Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
taxidermist
U
ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
pedication
U
عمل جنسی با حیوانات
truckage
U
مبادله معامله
truckage
U
مبادله جنسی
parkas
U
نیم تنه پوست حیوانات
exuviae
U
پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
taxidermy
U
پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
double coincidence of wants
U
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
interchange
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanging
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanges
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
interchanged
U
مبادله کردن عوض کردن مبادله کالا بین دو کشتی
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
bargained
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargain
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
androgen
U
هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen
U
هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous
U
ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
zootechnician
U
کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
package deals
U
معامله کلی معامله چکی
package deal
U
معامله کلی معامله چکی
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
sex
U
احساسات جنسی روابط جنسی
sexes
U
احساسات جنسی روابط جنسی
swapped
U
مبادله کردن
exchanging
U
مبادله کردن
trade in
U
مبادله کردن
swopping
U
مبادله کردن
swap
U
مبادله کردن
swops
U
مبادله کردن
trade-ins
U
مبادله کردن
exchange
U
مبادله کردن
swaps
U
مبادله کردن
interchange
U
مبادله کردن
trade-in
U
مبادله کردن
exchanges
U
مبادله کردن
swopped
U
مبادله کردن
chaffer
U
مبادله کردن
interchanged
U
با هم مبادله کردن
interchanges
U
مبادله کردن
exchanged
U
مبادله کردن
interchanging
U
مبادله کردن
swop
U
مبادله کردن
intercommunicate
U
مبادله کردن
interchanging
U
با هم مبادله کردن
to barter for
U
مبادله کردن
interchanged
U
مبادله کردن
trade
U
مبادله کردن
traded
U
مبادله کردن
interchanges
U
با هم مبادله کردن
interchange
U
با هم مبادله کردن
traded
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
trade
U
داد و ستد کردن مبادله یا معاوضه کردن حرفه
exchanged
U
صرافی مبادله کردن
exchange
U
صرافی مبادله کردن
exchanges
U
صرافی مبادله کردن
exchanges
U
مبادله کردن تعویض
exchange
U
مبادله کردن تعویض
exchanged
U
مبادله کردن تعویض
swap in
U
مبادله کردن به داخل
exchanging
U
مبادله کردن تعویض
to spar at each other
U
مبادله کلام کردن
swap out
U
مبادله کردن به خارج
lay to
U
مبادله ضربات کردن
exchanging
U
صرافی مبادله کردن
fradulent conveyance
U
معامله به قصد فرار از دین معامله به قصد اضرار غیر
chap
U
معامله کردن
truck
U
معامله کردن
sell-out
U
معامله کردن
sell-outs
U
معامله کردن
transact
U
معامله کردن
transacted
U
معامله کردن
strike a bargain
U
معامله کردن
transacting
U
معامله کردن
trucked
U
معامله کردن
to do business
U
معامله کردن
transacts
U
معامله کردن
trucks
U
معامله کردن
trade in for
U
معامله کردن
deals
U
معامله کردن
deals
U
حد معامله کردن
dealt
U
حد معامله کردن
to make a market of
U
معامله کردن
deal
U
معامله کردن
trucking
U
معامله کردن
deal
U
حد معامله کردن
sell out
U
معامله کردن
do business
U
معامله کردن
operates
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operate
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operated
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
commmute
U
تغییر دادن مبادله کردن
to play fair
U
مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
reciprocates
U
معامله متقابله کردن
barters
U
پایاپای معامله کردن
reciprocated
U
معامله بمثل کردن
play fair
U
مردانه معامله کردن
reciprocated
U
معامله متقابله کردن
reciprocates
U
معامله بمثل کردن
cancellation of bargain
U
اقاله کردن معامله
contango
U
با وعده معامله کردن
deal in futures
U
معامله سلف کردن
lay one's cards on the table
<idiom>
U
صادقانه معامله کردن
sale short
U
معامله سلف کردن
reciprocate
U
معامله متقابله کردن
reciprocate
U
معامله بمثل کردن
to deal in futures
U
معامله سلف کردن
to deal in futures
U
معامله پیش کردن
to buy a pig in a poke
U
معامله سربسته کردن
barter
U
پایاپای معامله کردن
black market
U
دربازارسیاه معامله کردن
to declare off
U
قطع معامله کردن با
black markets
U
دربازارسیاه معامله کردن
bartered
U
پایاپای معامله کردن
declare off
U
قطع معامله کردن
bartering
U
پایاپای معامله کردن
endermic
U
انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
to exchange something
[for something]
U
مبادله کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
propositions
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositioned
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
propositioning
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
proposition
U
پیشنهاد کردن به دعوت بمقاربت جنسی کردن
copulated
U
مقاربت جنسی کردن
copulates
U
مقاربت جنسی کردن
desexualization
U
غیر جنسی کردن
copulating
U
مقاربت جنسی کردن
copulate
U
مقاربت جنسی کردن
scleroderma
U
مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
barter away
U
تجارت یا معامله پایاپای کردن
passing off
U
به اسم دیگری معامله کردن
merchandies
U
معامله کردن کالای تجارتی
desexualize
U
فاقد قوه جنسی کردن
attempting to commit rape
U
شروع کردن به تجاوز جنسی
desex
U
فاقد قوه جنسی کردن
unsex
U
از خواص جنسی محروم کردن
countering
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
countered
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
counter
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
to negotiate for something
U
گفتگو و معامله کردن برای چیزی
To clinch (close)the deal.
U
معامله راتمام کردن ( انجام دادن )
to come away empty-handed
U
با دست خالی
[معامله ای را]
ترک کردن
passing action
U
عملیات رد و بدل کردن کالا وتدارکات مبادله تدارکات
dermatological
U
مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
mate
U
جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mates
U
جفت گیری یاعمل جنسی کردن
mated
U
جفت گیری یاعمل جنسی کردن
to negotiate
[about; on; for]
something
[with somebody]
U
گفتگو و معامله کردن
[با کسی درباره چیزی]
To smuggle in to ( out of ) a country .
U
جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
overtrading
U
بیش ازحد معامله کردن افراط در داد و ستد
exchange control
U
نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
skinning
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skins
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
skin
U
پوست کندن با پوست پوشاندن
to pick up somebody
[to find sexual partners]
U
بلند کردن کسی
[زنی]
[برای رابطه جنسی]
[اصطلاح روزمره]
indurate
U
پوست کلفت کردن
slough
U
پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
threshing
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
callosity
U
سخت شدن یا پینه کردن پوست
threshes
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
threshed
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
thresh
U
از پوست دراوردن خرمن کوبی کردن
tan
U
باحمام افتاب پوست بدن راقهوهای کردن
percutaneous perspiration
U
عرق کردن بوسیله پوست تعرق جلدی
lore
U
حیوانات
put away
<idiom>
U
کشتن حیوانات
dung
U
مدفوع حیوانات
home range
U
جایگاه حیوانات
rodentia
U
حیوانات قراضه
chit
U
توله حیوانات
domestic animals
U
حیوانات اهلی
foals
U
توله حیوانات
fauna
U
حیوانات یک اقلیم
foal
U
توله حیوانات
breeding
U
پرورش حیوانات
wildlife
U
حیوانات وحشی
stray animals
U
حیوانات ضاله
chits
U
توله حیوانات
zootomy
U
تشریح حیوانات
feedstuff
U
خوراک حیوانات
venery
U
حیوانات شکارشونده
bestiality
U
جماع با حیوانات
zoolatry
U
پرستش حیوانات
buggery with animals
U
جماع با حیوانات
tegumnentum
U
پوست طبیعی پوست
peel
U
پوست انداختن پوست
peels
U
پوست انداختن پوست
forepaw
U
پنجه دست حیوانات
bulls
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
make friends
<idiom>
U
رفاقت با حیوانات ومردم
farm
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
farms
U
پرورشگاه حیوانات اهلی
bull
U
حیوانات نر بزرگ فرمان
damage feasant
U
خسارت ناشی از حیوانات
woodnote
U
صدای حیوانات جنگل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com