English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
we d. in silks U ما کالای ابریشمی میفروشیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garbed in silk U جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
messaline U پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
sericeous U ابریشمی
sericate U ابریشمی
condom U ابریشمی
silken U ابریشمی
silk tasseled U گل ابریشمی
condoms U ابریشمی
silky U ابریشمی
silk U پارچه ابریشمی
floss U پنبه ابریشمی
silk U لباس ابریشمی
silk pile U پرز ابریشمی
silk pile U خامه ابریشمی
silkiness U خاصیت ابریشمی
silk cloth U پارچه ابریشمی
levantine U یکجورپارچه ابریشمی
silk stocking U جوراب ابریشمی
organzine U قیطان ابریشمی
grogram U صوف ابریشمی
doilies U نوعی پارچه ابریشمی
mantua U نوعی پارچه ابریشمی
velveteen U مخمل نخی یا ابریشمی
to rustle in silks U جامه ابریشمی پوشیدن
to garb oneself in silk U جامه ابریشمی پوشیدن
tie silk U پارچه ابریشمی کراواتی
brocade U پارچه ابریشمی گل برجسته
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
i have a silk rug Štoo U یک قالیچه ابریشمی هم دارم
doily U نوعی پارچه ابریشمی
d.s.c. U سیم با دو روکش ابریشمی
double silk covered U سیم با دو روکش ابریشمی
cotton or silk velvet U مخمل نخی یا ابریشمی
chiffon U نوعی پارچه ابریشمی
rubbers U ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
rubber U ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
shantung U پارچه ابریشمی خشن چینی
ninon U پارچه نرم و مواج ابریشمی
samite U پارچه زربفت ابریشمی سنگین
tiffany U پارچه توری ابریشمی نازک
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
bobbinet U نوعی توری نخی یا ابریشمی
scarfs U حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarf U حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
near silk U ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
grosgrain U پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
surah U نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
silkaline U پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
raw silk U ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
tulle U پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
shot silk U ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
processed silk U ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
lampas U کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy U پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
waste silk U ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
general cargo U کالای معمولی
class ii property U کالای طبقه 2
end item U کالای ضروری
class i property U کالای طبقه 1
easy commodity U کالای نا مرغوب
goods in pledge U کالای گروی
economic good U کالای اقتصادی
fakement U کالای قلب
consigned inventory U کالای امانی
consumer brand U کالای پر مصرف
final goods U کالای نهائی
free good U کالای رایگان
frustrated cargo U کالای سرگردان
goods afloat U کالای در راه
dead stock U کالای بنجل
frustrated cargo U کالای متروکه
giffen good U کالای گیفن
consumer's goods U کالای مصرفی
in wards U کالای رسیده
inferior good U کالای پست
limited editions U کالای محدود
rip-off U کالای قلابی
Contraband goods. U کالای قا چاق
shipment [American] U کالای ارسالی
delivery U کالای ارسالی
limited edition U کالای محدود
wage good U کالای مزدی
the goods in question U کالای موردبحث
knit goods U کالای کش بافت
labeled cargo U کالای ویژه
luxury good U کالای لوکس
naval stores U کالای دریایی
normal good U کالای معمولی
normal good U کالای عادی
purpose made U کالای سفارشی
scaron U کالای کمیاب
consignment U کالای ارسالی
smuggled goods U کالای قاچاق
smuggled merchandise U کالای قاچاق
stolen goods U کالای مسروقه
commodity U کالای مصرفی
imported U کالای وارده
consumer goods U کالای مصرفی
imported U کالای رسیده
import U کالای وارده
import U کالای رسیده
flotsam U کالای اب اورده
importing U کالای رسیده
importing U کالای وارده
commodities U کالای مصرفی
consignments U کالای امانی
staple U کالای عمده
stapled U کالای عمده
shoddy U کالای تقلبی
contraband U کالای غیرمجاز
contraband U کالای قاچاق
bonded good U کالای گمرکی
rip-offs U کالای قلابی
stapling U کالای عمده
business goods U کالای تولیدی
jetsam U کالای اب اورد
consignment U کالای امانی
merchandise U کالای تجارتی
shipments U کالای در حال حمل
shipment U کالای در حال حمل
scrap-heap U انبار کالای قراضه
scrap heap U انبار کالای قراضه
wreckage U کالای بازیافتی از کشتی و.....
consignment U محموله کالای ارسالی
consignment U کالای امانت فروش
opportunity cost U هزینههای کالای تولیدی
consignments U کالای امانت فروش
inwards U واردات کالای رسیده
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
consignments U محموله کالای ارسالی
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
swag U کالای دزدیده شده
to make a market of U با کالای دیگرمعاوضه کردن
velveting U کالای مخملی مخمل
stock in trade U موجودی کالای مغازه
staple goods U کالای بسیار ضروری
we ran out of these goods U این کالای ما تمام شد
shipment [American] U کالای ارسال شده
consignment U کالای ارسال شده
delivery U کالای ارسال شده
standard U کالای جانشین رزمی
standards U کالای جانشین رزمی
secondary item U کالای تدارکاتی فرعی
r. ofanyone's chattles U پس دادن کالای کسی
pilefered shipment U کالای حراج شده
the free list U صورت کالای بی گمرک
importable U کالای قابل واردکردن
commodity market U بازار کالای مصرفی
ban item U کالای ممنوع الورود
consignee U گیرنده کالای ارسالی
perishable U کالای فاسد شدنی
dead stock U کالای بدون خریدان
commercial loading U بارگیری کالای تجارتی
finished product U کالای اماده فروش
perishable U کالای سریع الفساد
perishable U کالای فاسد شونده
export U بیرون بردن کالای صادره
shipment U کالای حمل شده باکشتی
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
ocean manifest U بارنامه حمل کالای دریایی
exported U بیرون بردن کالای صادره
ware U کالای فروشی پرهیز کردن از
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
found shipment U کالای بدون بارنامه یا رسید
exporting U بیرون بردن کالای صادره
roll out U معرفی یک کالای تجارتی به بازار
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
pilefered shipment U کالای فرسوده حراج شده
ship ton U وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
shipments U کالای حمل شده باکشتی
jettisoning U بدریا ریزی کالای کشتی
jettisons U بدریا ریزی کالای کشتی
common goods U کالای مورد نیاز عموم
contract shipment number U شماره بارنامه کالای ارسالی
stockist U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
stockists U فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
jettisoned U بدریا ریزی کالای کشتی
jettison U بدریا ریزی کالای کشتی
bulk cargo U کالای بسته بندی نشده
merchandies U معامله کردن کالای تجارتی
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
exclusion principle U درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
inbound cargo U کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
sea borne goods U کالای حمل شده بوسیله دریا
stolen goods U مال دزدی کالای دزدیده شده
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
complete substitution U وقتی یک کالاجای کالای دیگر را بگیرد
wreckage piece U تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com