نتیجه اباد شدن محل نه کوشش مالک
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
tenant by sufference U مالک معترض اونشود و تصرفش ادامه پیداکند این عنوان به او اطلاق میشود
neotropical U متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com