Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
watertender
U
متصدی مخازن اب ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deep tank
U
مخازن اب و سوخت زیر ناو مخازن پایین ناو
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
septic tanks
U
مخازن گندزدائی
bulk loading
U
بارگیری در مخازن
band screen
U
صافی مخازن
ballast tank
U
مخازن بالاست
free surface
U
مخازن ازاد اب
top off
U
پر کردن مخازن ناو
void
U
مخازن خالی ناو
trim tanks
U
مخازن تعادل ناو
scuttlebutt
U
مخازن اب شیرین ناو
tank irrigation
U
شبکه ابیاری با مخازن کوچک
tank farm
U
محوطه مخازن نفت وغیره
fullering
U
عمل اب بندی در شکافهای مخازن
ballast tank
U
مخازن مخصوص حفظ تعادل ناو
sludge
U
لجن غلیظ رسوب مخازن سوخت ناو
clean aircraft
U
هواپیمای اماده بلند شدن هواپیمای بدون مخازن خارجی
counter flood
U
اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
responsible
U
متصدی
clerk
U
متصدی
operators
U
متصدی
clerks
U
متصدی
quartermaster
U
متصدی
quartermasters
U
متصدی
in charge
U
متصدی
runner
U
متصدی
runners
U
متصدی
vacant
U
بی متصدی
warden
U
متصدی
incumbents
U
متصدی
incumbent
U
متصدی
operator
U
متصدی
operators
U
متصدی ها
user
U
متصدی
users
U
متصدی ها
operator
U
متصدی
litter bearer
U
متصدی برانکارد
signal man
U
متصدی علائم
ammunition handler
U
متصدی مهمات
radar man
U
متصدی رادار
adman
U
متصدی اعلانات
suppliers
U
متصدی ملزومات
supplier
U
متصدی ملزومات
radar operator
U
متصدی رادار
receptionist
U
متصدی پذیرش
radarman
U
متصدی رادار
radioman
U
متصدی بی سیم
acting
U
کفیل متصدی
operator console
U
پیشانه متصدی
cataloger
U
متصدی کاتالوگ
infirmarian
U
متصدی بیمارستان
time keeper
U
متصدی اوقات
harbour master
U
متصدی بندر
groundskeeper
U
متصدی زمین
winch driver
U
متصدی دوار
yard man
U
متصدی محوطه
salespeople
U
متصدی فروش
salesperson
U
متصدی فروش
freshwater king
U
متصدی اب شیرین کن
salespersons
U
متصدی فروش
machine operator
U
متصدی ماشین
signalman
U
متصدی علائم
operator command
U
فرمان متصدی
chartulary
U
متصدی بایگانی
cataloguer
U
متصدی کاتالوگ
officers
U
مامور متصدی
curators
U
نگهبان متصدی
fitters
U
متصدی نصب
receiver
U
متصدی دریافت
receivers
U
متصدی دریافت
operators
U
متصدی دستگاه
auctioneers
U
متصدی مزایده
unattended
U
بدون متصدی
operators
U
متصدی ماشین
radio operator
U
متصدی بی سیم
operator
U
متصدی دستگاه
fitter
U
متصدی نصب
auctioneer
U
متصدی مزایده
operator
U
متصدی ماشین
officer
U
مامور متصدی
turf accountants
U
متصدی شرطبندی
auctioneers
U
متصدی حراج
ruling
U
رایج متصدی
rulings
U
رایج متصدی
curator
U
نگهبان متصدی
auctioneer
U
متصدی حراج
church warden
U
متصدی دارایی کلیسا
pressman
U
متصدی ماشین چاپ
orchardist
U
متصدی باغ میوه
mess treasurer
U
متصدی صندوق باشگاه
keypunch operator
U
متصدی منگنه زنی
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
plate layer
U
متصدی تعمیر خط اهن
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
orchardman
U
متصدی باغ میوه
my p
U
متصدی پیش ازمن
liftman
U
اسانسورچی متصدی اسانسور
majordomo
U
متصدی امور خانوادگی
oilking
U
متصدی سوخت و اب کشتی
carrier
U
متصدی حمل و نقل
carriers
U
متصدی حمل و نقل
word processing operator
U
متصدی پردازش کلمه
stoker
U
متصدی سوخت کوره
pressmen
U
متصدی ماشین چاپ
teletypist
U
متصدی دوره نگاره
time keeper
U
متصدی اوقات کار
titular charge daffaires
U
متصدی شغل سیاسی
wagoner
U
متصدی حمل ونقل
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
forwarder
U
متصدی حمل و نقل
heaters
U
متصدی گرم کردن
data entry operator
U
متصدی داده دهی
heater
U
متصدی گرم کردن
contracting officer
U
افسر متصدی پیمان
common carrier
U
متصدی حمل ونقل
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
army postal clerk
U
متصدی پست ارتشی
biddy
U
متصدی نظافت خانه
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
boiler maker
U
متصدی دیگ بخار
titular
U
متصدی دارای عنوانی
fish warden
U
متصدی امور شیلات
hold captain
U
متصدی انبار کشتی
officer
U
متصدی ضابط عدلیه
officers
U
متصدی ضابط عدلیه
liquidator
U
متصدی امورتصفیه شرکت
liquidators
U
متصدی امورتصفیه شرکت
forwarding agent
U
متصدی حمل ونقل
turf accountant
متصدی شرط بندی
time keeper
U
متصدی ثبت اوقات کار
blast furnaceman
U
مسئول یا متصدی کوره بلند
throttleman
U
متصدی دستگیره سرعت ناو
machinist
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
account executive
U
متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
machinists
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
billposter
U
متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
pointer
U
متصدی کنترل درجه توپ
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
vigorish
U
سود متصدی شرط بندی
pointers
U
متصدی کنترل درجه توپ
weeder
U
متصدی چیدن علف هرزه
bee-keepers
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
fireman
U
متصدی اتش خانه موتور
bee-keeper
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
stickboy
U
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
proetor
U
متصدی امور قضایی وکشوری
engineman
U
درجه دار متصدی موتور
stevedore
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
forwarder's receipt
U
رسید متصدی حمل و نقل
pantler
U
متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
firemen
U
متصدی اتش خانه موتور
checkman
U
متصدی کنترل اب دیگ بخار
stevedore
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
stevedores
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stenotypisht
U
متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
stevedores
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
pointers
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointer
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
brakeman
U
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
pollster
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
lictor
U
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
pollsters
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
hotwalker
U
متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
sacrist
U
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan
U
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
aviarist
U
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
vertical control operator
U
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
common carrier
U
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
clerk of the scale
U
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
verderor
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
raid clerk
U
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger
U
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
bartenders
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
aerographer's mate
U
کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
central
U
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
morticians
U
مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
mortician
U
مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com