Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To incur some heavy expenses.
U
مبلغی غلتیدن (متحمل یا متضرر شدن )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wronged
U
متضرر
sustain a loss
U
زیان بردن خسارت دیدن متضرر شدن
wallow
U
غلتیدن
rolls
U
غلتیدن
rolled
U
غلتیدن
roll
U
غلتیدن
wallows
U
غلتیدن
wallowing
U
غلتیدن
slithers
U
غلتیدن
slithering
U
غلتیدن
slithered
U
غلتیدن
slither
U
غلتیدن
wallowed
U
غلتیدن
to roll on
U
غلتیدن
to roll by
U
غلتیدن
to bathe in blood
U
درخون غلتیدن
trundl
U
غلتیدن گشتن
To welter in ones blood .
U
درخون خود غلتیدن
to subscribe to a charity
U
تعهدپرداخت مبلغی ...
to fine down
U
بادادن مبلغی ازاجاره
charge a sum to
U
مبلغی را به حساب .....گذاشتن
scotched
U
مانع غلتیدن شدن مردد بودن
scotching
U
مانع غلتیدن شدن مردد بودن
scotches
U
مانع غلتیدن شدن مردد بودن
scotch
U
مانع غلتیدن شدن مردد بودن
to borrow an amount
U
مبلغی را قرض گرفتن
[اقتصاد]
credit a sum to someone
U
مبلغی را به حساب بستانکارکسی گذاشتن
sufferer
U
متحمل
sufferers
U
متحمل
sustainer
U
متحمل
to p for a sum in the budget
U
مبلغی را بودجه پیش بینی کردن
to run to a quantity
[to run into a sum]
U
بر مبلغی
[مقداری]
بالغ شدن
[یا بودن]
credit someone with a sum
U
مبلغی را به بستانکار حساب کسی گذاشتن
obtruding
U
متحمل شدن بر
defrayed
U
متحمل شدن
defray
U
متحمل شدن
obtrudes
U
متحمل شدن بر
obtruded
U
متحمل شدن بر
obtrude
U
متحمل شدن بر
bolsterup
U
متحمل شده
tolerantly
U
شخص متحمل
stick out
U
متحمل شدن
defraying
U
متحمل شدن
defrays
U
متحمل شدن
pass through
U
متحمل شدن
tolerant
U
شخص متحمل
sustains
U
متحمل شدن
sustain
U
متحمل شدن
sustained
U
متحمل شدن
chock
U
[گوه یا تکه چوبی که چرخ یا بشکه را از غلتیدن باز می دارد.]
put up
U
متحمل شدن برگزیدن
ultimate bearing capacity
U
حداکثر فشار متحمل پی
undergone
U
متحمل چیزی شدن
to sustain a loss
U
متحمل خسارت شدن
undergoing
U
متحمل چیزی شدن
undergoes
U
متحمل چیزی شدن
probable error
U
خطای متحمل
[ریاضی]
put-up
U
متحمل شدن برگزیدن
undergo
U
متحمل چیزی شدن
premiums
U
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
premium
U
مبلغی که اضافه برقیمت اسمی سهام پرداخت میشود
To go to great expenses .
U
خرج زیادی را متحمل شدن
incurs
U
متحمل شدن وارد امدن
incur
U
متحمل شدن وارد امدن
incurred
U
متحمل شدن وارد امدن
incurring
U
متحمل شدن وارد امدن
bearing support
U
تکیه گاه متحمل بار
awards
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarding
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarded
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
debt limit
U
حداکثر مبلغی که یک واحددولتی میتواند مدیون گردد وبیش از ان مجاز نیست
starting fee
U
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
To experience great hardships.
U
سختیها ومشقات بسیاری را تجربه کردن (متحمل شدن )
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
cover charge
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
cover charges
U
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
working lead
U
بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
compounding a felony
U
سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
lift wire
U
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut
U
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
subscribers
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
subscriber
U
1-شخصی که یک تلفن دارد.2-شخصی که مبلغی می پردازد تا به سرویس مثل BBS دستیابی یابد
To toss and turn. To roll over.
U
از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
disclaimer
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimers
U
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
subscribing
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribe
U
تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com