Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
titular
U
متصدی دارای عنوانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
titular
U
عنوانی
rubrical
U
عنوانی
squires
U
عنوانی مثل اقا
squire
U
عنوانی مثل اقا
rubrics
U
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rubric
U
عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
users
U
متصدی ها
clerks
U
متصدی
incumbent
U
متصدی
incumbents
U
متصدی
quartermasters
U
متصدی
clerk
U
متصدی
operator
U
متصدی
user
U
متصدی
operators
U
متصدی ها
vacant
U
بی متصدی
operators
U
متصدی
quartermaster
U
متصدی
in charge
U
متصدی
runners
U
متصدی
runner
U
متصدی
warden
U
متصدی
responsible
U
متصدی
operator
U
متصدی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
receptionist
U
متصدی پذیرش
harbour master
U
متصدی بندر
groundskeeper
U
متصدی زمین
salespersons
U
متصدی فروش
salesperson
U
متصدی فروش
salespeople
U
متصدی فروش
machine operator
U
متصدی ماشین
supplier
U
متصدی ملزومات
fitter
U
متصدی نصب
suppliers
U
متصدی ملزومات
winch driver
U
متصدی دوار
infirmarian
U
متصدی بیمارستان
yard man
U
متصدی محوطه
fitters
U
متصدی نصب
adman
U
متصدی اعلانات
receiver
U
متصدی دریافت
receivers
U
متصدی دریافت
ammunition handler
U
متصدی مهمات
litter bearer
U
متصدی برانکارد
acting
U
کفیل متصدی
turf accountants
U
متصدی شرطبندی
curators
U
نگهبان متصدی
curator
U
نگهبان متصدی
time keeper
U
متصدی اوقات
radar man
U
متصدی رادار
radar operator
U
متصدی رادار
radarman
U
متصدی رادار
radio operator
U
متصدی بی سیم
radioman
U
متصدی بی سیم
ruling
U
رایج متصدی
rulings
U
رایج متصدی
signal man
U
متصدی علائم
signalman
U
متصدی علائم
operator console
U
پیشانه متصدی
operator command
U
فرمان متصدی
operator
U
متصدی دستگاه
operator
U
متصدی ماشین
operators
U
متصدی دستگاه
operators
U
متصدی ماشین
officers
U
مامور متصدی
officer
U
مامور متصدی
auctioneer
U
متصدی مزایده
auctioneer
U
متصدی حراج
auctioneers
U
متصدی مزایده
auctioneers
U
متصدی حراج
unattended
U
بدون متصدی
chartulary
U
متصدی بایگانی
cataloger
U
متصدی کاتالوگ
cataloguer
U
متصدی کاتالوگ
freshwater king
U
متصدی اب شیرین کن
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
carrier
U
متصدی حمل و نقل
hold captain
U
متصدی انبار کشتی
word processing operator
U
متصدی پردازش کلمه
liquidators
U
متصدی امورتصفیه شرکت
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
time keeper
U
متصدی اوقات کار
carriers
U
متصدی حمل و نقل
stoker
U
متصدی سوخت کوره
fish warden
U
متصدی امور شیلات
peripheral equipment operator
U
متصدی تجهیزات جانبی
teletypist
U
متصدی دوره نگاره
watertender
U
متصدی مخازن اب ناو
wagoner
U
متصدی حمل ونقل
prothonotary
U
متصدی امضاء احکام
liftman
U
اسانسورچی متصدی اسانسور
keypunch operator
U
متصدی منگنه زنی
contracting officer
U
افسر متصدی پیمان
heater
U
متصدی گرم کردن
heaters
U
متصدی گرم کردن
boiler maker
U
متصدی دیگ بخار
pressmen
U
متصدی ماشین چاپ
pressman
U
متصدی ماشین چاپ
mess treasurer
U
متصدی صندوق باشگاه
majordomo
U
متصدی امور خانوادگی
plate layer
U
متصدی تعمیر خط اهن
forwarding agent
U
متصدی حمل ونقل
prontonotary
U
متصدی امضاء احکام
stevedore
U
متصدی بارگیری و تخلیه
officer
U
متصدی ضابط عدلیه
titular charge daffaires
U
متصدی شغل سیاسی
church warden
U
متصدی دارایی کلیسا
biddy
U
متصدی نظافت خانه
turf accountant
متصدی شرط بندی
forwarder
U
متصدی حمل و نقل
my p
U
متصدی پیش ازمن
data entry operator
U
متصدی داده دهی
common carrier
U
متصدی حمل ونقل
officers
U
متصدی ضابط عدلیه
orchardman
U
متصدی باغ میوه
stevedores
U
متصدی بارگیری و تخلیه
army postal clerk
U
متصدی پست ارتشی
oilking
U
متصدی سوخت و اب کشتی
liquidator
U
متصدی امورتصفیه شرکت
orchardist
U
متصدی باغ میوه
gamekeeper
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
account executive
U
متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
proetor
U
متصدی امور قضایی وکشوری
machinists
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinist
U
ماشینیست متصدی دستگاه تراش
weeder
U
متصدی چیدن علف هرزه
engineman
U
درجه دار متصدی موتور
vigorish
U
سود متصدی شرط بندی
forwarder's receipt
U
رسید متصدی حمل و نقل
pointer
U
متصدی کنترل درجه توپ
billposter
U
متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
pointers
U
متصدی کنترل درجه توپ
gamekeepers
U
متصدی جانوران شکاری قرقچی
fireman
U
متصدی اتش خانه موتور
stevedore
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
signal box
U
توقف گاه متصدی علائم
blast furnaceman
U
مسئول یا متصدی کوره بلند
stenotypisht
U
متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
bee-keepers
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
pantler
U
متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
bee-keeper
U
متصدی نگهداری از زنبور عسل
time keeper
U
متصدی ثبت اوقات کار
stevedores
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
checkman
U
متصدی کنترل اب دیگ بخار
stevedores
U
متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
stevedore
U
متصدی بارگیری و حمل و نقل
throttleman
U
متصدی دستگیره سرعت ناو
signal boxes
U
توقف گاه متصدی علائم
stickboy
U
متصدی نگهداری چوبهای هاکی
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
firemen
U
متصدی اتش خانه موتور
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
brakeman
U
متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
lictor
U
پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
major domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pollster
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pollsters
U
متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
common carrier
U
متصدی حمل ونقل حامل مشترک
clerk of the scale
U
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
major-domos
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
major-domo
U
متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
king of arms
U
متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
pointer
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointers
U
متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
hotwalker
U
متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
sacristan
U
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
aviarist
U
کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
vertical control operator
U
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
sacrist
U
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
verderer
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor
U
متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
raid clerk
U
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verger
U
متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
propety man
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
parish clerk
U
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule
U
متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
bartenders
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender
U
کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com