English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gastroenterologist U متخصص بیماریهای معده وروده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gastro enteritis U اماس معده وروده
gastro enteric U وابسته به معده وروده معدی امعائی
gynecologist U متخصص بیماریهای زنان
osteopath U متخصص بیماریهای استخوان
osteopaths U متخصص بیماریهای استخوان
eliza U برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
social disease U بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
fireworker U متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
in wards U دل وروده
viscera U دل وروده وجگر و امثال ان
gastro intestinal U وابسته بمعده وروده
tactician U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tacticians U متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
To take something to pieces. U دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
he was nothing of an expert U هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
venereal diseases U بیماریهای امیزشی
dermatosis U بیماریهای پوستی
general practitioner U پزشک بیماریهای عمومی
pediatrician U ویژه گر بیماریهای کودکان
virosis U ابتلا به بیماریهای ویروسی
venereology U پزشکی بیماریهای امیزشی
venereologist U ویژه گر بیماریهای امیزشی یامقاربتی
urologist U ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
radiologists U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
otolaryngology U رشته بیماریهای گوش و گلو و بینی
big head U انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
tetter U بیماریهای تاول دار پوست مثل زرد زخم
big heads U انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
endodontia U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontics U شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
stomaching U معده
stomach U معده
tummy U معده
tummies U معده
maw U معده
kyte U معده
stomachs U معده
orifice of the stomack U معده
stomached U معده
foul stomach U معده پر
the inner man U معده
gastritis U اماس معده
maw U حفره معده
f.of the stomach U ته یاقعر معده
craw U معده جانور
collywobbles U درد معده
cramp of stomach U درد معده
gastric ulcer U زخم معده
cardialgia U دردفم معده
gastritis U ورم معده
gastric juice U شیره معده
gastrolith U سنگ معده
gastroptosis U سقوط معده
antacid U ضداسید معده
gastroscopy U معاینه معده
heartburn U سوزش معده
gastritis U التهاب معده
epigastrium U روی معده
pyrosis U سوزش معده
rot gut U معده خراب کن
saburra U اخلاط معده
pneumogastric nerve U پی با عصب شش و معده
stomach pumps U تنقیهی معده
stomachache U درد معده
stomach pump U تنقیهی معده
stomach upset U ناراحتی معده [پزشکی]
gastroptosis U پایین افتادن معده
gastrointestinal U مربوط به معده و روده
antacid U دوای ضد ترشی معده
psalterium U معده سوم نشخوارکنندگان
ascarid U کرم معده اسکاریس
gastroenteritis U ورم معده و رودهها
breadbasket U معده ناحیه حاصلخیز
tummy upset [coll.] U ناراحتی معده [پزشکی]
upset stomach U ناراحتی معده [پزشکی]
dyspepsy U ناراحتی معده [پزشکی]
abdominal pain U معده درد [پزشکی]
stomach pain U معده درد [پزشکی]
polygastric U دارای چندین معده
indigestion U ناراحتی معده [پزشکی]
gastroenteritis U التهاب معده و رودهی باریک
mesogaster U معده بند ناحیه ناف
gastric fever U تب معدهای یارودهای حمای معده
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
ingestion U قورت دادن داخل معده کردن
peptic gland U دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
achlorhydria U فقدان اسید کلریدریک درشیرهء معده
solar plexus U شبکه عصبی ناحیه زیر معده
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
mesogaster U پردهای که معده رابدیوارعقبی شکم می پیوند د
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
pepsin U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
gastrin U هورمونی که موجب ترشح شیره معده میگردد
pepsine U پپسین انزیم گوارنده پروتئین درشیره معده
lavage U انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
experts U متخصص
skilled U متخصص
geriatrician U متخصص
geriatrist U متخصص
rhinologist U متخصص
osteopathist U متخصص
specialists U متخصص
stylist U متخصص مد
expert U متخصص
au fait U متخصص
specialist U متخصص
stylists U متخصص مد
adhoc U متخصص
ulcer U زخم معده قرحه دار کردن یا شدن ریش کردن
ulcers U زخم معده قرحه دار کردن یا شدن ریش کردن
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
e. advice U نظر متخصص
theolog U متخصص الهیات
specialist engineering U مهندس متخصص
skilled workers U کارگران متخصص
skilled witness U شاهد متخصص
financial e. U متخصص مالی
gas man U متخصص گاز
experts U متخصص کارشناس
expert U متخصص کارشناس
ceramist U متخصص سفالگری
climatologist U متخصص اب وهوا
anaesthetist U متخصص بیهوشی
computer professional U متخصص کامپیوتر
computer specialist U متخصص کامپیوتر
cost accountant U متخصص ارزیابی
theologian U متخصص الهیات
theologians U متخصص الهیات
journeyman U کارگر متخصص
actuary U متخصص بیمه
actuaries U متخصص بیمه
hygienist U متخصص بهداشت
media specialist U متخصص رسانه ها
hydropathist U متخصص اب درمانی
hygeist U متخصص بهداشت
ophlhalmologist U متخصص چشم
outrebound U متخصص ریباند
economist U متخصص اقتصاد
economists U متخصص اقتصاد
geophysicists U متخصص ژئوفیزیک
electrician U متخصص برق
electricians U متخصص برق
geophysicist U متخصص ژئوفیزیک
neurologist U متخصص اعصاب
journeymen U کارگر متخصص
pomologist U متخصص میوه
hydrologist U متخصص اب شناسی
technician U متخصص تکنیسین
an expert accountant U حسابدار متخصص
skilled U متخصص تخصصی
financier U متخصص مالی
technicians U متخصص تکنیسین
technicians U متخصص فنی
technician U متخصص فنی
proficient U حاذق متخصص
algebraist U متخصص جبرومقابله
ceramicist U متخصص سفالگری
aurist U متخصص گوش
clinicians U متخصص بالینی
clinician U متخصص بالینی
toxicologist U متخصص زهرشناسی
cambist U متخصص ارز
artillerist U متخصص توپخانه
financiers U متخصص مالی
neuropathist U متخصص ناخوشیهای عصبانی
ideologist U متخصص علم تصور
pediatrician U پزشک متخصص اطفال
grammarians U متخصص دستور زبان
grammarian U متخصص دستور زبان
internist U متخصص داروهای درونی
botanist U متخصص گیاه شناسی
major U مهاد متخصص شدن
otologist U متخصص امراض گوش
competent U فنی متخصص کاردان
notionalist U متخصص علوم نظری
municipalist U متخصص درامور شهرداری
metllurgist U متخصص ذوب فلزات
majored U مهاد متخصص شدن
majoring U مهاد متخصص شدن
tp perfect oneself in an art U در فنی متخصص شدن
unskilled worker U کارگر غیر متخصص
educationists U متخصص اموزش و پرورش
educationist U متخصص اموزش و پرورش
criminologist U متخصص جرم شناسی
linguists U متخصص زبان شناسی
linguist U متخصص زبان شناسی
therapeutist U متخصص درمان شناسی
statistician U امارگر متخصص فن احصائیه
pisciculturist U متخصص ماهی پروری
political economist U متخصص علم ثروت
psychopathist U متخصص ناخوشیهای دماغی
pyrotechnist U متخصص اتش بازی
scientific manpower U نیروی انسانی متخصص
syphilologist U طبیب متخصص کوفت
taxonomist U متخصص طبقه بندی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com