English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transcutaneal U ماوراء پوستی
transcutaneous U ماوراء پوستی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chiclero ulcer U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero's ulcer U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
dermoidal U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
cutaneous leishmaniasis U لیشمانیوز پوستی [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
dermoid U دارای ساختمان پوستی وبافتهای زیر پوستی
supersensible U ماوراء محسوسات
supersonic U ماوراء صوت
supernatural U ماوراء طبیعی
ultrasonics U ماوراء صوت
pellucid U حائل ماوراء
ultrafiche U ماوراء فیش
hypersonic U ماوراء الصوت
transmountain U ماوراء کوهستانی
aerospace U فضای ماوراء جو
ultrasonic U ماوراء صوت
numinous U ماوراء الطبیعه
ultraviolet U ماوراء بنفش
transmontane U ماوراء کوهستانی
overseas U ماوراء بحار
transduction U عبور از ماوراء چیزی
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
beyond U انطرف ماوراء دورتر
transcendentalism U فلسفه ماوراء الطبیعه
meta metalanguage U ماوراء فوق زبان
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
supersensible U ماوراء عالم حواس
transfinite U ماوراء اعداد محدود
supernaturalism U فلسفه ماوراء طبیعه
semiopaque U کمی حاجب ماوراء
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling U مته کاری ماوراء صوت
metaphisical U مربوط به علم ماوراء طبیعت
pergameneous U پوستی
tegumental U پوستی
integumentary U پوستی
parchmenty U پوستی
dermatic U پوستی
pelting U پوستی
dermal U پوستی
barky U پوستی
cutaneous U پوستی
skinny U پوستی
cutaneous sense U حس پوستی
corticate U پوستی
crustal U پوستی
cortical U پوستی
corticated U پوستی
dermatoid U پوستی
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
skin U پوست پوستی
skinned U پوست پوستی
skinning U پوست پوستی
parchment paper U کاغذ پوستی
pell U طومار پوستی
subcutaneous U زیر پوستی
percutaneous U زیر پوستی
skins U پوست پوستی
dermal senses U احساسهای پوستی
intradermic U درون پوستی
intradermal U درون پوستی
dermatosis U بیماریهای پوستی
hypodermal U زیر پوستی
transcutaneal U ورا پوستی
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
haptics U علم حواس پوستی
busby U یکجور کلاه پوستی
cutaneous pupillary reflex U بازتاب پوستی مردمک
dermatology U مبحث امراض پوستی
busbies U یکجور کلاه پوستی
papilloma U ورم یا برامدگیهای پوستی
endermic U ازراه پوستی از ورا پوست
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
chiclero's ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
oriental sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
chiclero ulcer U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
leishmaniosis U لیشمانیوز [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
cutaneous leishmaniasis U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
tropical sore U سالک [پزشکی] [نوعی بیماری پوستی]
favus U نوعی بیماری پوستی قارچی واگیردار
pergameneous U مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
whitleather U پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
to slit hide into thongs U پوستی را بریده تسمههای باریک ازان دراوردن
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
Boer U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
Boers U سفید پوستی که نیاکانش در قرن هفدهم از هلند کوچ کردند
acanthosisnigricans U بیماری نادر پوستی که پوست میانی هیپرتروپی وپیگمانتاسیون پیدا مینماید
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid U غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
magnetic skin effect U جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
hypodermic injection U تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com