English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dma U انتقال مستقیم به حافظه
demands U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demanded U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
justification U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
justifications U انتقال بیتهای داده یا حروف به راست یا چپ یا حاشیه مستقیم پیدا کنند
dasd U Device Storage DirectAccess اسباب حافظه بادستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم
direct admission U مراجعه مستقیم به بهداری پذیرش یامراجعه مستقیم بیماران
basic U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
basics U روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
directs U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
direct exchange U تعویض مستقیم مبادله مستقیم قطعات
direct U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
directed U مستقیم یا بدون پردازش یا حرکت مستقیم
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
indeterminate change of station U انتقال اجباری و موقتی انتقال پیش بینی شده
electronic funds transfer U انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
direct command U فرماندهی مستقیم فرماندهی بلاواسطه تیراندازی به روش فرمان مستقیم
transfers U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer U انتقال دادن نقل کردن انتقال
transferring U انتقال دادن نقل کردن انتقال
baseband transmission U روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
direct fire sights U زاویه یا بهای تیر مستقیم دوربینهای تیر مستقیم
elicitation U کسب اطلاعات غیر مستقیم بازجویی غیر مستقیم
direct dyes U رنگینه های مستقیم [که بدون نیاز به دندانه بصورت مستقیم با آب و الیاف پنبه، ابریشم و پشم ترکیب داده شده و رنگ های روشن و براقی را بوجود می آورد ولی در عین حال در برابر شستشو، پایداری خوبی ندارد.]
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
upload U انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
signalled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
xmodem U یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
signal U 1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
transfer ladle U کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer rate U نسبت انتقال سرعت انتقال
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
reposing upon U مبنی بر
expressive of U مبنی بر
based U مبنی
based on U مبنی بر
bassedon or basedupon U مبنی بر
denoting U مبنی بر
nonary U مبنی بر عد د نه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
visitorial U مبنی بر سرکشی
licentious U مبنی بر هرزگی
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
usurious U مبنی بررباخواری
empiric U مبنی بر تجربه
castigatory U مبنی برتنبیه
dualistic U مبنی برخداشناس
equivocatory U مبنی برایهام
polytheistic U مبنی بر شرک
euphuistic U مبنی برتصنع
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
egotistic U مبنی بر خودپسندی
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
suppositional U مبنی بر فرض
monometallic U مبنی بر یک فلز
octonal U مبنی برهشت
octonary U مبنی برهشت
paraphrastic U مبنی برتفسیر
selectively U مبنی بر انتخاب
selective U مبنی بر انتخاب
purposive U مبنی برمنظور
sophistic U مبنی بر مغالطه
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
theorematic U مبنی بر قاعده
matricidal U مبنی بر مادرکشی
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
polytheeistic U مبنی بر شرک
prophetic U مبنی بر پیشگویی
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
geomantic U مبنی بر رمل
impostrous U مبنی بر شیادی
to the effect that U مبنی براینکه
observational U مبنی بر مشاهده
causal U مبنی بر سبب
inversive U مبنی بر قلب
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
revocatory U مبنی بر فسخ
condolatory U مبنی برهمدردی
deprecative U مبنی بربیمیلی
heretical U مبنی برفساد
investigative U مبنی بر رسیدگی
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
cavilling U مبنی برخرده گیری
historic U معروف مبنی بر تاریخ
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
documental U مبنی برمدرک یاسند
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
papistic U مبنی برپاپ پرستی
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
rose coloured U مبنی برخوش بینی
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
compatriotic U مبنی برهم میهنی
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
rationalistic U مبنی براصالت عقل
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
soritical U مبنی برقیام مسلسل
illusional U مبنی باشتباه بینائی
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
prefectorial U مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
autonomy U خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
righted U مستقیم
straight line U مستقیم
beeline U خط مستقیم
straight line U خط مستقیم
leveled U مستقیم
straightish U مستقیم
levels U مستقیم
first-hand U مستقیم
attributive U مستقیم
unintermediate <adj.> U مستقیم
straight line code U کد خط مستقیم
levelled U مستقیم
straight line code U کد مستقیم
direct <adj.> U مستقیم
level U مستقیم
directs U مستقیم
straightest U مستقیم
right U مستقیم
righting U مستقیم
upstanding U مستقیم
bee line U خط مستقیم
on line U مستقیم
straight U مستقیم
directed U مستقیم
firsthand U مستقیم
straighter U مستقیم
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic U وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
direct observation U دیدبانی مستقیم
direct taxes U مالیاتهای مستقیم
forward voltage U ولتاژ مستقیم
direct reading U قرائت مستقیم
straight line U دارای خط مستقیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com