Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truce
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
truces
U
متارکه یا صلح یا اتش بس موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
truce
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
truces
U
قرارداد متارکه موقت جنگ
Other Matches
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
separation
U
متارکه
lay-off
U
متارکه
separations
U
متارکه
withdrawal
U
متارکه
desuetude
U
متارکه
notice of termination
U
متارکه
notice of cancellation
U
متارکه
letter of dismissal
U
متارکه
dismissal
U
متارکه
notice to quit
U
متارکه
abrogation
U
متارکه
quitting
U
متارکه
quit
U
متارکه
termination
U
متارکه
notice of determination
U
متارکه
separation
U
تفکیک متارکه
truce
U
متارکه جنگ
leave off
U
متارکه کردن
separations
U
تفکیک متارکه
ceasing
U
متارکه کردن
ceases
U
متارکه کردن
ceased
U
متارکه کردن
cease
U
متارکه کردن
disengagement
U
متارکه روابط
separate
U
متارکه انفصال
separated
U
متارکه انفصال
truces
U
متارکه جنگ
separates
U
متارکه انفصال
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
provisional
U
موقت
pontoon bridge
U
پل موقت
pro tempore
U
موقت
pontoons
U
پل موقت
pontoon
U
پل موقت
intrim
U
موقت
temporary
U
موقت
adhoc
U
موقت
makeshift
U
موقت
interim
U
موقت
bretise
U
سنگر موقت
brettys
U
سنگر موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
bretesse
U
سنگر موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
bretex
U
سنگر موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
bretess
U
سنگر موقت
x site
U
انبار موقت
timbering
U
چوبست موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
kluged
U
ترسیم موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
bridging leon
U
وام موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
buffer
U
حافظه موقت
cofferdam
U
بند موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
drop tank
U
تانک موقت
dazzling
U
کوری موقت
stopgaps
U
چاره موقت
stopgap
U
چاره موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
term insurance
U
بیمه موقت
temporal life
U
زندگی موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
tentative
U
ازمایشی موقت
short time duty
U
کار موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
temporary road
U
راه موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
provisional
U
به طور موقت
temporary duty
U
شغل موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
armistices
U
صلح موقت
armistice
U
صلح موقت
temporalty
U
بطور موقت
suspension
U
اخراج موقت
temporarily
U
بطور موقت
false work
U
حائل موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
bretisee
U
سنگر موقت
protem
U
موقتا موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
dazzled
U
کوری موقت
dazzles
U
کوری موقت
temporary works
U
کارهای موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
dazzle
U
کوری موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
temporary storage
U
انباره موقت
suspensions
U
اخراج موقت
shells
U
برنامه خروج موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
shelling
U
برنامه خروج موقت
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
kludge
U
سخت افزار موقت
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
scrip
U
گواهی نامه موقت
provisional order
U
دستور موقت اداری
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
cover note
U
بیمه نامه موقت
covering note
U
بیمه نامه موقت
drug holiday
U
ترک موقت دارو
hard
U
خطای موقت در سیستم
harder
U
خطای موقت در سیستم
hardest
U
خطای موقت در سیستم
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
quia timet
U
قرار تامین دستور موقت
keyboard buffer
U
حافظه موقت صفحه کلید
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
register
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
parley
U
مذاکره درباره صلح موقت
stopgap
U
وسیله موقت دریچه انسداد
fifo
U
فضای ذخیره سازی موقت
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
parleyed
U
مذاکره درباره صلح موقت
parleys
U
مذاکره درباره صلح موقت
kludge
U
سیستم نرم افزار موقت
registers
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
parleying
U
مذاکره درباره صلح موقت
progress payments
U
پرداختهای موقت یا علی الحساب
registering
U
ذخیره موقت دستورات اجرایی
stopgaps
U
وسیله موقت دریچه انسداد
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
dazzling
U
سوسو زدن کور کردن موقت
suspended animation
U
وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
jumper
U
اتصال موقت روی تخته مدار
secondary
U
وضعیت موقت ایستگاه دریافت داده
dazzled
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzle
U
سوسو زدن کور کردن موقت
dazzles
U
سوسو زدن کور کردن موقت
jumpers
U
اتصال موقت روی تخته مدار
transients
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
blips
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blip
U
عقب زدن اتومبیل بطور موقت
print
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
prints
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
clipboards
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
clipboard
U
1-فضای ذخیره سازی موقت داده 2-
printed
U
توقف موقت چاپگر هنگام چاپ
transient
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
outputs
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
transients
U
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند
transient
U
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
registers
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
task
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
registering
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
station
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
register
U
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
stations
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
tasks
U
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
stacks
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack
U
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stationed
U
وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
holding area
U
منطقه توقف موقت
[هوا فضا]
[هوانوردی ]
yard track
U
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
workfile
U
یک کپی موقت از برنامه یی که در حال ویرایش است
scratched
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
softest
U
که به طور موقت در سخت افزار ذخیره شده است
scratching
U
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com