English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
machine operator U متصدی ماشین
operator U متصدی ماشین
operators U متصدی ماشین
pressman U متصدی ماشین چاپ
pressmen U متصدی ماشین چاپ
hobs U با دندانه ماشین وغیره بریدن
hob U با دندانه ماشین وغیره بریدن
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
stopcocks U ترمز
brakes U ترمز ها
braked U ترمز
braking U ترمز
stopcock U ترمز
brakes U ترمز
brake U ترمز
clogs U پابند ترمز
air brakes U ترمز بادی
air brake U ترمز کمپرسی
clogged U پابند ترمز
steam brake U ترمز بخاری
brake fluid U روغن ترمز
braking U ترمز کردن
clog U پابند ترمز
air brakes U ترمز کمپرسی
linings U لنت ترمز
air brakes U ترمز هوایی
air brake U ترمز هوایی
air brake U ترمز بادی
stoplights U چراغ ترمز
brake horsepower U نیروی ترمز
brake expander cam U بادامک ترمز
brake cross shaft U محور ترمز
power brake U ترمز سروو
brake actuating lever U اهرم ترمز
magnetic brake U ترمز مغناطیسی
stop light U چراغ ترمز
brake collar U رینگ ترمز
stop lamp U چراغ ترمز
prony brake U ترمز پرونی
brake valve U سوپاپ ترمز
lining U لنت ترمز
brake wheel U ترمز چرخها
brake shoe U کفشک ترمز
brake pressure U نیروی ترمز
brake lining U لنت ترمز
stoplight U چراغ ترمز
brakes U ترمز کردن
resistance braking U ترمز واکنشی
internal brake U ترمز داخلی
brake U ترمز کردن
resistance braking U ترمز مقاومتی
regenetative braking U ترمز مقاومتی
regenetative braking U ترمز دینامیکی
engine dynamometer U ترمز موتور
foot brake pedal U پدال ترمز
safety stop U ترمز خطر
foot brake U ترمز پایی
braked U ترمز کردن
hub brake U ترمز چرخ
electric brake U ترمز الکتریکی
electric brake U ترمز برقی
dynamic braking U ترمز واکنشی
dynamic braking U ترمز دینامیکی
hoist brake U ترمز نقاله
disc brake U ترمز صفحهای
disc brake U ترمز دیسکی
hand brake U ترمز دستی
emergency brake U ترمز اضطراری
regenetative braking U ترمز واکنشی
electromagnetic brake U ترمز مغناطیسی
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
skid U ترمز کردن سریدن
four wheel brake U ترمز چهار چرخ
trailer brake valve U سوپاپ ترمز تریلر
snub cable U ناگهان ترمز کردن
friction surface U سطح اصطکاک ترمز
front wheel brake U ترمز چرخ جلو
skidder U ترمز کننده سردهنده
gear brake U ترمز سیستم انتقال
hand brake lever U اهرم ترمز دستی
air brake pressure gage U مانومتر با ترمز هوایی
stop lamp switch U کلید چراغ ترمز
brake piston cup U رینگ پیستون ترمز
energizer U تقویت کننده ترمز
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
brake shoe ring U رینگ کفشک ترمز
emergency brake equipment U تجهیزات ترمز اضطراری
load reaction brake U ترمز فشار باد
brake lights چراغ های ترمز
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
brake expander mechanism U مکانیزم انبساط ترمز
d.c. brake U ترمز جریان دائم
stop lamp switch U کلید لامپ ترمز
stop light switch U کلید لامپ ترمز
suppressor grid voltage U ولتاژ شبکه ترمز
back pedalling brake U ترمز مسیر ازاد
skids U ترمز کردن سریدن
back pedalling brake U ترمز باگردش ازاد
ABS U سیستم ترمز ضد قفل
skidding U ترمز کردن سریدن
skidded U ترمز کردن سریدن
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
dive flap U ترمز هوایی از نوع فلپ
flexible brake tubing U لوله قابل انعطاف ترمز
brakeman U مسئول ترمز در تیم لوژسواری
clerks U متصدی
quartermaster U متصدی
clerk U متصدی
runners U متصدی
vacant U بی متصدی
incumbents U متصدی
incumbent U متصدی
quartermasters U متصدی
runner U متصدی
operator U متصدی
operators U متصدی
responsible U متصدی
operator U متصدی
user U متصدی
in charge U متصدی
operators U متصدی ها
warden U متصدی
users U متصدی ها
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
trailer brake system U دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
auctioneer U متصدی حراج
ruling U رایج متصدی
officer U مامور متصدی
receptionist U متصدی پذیرش
auctioneer U متصدی مزایده
yard man U متصدی محوطه
salespersons U متصدی فروش
auctioneers U متصدی مزایده
litter bearer U متصدی برانکارد
curator U نگهبان متصدی
salespeople U متصدی فروش
winch driver U متصدی دوار
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
turf accountants U متصدی شرطبندی
officers U مامور متصدی
infirmarian U متصدی بیمارستان
groundskeeper U متصدی زمین
salesperson U متصدی فروش
auctioneers U متصدی حراج
harbour master U متصدی بندر
curators U نگهبان متصدی
rulings U رایج متصدی
cataloguer U متصدی کاتالوگ
cataloger U متصدی کاتالوگ
signal man U متصدی علائم
signalman U متصدی علائم
ammunition handler U متصدی مهمات
fitter U متصدی نصب
adman U متصدی اعلانات
operator command U فرمان متصدی
operator console U پیشانه متصدی
receivers U متصدی دریافت
receiver U متصدی دریافت
fitters U متصدی نصب
suppliers U متصدی ملزومات
supplier U متصدی ملزومات
chartulary U متصدی بایگانی
unattended U بدون متصدی
time keeper U متصدی اوقات
radar operator U متصدی رادار
operator U متصدی دستگاه
radarman U متصدی رادار
radio operator U متصدی بی سیم
radioman U متصدی بی سیم
operators U متصدی دستگاه
acting U کفیل متصدی
radar man U متصدی رادار
brake rigging U اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com