Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
caramel
U
مایل به قرمز
caramels
U
مایل به قرمز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
auburn
U
قهوهای مایل به قرمز
auburn
U
رنگ قرمز مایل به زرد
cedar
U
رنگ قرمز مایل به زرد
cedars
U
رنگ قرمز مایل به زرد
mahogany
U
رنگ قهوهای مایل به قرمز
carbuncle
U
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles
U
رنگ نارنجی مایل به قرمز
rubicund
U
رنگ مایل به قرمز
scarlet
U
قرمز مایل به زرد
cameo
U
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
cameos
U
رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
terra cotta
U
گل صورت سازی قرمز مایل به قهوهای
petunia
U
رنگ قرمز مایل بابی
petunias
U
رنگ قرمز مایل بابی
pansies
U
رنگ قرمز مایل به ابی
pansy
U
رنگ قرمز مایل به ابی
raisin
U
رنگ قرمز مایل به ابی
raisins
U
رنگ قرمز مایل به ابی
anemone
U
لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
anemones
U
لالهء نعمان رنگ قرمز مایل به ابی
bay
U
سرخ مایل به قرمز
bayed
U
سرخ مایل به قرمز
baying
U
سرخ مایل به قرمز
bays
U
سرخ مایل به قرمز
lurid
U
رنگ زرد مایل به قرمز
luridly
U
رنگ زرد مایل به قرمز
fuchsin
U
رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
fuchsine
U
رنگ قرمز مایل به ابی که برای رنگ امیزی پشم وابریشم وچرم بکا رمیرود
mikado
U
رنگ زرد مایل به قرمز
purple red
U
قرمز مایل به ارغوانی
shell pink
U
رنگ قرمز مایل به زرد
straw yellow
U
رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
rust
U
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
Other Matches
storm warning
U
پرچم قرمز با مرکز سیاه یا 2چراغ قرمز بعلامت باد شدید
carminic acid
U
اسید کارمینیک
[عامل اصلی رنگ قرمز حاصل از شیره کشی حشره دانه قرمز]
infrared line scan
U
ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
infrared imagery
U
عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
natural dyes
U
رنگینه های طبیعی
[که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Turkaman rugs
U
فرش های ترکمن
[اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
infrared ray
U
اشعه مادون قرمز پرتو مادون قرمز پرتو فرو سرخ
interested
U
مایل
sloping
U
مایل
mile
U
مایل
bevelled
U
مایل
inclinable
U
مایل
gauche
U
مایل
agreeable
U
مایل
miles
U
مایل
oblique
U
مایل کج
oblique
U
مایل
desirous
U
مایل
pitching
U
مایل
bevel
U
مایل
bevel
U
پخ مایل
declivous
U
مایل
f. of books
U
مایل به کت اب
skews
U
مایل
italic
U
مایل
slanting
U
مایل
skewing
U
مایل
studious to do a thing
U
مایل
studious of doing a thing
U
مایل
skew
U
مایل
rathe
U
مایل
propense
U
مایل
rath
U
مایل
slantingly
U
کج یا مایل
sideling
U
مایل
inclined
U
مایل
sidling
U
مایل
loxodrome
U
خط مایل
nothing loath
U
مایل
willing
U
مایل
lickerish
U
مایل
willful
U
مایل
reddish
U
مایل بقرمز
slant range
U
برد مایل
the mast has raked
U
مایل کردن
solicitous to go
U
مایل به رفتن
side flow weir
U
سر ریز مایل
sourish
U
مایل به ترشی
cant
U
سطح مایل
purply
U
مایل به ارغوانی
whity
U
مایل به سفید
viridescent
U
مایل به سبز
xanthic
U
مایل به زردی
to incline to green
U
یا مایل بودن
three point perspective
U
پرسپکتیو مایل
the mast has raked
U
مایل شدن
statute mile
U
مایل رسمی
purplish
U
مایل به ارغوانی
albescent
U
مایل به سفیدی
aslant
U
بطور مایل
aslant
U
حرکت مایل
he is f. her
U
مایل اوست
he was found of her
U
مایل او بود
oblique rotation
U
چرخش مایل
oblique projection
U
تصویر مایل
oblique perspective
U
پرسپکتیو مایل
oblique lattice
U
شبکه مایل
incline plane
U
سطح مایل
mile ohm
U
مایل- اهم
lief
U
مطلوب مایل
inclined compression
U
فشار مایل
inclined drilling
U
حفاری مایل
he has a good mind
U
مایل است
greeny
U
مایل بسبز
geographical mile
U
مایل جغرافیایی
whitey
U
مایل به سفید
recessive
U
مایل ببازگشت
bitterish
U
مایل به تلخی
oblique system
U
سیستم مایل
centripetal
U
مایل به مرکز
chamfer
U
مایل شدن
comatant
U
مایل بجنگ
oppositive
U
مایل به ضدیت
obliquely
U
بطور مایل
flavescent
U
مایل بزردی
oblique section
U
مقطع مایل
inclined face of dam
U
نمای مایل سد
fond
U
مایل مشتاق
like
U
مایل بودن
greyish
U
مایل به خاکستری
wilful
U
مشتاق مایل
fondest
U
مایل مشتاق
fonder
U
مایل مشتاق
awry
U
بطور مایل
nautical miles
U
مایل دریایی
blueish
U
مایل به ابی
solicitous
U
مایل نگران
bluish
U
مایل به ابی
liked
U
مایل بودن
likes
U
مایل بودن
nautical mile
U
مایل دریایی
yellowish
U
مایل بزردی
gaff
U
میله مایل
solicitously
U
مایل نگران
bloodshot
U
قرمز
erythroid
U
قرمز
erythrean
U
قرمز
raddle
U
گل قرمز
ponceau
U
قرمز
redheads
U
مو قرمز
vermilion
U
قرمز
laky a
U
قرمز
aka
U
قرمز
coralline
U
قرمز
cramoisy
U
قرمز
sanguineous
U
قرمز
reds
U
قرمز
gules
U
قرمز
redhead
U
مو قرمز
rubrics
U
خط قرمز
vermillion
U
قرمز
vermeil
U
قرمز
rubric
U
خط قرمز
vinaceous
U
قرمز
red line
U
خط قرمز
redder
U
قرمز
red
<adj.>
قرمز
reddest
U
قرمز
inclined barrel arch
U
طاق گهوارهای مایل
green with a blue tint
U
سبز مایل به ابی
i am unwilling to go
U
مایل نیستم بروم
cuesta
U
جلگه مایل یااریب
loxodromics
U
کشتی رانی در خط مایل
swart
U
سبزه مایل به سیاه
tattletale gray
U
سفید مایل بخاکستری
incilnable to do something
U
مایل کردن بکاری
luteovirescent
U
زرد مایل بسبز
griseous
U
خاکستری مایل به ابی
low oblique
U
عکس مایل پایین
inclined barrel arch
U
طاق ضربی مایل
suntans
U
قهوه مایل بسرخ
he is indisposed to go
U
مایل نیست برود
he is not willing to go
U
مایل برفتن نیست
grege
U
اردهای مایل به خاکستری
he was found of her
U
باو مایل بود
mph
U
مخفف مایل در ساعت
he was not inclined to go
U
مایل برفتن نبود
inclined shear plane
U
سطح برش مایل
they canŠif they so wishŠ.....
U
اگر مایل باشندمیتوانند...........
suntan
U
قهوه مایل بسرخ
isabel
U
زرد مایل به خاکستری
to be prepared to go
U
مایل به رفتن بودن
inclined coil meter
U
سنجه با پیچک مایل
isabella
U
زرد مایل به خاکستری
oblimax rotation
U
چرخش مایل بیشینه
buffyy
U
مایل به رنگ نخودی
oblique shock wave
U
موج ضربهای مایل
brownish
U
مایل به قهوهای یاخرمایی
sloping barrel vault
U
طاق ضربی مایل
sloping barrel vault
U
سقف گهوارهای مایل
homosexual
U
مایل به جنس خود
homosexuals
U
مایل به جنس خود
pea green
U
زرد مایل بسبز
blackish
U
مایل به سیاه تیره
reddish
U
مایل بسرخی زننده
hoary
U
سفید مایل به خاکستری
canescent
U
سفید مایل به تار
roll piercing process
U
روش نورد مایل
pinkish
U
مایل به رنگ صورتی
umber
قهوه ای مایل به زرد
oblimin rotation
U
چرخش مایل کمینه
rubious
U
قرمز یاقوتی
red lead
U
سرب قرمز
gold fish
U
ماهی قرمز
red card
U
کارت قرمز
rubefacient
U
قرمز کننده
roucou
U
قرمز بویا
red brick
U
اجر قرمز
goldfish
U
ماهی قرمز
rosily
U
برنگ قرمز
reddened
U
قرمز شدن
rubescent
U
قرمز شونده
redlining
U
خط قرمز کشیدن
rel pole
U
قطب قرمز
rubefy
U
قرمز کردن
red lips
U
لبهای قرمز
red letter
U
با حروف قرمز
rubefaction
U
قرمز سازی
infera red
U
مادون قرمز
ripe lips
U
لبهای قرمز
red nucleus
U
هسته قرمز
ruby of arsenic
U
زرنیخ قرمز
infrared
U
مادون قرمز
flush
U
قرمز کردن
martagon
U
سوسن قرمز
methyl red
U
قرمز متیل
nacarat
U
قرمز روشن
flushing
U
قرمز کردن
flushes
U
قرمز کردن
minium
U
شنجرف قرمز
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com