Perdic | مبنی بر یک فلز | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 141 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	monometallic U	مبنی بر یک فلز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	pantheistic U	مبنی بر وحدت وجود
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	internationalism U	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
	autonomy U	خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
	heretical U	مبنی برفساد
	inquisitorial U	مبنی بربازجویی زیاد
	denoting U	مبنی بر
	documentaries U	مبنی بر مدرک یا سند
	documentary U	مبنی بر مدرک یا سند
	selective U	مبنی بر انتخاب
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	intuitive U	مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
	egotistic U	مبنی بر خودپسندی
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	cavilling U	مبنی برخرده گیری
	pre-emptive U	عمل مبنی بر اخذ شفعه
	appreciative U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	appreciatively U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	egoistic U	مبنی بر اثصول خودپرستی
	traditional U	مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
	many sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	many-sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	sentimental U	مبنی بر احساسات یا عقیده
	individualistic U	مبنی بر استقلال تکی
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	causal U	مبنی بر سبب
	observational U	مبنی بر مشاهده
	sensuous U	مبنی بر لذات جسمانی
	sensuously U	مبنی بر لذات جسمانی
	based U	مبنی
	iconoclastic U	مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
	ritualistic U	مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
	naturalistic U	مبنی بر طبیعت بازی
	radicalism U	روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	deliberative U	مبنی بر تامل و مشاوره
	ill advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	ill-advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	licentious U	مبنی بر هرزگی
	abjuratory U	پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
	abstentious U	مبنی برپرهیزکاری
	acclamatory U	مبنی برهلهله و تحسین
	associational U	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
	atheistical U	مبنی برانکار هستی خدا
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	based on U	مبنی بر
	bassedon or basedupon U	مبنی بر
	castigatory U	مبنی برتنبیه
	catechetical U	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
	censorial U	مبنی بر بازرسی مطبوعات و
	communalistic U	مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
	commutative U	مبنی بر تبدیل یامبادله
	compatriotic U	مبنی برهم میهنی
	condolatory U	مبنی برهمدردی
	consensual U	مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	deprecative U	مبنی بربیمیلی
	documental U	مبنی برمدرک یاسند
	dualistic U	مبنی برخداشناس
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
	elenctic U	مبنی برتکذیب منطقی
	empircism U	روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
	empiric U	مبنی بر تجربه
	equivocatory U	مبنی برایهام
	euphonical U	مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
	euphuistic U	مبنی برتصنع
	evidentiary U	مبنی برمدرک مدرک دار
	expressive of U	مبنی بر
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	fratricidal U	مبنی بربرادرکشی
	geomantic U	مبنی بر رمل
	humoristic U	مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
	illusional U	مبنی باشتباه بینائی
	imperialistic U	مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
	impostrous U	مبنی بر شیادی
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	insinuative U	مبنی بر خود شیرینی
	inversive U	مبنی بر قلب
	irrepentant U	مبنی بر عدم پشیمانی
	irreverential U	مبنی بر بی حرمتی
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	machiavelian U	مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
	matricidal U	مبنی بر مادرکشی
	mediatorial U	مبنی بر میانجیگری
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	misogynic U	مبنی بربیزاری از زن
	monroe doctrine U	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
	negatory U	مبنی بر نفی یا انکار
	negotiatory U	مبنی بر معامله یا گفتگو
	nonary U	مبنی بر عد د نه
	oblatory U	مبنی بر نذر یا هدیه
	octonal U	مبنی برهشت
	octonary U	مبنی برهشت
	orthoepic U	مبنی بر درست خوانی
	papistic U	مبنی برپاپ پرستی
	paraphrastic U	مبنی برتفسیر
	petitory U	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
	petrographic U	وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
Other Matches

	reposing upon U	مبنی بر
	polytheeistic U	مبنی بر شرک
	polytheistic U	مبنی بر شرک
	sophistic U	مبنی بر مغالطه
	suppositional U	مبنی بر فرض
	theorematic U	مبنی بر قاعده
	to the effect that U	مبنی براینکه
	usurious U	مبنی بررباخواری
	revocatory U	مبنی بر فسخ
	visitorial U	مبنی بر سرکشی
	purposive U	مبنی برمنظور
	soritical U	مبنی برقیام مسلسل
	precrastinative U	مبنی بر مسامحه یا تعلل
	skepsisŠskepticŠetc U	فلسفه مبنی برتردید
	scepsis U	فلسفه مبنی برتردید
	polygamic U	مبنی بر تعدد ازواج
	phonologic U	مبنی بر صدا شناسی
	procrastinatory U	مبنی برمسامحه یاتعلل
	rationalistic U	مبنی براصالت عقل
	rationalistic U	مبنی براستدلال عقلی
	resumptive U	مبنی برادامه یاتجدید
	retrocessive U	مبنی برواگذاری ثانوی
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	well intentioned U	مبنی بر نیت خوب
	rose coloured U	مبنی برخوش بینی
	royalistic U	مبنی برسلطنت خواهی
	slaughterous U	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	renunciatory U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	renunciative U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	revisional U	مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	prefectorial U	مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
	plebiscitary U	وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
	prefectoral U	مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
	plene administrative preter U	دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	presentment U	اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	retour sans protet U	اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند