English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
spin U ماهیگیری با وسایل چرخان
spins U ماهیگیری با وسایل چرخان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spin casting reel U قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel U قرقره چرخان ماهیگیری
spinner U نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spin casting rod U چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spinning rod U چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
spin casting U پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spinning U پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
tackling U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackles U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackled U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
balanced tackle U وضع متعادل وسایل ماهیگیری
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
revolving doors U در چرخان
rotors U چرخان
revolving door U در چرخان
rotor U چرخان
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
lazy susan U سینی چرخان
spinning charge U بار چرخان
balance window U پنجره چرخان
tape deck U نوار چرخان
swivel chair U صندلی چرخان
tape decks U نوار چرخان
balanced window U پنجره چرخان
twisters U گردباد چرخان
revolving drum U طبله چرخان
rotary evaporator U تبخیرکننده چرخان
rotary valve U شیر چرخان
disk drive U گرده چرخان
twister U گردباد چرخان
slewing crane U جرثقیل چرخان
disk drives U گرده چرخان
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
spinning band column U ستون نوار چرخان
charge coupled device U حافظه با اطلاعات چرخان
roulette U اسباب قمار چرخان
rotameter U جریان سنج چرخان
pursuit rotor U پیروی سنج چرخان
rotary pursuit U پیروی سنج چرخان
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
twinkle box U عدسی هاو یک دیسک چرخان
planet wheel U چرخ دنده چرخان بدورمحور
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
aerial ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
turntable ladder U نردبان چرخان [مخصوص ماشین آتش نشانی]
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
time U زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
times U زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
timed U زمانی که طول می کشد تا دیسک چرخان پس از قط ع برق می ایستد
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
ccd U اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان دستگاه با بار جفت شده
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
magnetic tape U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tapes U موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
angle U ماهیگیری
fishing U ماهیگیری
fishing U ماهیگیری حق ماهیگیری
handline U ماهیگیری با نخ
piscary U حق ماهیگیری
angling U ماهیگیری
angles U ماهیگیری
flying head U نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
reeling U قرقره ماهیگیری
fishline U ریسمان ماهیگیری
monofilament U نخ نایلونی ماهیگیری
fishing gear U اسباب ماهیگیری
trawlers U کرجی ماهیگیری
fishhook U قلاب ماهیگیری
fisherman's bend U گره ماهیگیری
snell U بندقلاب ماهیگیری
fouled U نخ ماهیگیری اشفته
fishable U قابل ماهیگیری
ice fishing U ماهیگیری از سوراخهای یخ
foul U نخ ماهیگیری اشفته
jug fishing U ماهیگیری با بطری
reel U قرقره ماهیگیری
reels U قرقره ماهیگیری
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
fouls U نخ ماهیگیری اشفته
foulest U نخ ماهیگیری اشفته
fouler U نخ ماهیگیری اشفته
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
piscary U محل ماهیگیری
fish hook U قلاب ماهیگیری
angling U ورزش ماهیگیری
angle U قلاب ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
baited U طعمه ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
fishing tackle U ابزار ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
angles U قلاب ماهیگیری
fishery U شیلات ماهیگیری
surf fishing U ماهیگیری در موج
fishing rods U چوب ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
trawler U کرجی ماهیگیری
fishing U ورزش ماهیگیری
reeled U قرقره ماهیگیری
sport fish U ماهیگیری تفریحی
casting rod U چوب ماهیگیری
fishery U محل ماهیگیری
fishing rod U چوب ماهیگیری
fisheries U شیلات ماهیگیری
fisheries U محل ماهیگیری
indiana U نوعی قرقره ماهیگیری
backlash U پیچ خوردن نخ ماهیگیری
handtwist retrieve U طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
barbs U انحنای قلاب ماهیگیری
bank line U نخ ماهیگیری وصل به ساحل
barb U انحنای قلاب ماهیگیری
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
treble hook U قلاب ماهیگیری سه طرفه
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
butts U دسته چوب ماهیگیری
line haul U کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
butted U دسته چوب ماهیگیری
level wind U وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
ledgering U ماهیگیری بااستفاده از وزنه
automatic reel U قرقره خودکار ماهیگیری
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
bail lock U قفل قرقره ماهیگیری
match fishing U مسابقه ماهیگیری درانگلستان
butt U دسته چوب ماهیگیری
seasons U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
seasoned U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
season U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
keep out U تور ماهیگیری زیر اب
worming U ماهیگیری بااستفاده از کرم
stocked U دسته چوب ماهیگیری
stock U دسته چوب ماهیگیری
june bug U نوعی قرقره ماهیگیری
spearfishing U ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfish U ماهیگیری با پرتاب نیزه
fly reel U قرقره ساده ماهیگیری
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
sinkers U وزنه سربی ماهیگیری
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
dory U کرجی ته پهن ماهیگیری
bow fishing U ماهیگیری با تیر و کمان
nymphs U طعمه مصنوعی ماهیگیری
double hook U قلاب ماهیگیری دو طرفه
sinker U وزنه سربی ماهیگیری
drift fishing U ماهیگیری از قایق شناور
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
colorado U تیغه دوار ماهیگیری
popper U طعمه شناور ماهیگیری
poppers U طعمه شناور ماهیگیری
squid U قلاب سنگین ماهیگیری
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
squids U قلاب سنگین ماهیگیری
bay reel U قرقره کوچک ماهیگیری
nymph U طعمه مصنوعی ماهیگیری
boat net U تور ماهیگیری با قایق
whips U شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
fly rod U چوب مجوف دراز ماهیگیری
free spool U چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
bottom rig U وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
fishable U مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
tip-top U حلقه انتهای چوب ماهیگیری
bird's nest U قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
whipped U شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
fished U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fishes U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
fixed spool U قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
closed season U فصل منع ماهیگیری یا شکار
gang hook U دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
fish U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com