Perdic | مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	euphonical U	مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	rose coloured U	مبنی برخوش بینی
	assonance U	هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
	consonantal U	بی صدایی
	unison U	یک صدایی
	conconancy U	هم صدایی
	consonance U	هم صدایی
	plangency U	پر صدایی
	homophony U	هم صدایی
	monaural U	یک صدایی
	equisonance U	هم صدایی
	noiselessness U	بی صدایی
	unison U	هم صدایی
	monophony U	یک صدایی
	voice frequency U	بسامد صدایی
	voice key U	کلید صدایی
	melodiousness U	خوش صدایی
	tanyphonia U	نازک صدایی
	tonic U	صدایی اهنگی
	knell U	صدایی زنگ
	pentatonic U	پنج صدایی
	baryphonia U	کلفت صدایی
	trachyphonia U	زمخت صدایی
	tonics U	صدایی اهنگی
	voice grade channel U	مجرای از درجه صدایی
	whinnied U	صدایی شبیه شیهه
	whinnies U	صدایی شبیه شیهه
	whinny U	صدایی شبیه شیهه
	whinnying U	صدایی شبیه شیهه
	motet U	سرود چند صدایی
	phonic U	صدایی صدا دار
	zing U	صدایی شبیه جیغ
	reciting U	با صدایی موزون خواندن
	voice operated U	با کار افت صدایی
	what noise is that? U	این چه صدایی است
	recites U	با صدایی موزون خواندن
	recite U	با صدایی موزون خواندن
	recited U	با صدایی موزون خواندن
	voice operated device U	دستگاه با کار افت صدایی
	music to one's ears <idiom> U	صدایی که شخص دوست دارد بشنود
	growling U	خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
	growled U	خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
	growl U	خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
	infrasound U	صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
	growls U	خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
	round vowel U	حرف صدایی که درتلفظ ان باید دهان یا لب را گرد کرد
	pretone U	هجا یا صدایی که پیش ازهجا تکیه دارواقع شود
	twangs U	صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
	twanging U	صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
	twanged U	صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
	twang U	صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
	denoting U	مبنی بر
	nonary U	مبنی بر عد د نه
	reposing upon U	مبنی بر
	bassedon or basedupon U	مبنی بر
	based U	مبنی
	based on U	مبنی بر
	expressive of U	مبنی بر
	cuckoo clocks U	ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
	cuckoo clock U	ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
	chucks U	جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
	chucked U	جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
	feep U	صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
	chuck U	جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
	octonary U	مبنی برهشت
	monometallic U	مبنی بر یک فلز
	mediatorial U	مبنی بر میانجیگری
	deprecative U	مبنی بربیمیلی
	ill advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	matricidal U	مبنی بر مادرکشی
	condolatory U	مبنی برهمدردی
	irreverential U	مبنی بر بی حرمتی
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	euphuistic U	مبنی برتصنع
	misogynic U	مبنی بربیزاری از زن
	equivocatory U	مبنی برایهام
	octonal U	مبنی برهشت
	empiric U	مبنی بر تجربه
	fratricidal U	مبنی بربرادرکشی
	paraphrastic U	مبنی برتفسیر
	geomantic U	مبنی بر رمل
	inversive U	مبنی بر قلب
	dualistic U	مبنی برخداشناس
	selective U	مبنی بر انتخاب
	revocatory U	مبنی بر فسخ
	heretical U	مبنی برفساد
	usurious U	مبنی بررباخواری
	observational U	مبنی بر مشاهده
	causal U	مبنی بر سبب
	sophistic U	مبنی بر مغالطه
	suppositional U	مبنی بر فرض
	theorematic U	مبنی بر قاعده
	to the effect that U	مبنی براینکه
	visitorial U	مبنی بر سرکشی
	egotistic U	مبنی بر خودپسندی
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	ill-advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	castigatory U	مبنی برتنبیه
	licentious U	مبنی بر هرزگی
	polytheeistic U	مبنی بر شرک
	polytheistic U	مبنی بر شرک
	abstentious U	مبنی برپرهیزکاری
	purposive U	مبنی برمنظور
	impostrous U	مبنی بر شیادی
	well intentioned U	مبنی بر نیت خوب
	negatory U	مبنی بر نفی یا انکار
	resumptive U	مبنی برادامه یاتجدید
	procrastinatory U	مبنی برمسامحه یاتعلل
	royalistic U	مبنی برسلطنت خواهی
	precrastinative U	مبنی بر مسامحه یا تعلل
	polygamic U	مبنی بر تعدد ازواج
	phonologic U	مبنی بر صدا شناسی
	negotiatory U	مبنی بر معامله یا گفتگو
	retrocessive U	مبنی برواگذاری ثانوی
	papistic U	مبنی برپاپ پرستی
	rationalistic U	مبنی براستدلال عقلی
	scepsis U	فلسفه مبنی برتردید
	rationalistic U	مبنی براصالت عقل
	skepsisŠskepticŠetc U	فلسفه مبنی برتردید
	oblatory U	مبنی بر نذر یا هدیه
	soritical U	مبنی برقیام مسلسل
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	orthoepic U	مبنی بر درست خوانی
	sensuously U	مبنی بر لذات جسمانی
	documental U	مبنی برمدرک یاسند
	appreciative U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	appreciatively U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	egoistic U	مبنی بر اثصول خودپرستی
	compatriotic U	مبنی برهم میهنی
	commutative U	مبنی بر تبدیل یامبادله
	sensuous U	مبنی بر لذات جسمانی
	sentimental U	مبنی بر احساسات یا عقیده
	individualistic U	مبنی بر استقلال تکی
	censorial U	مبنی بر بازرسی مطبوعات و
	naturalistic U	مبنی بر طبیعت بازی
	acclamatory U	مبنی برهلهله و تحسین
	deliberative U	مبنی بر تامل و مشاوره
	cavilling U	مبنی برخرده گیری
	elenctic U	مبنی برتکذیب منطقی
	insinuative U	مبنی بر خود شیرینی
	illusional U	مبنی باشتباه بینائی
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	documentary U	مبنی بر مدرک یا سند
	documentaries U	مبنی بر مدرک یا سند
	inquisitorial U	مبنی بربازجویی زیاد
	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	pantheistic U	مبنی بر وحدت وجود
	irrepentant U	مبنی بر عدم پشیمانی
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	associational U	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
	slaughterous U	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	traditional U	مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
	imperialistic U	مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
	petitory U	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
	intuitive U	مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
	atheistical U	مبنی برانکار هستی خدا
	pre-emptive U	عمل مبنی بر اخذ شفعه
	evidentiary U	مبنی برمدرک مدرک دار
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	consensual U	مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
	ritualistic U	مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
	iconoclastic U	مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
	renunciative U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	humoristic U	مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
	renunciatory U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	abjuratory U	پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	revisional U	مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
	plebiscitary U	وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
	empircism U	روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	prefectorial U	مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
	catechetical U	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	communalistic U	مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
	text U	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
	texts U	وسیله الکترونیکی که از همان کننده صوت برای تولید صدایی معادل متن وارد شده استفاده میکند
	prefectoral U	مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
	radicalism U	روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
	autonomy U	خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
	howlers U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	howler U	صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
	the quantity of a vowel U	کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
	plene administrative preter U	دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
	monroe doctrine U	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
	machiavelian U	مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
	voice grade channel U	ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
	Brontide U	نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
	internationalism U	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	petrographic U	وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
	presentment U	اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	many sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	many-sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	tu whit tu whoo U	صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد