Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
psittacine magnus
U
ماهیچه بزرگ کمر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
My grandparents are six feet under.
<idiom>
U
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
U
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
big game
U
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
macropterous
U
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece
U
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
core
U
ماهیچه
torus
U
ماهیچه
triceps
U
ماهیچه سه سر
muscles
U
ماهیچه
muscle
U
ماهیچه
cores
U
ماهیچه
muscular strength
U
وی ماهیچه
brawn
U
ماهیچه
fillet
U
ماهیچه
haunch
U
ماهیچه
filleting
U
ماهیچه
taenia
U
ماهیچه
fillets
U
ماهیچه
haunches
U
ماهیچه
filleted
U
ماهیچه
myasthenia
U
سستی ماهیچه
myopathy
U
ناخوشی ماهیچه
myonicity
U
انقباض ماهیچه
myalgia
U
درد ماهیچه
rotator
U
ماهیچه گردنده
jerk
U
انقباض ماهیچه
pronator
U
ماهیچه مکب
buccinal muscle
U
ماهیچه شیپوری
buccinator
U
ماهیچه شیپوری
obturator
U
ماهیچه مسدود
smooth muscle
U
ماهیچه صاف
myocardium
U
ماهیچه قلب
splenius
U
ماهیچه سر جنبان
jerks
U
انقباض ماهیچه
myositis
U
اماس ماهیچه
jerking
U
انقباض ماهیچه
haunch
U
ماهیچه طاق
popliteus
U
ماهیچه پس زانو
muscularly
U
با نیروی ماهیچه
dystaxia
U
رعشه در ماهیچه ها
myography
U
شرح ماهیچه
muscling
U
نمایش ماهیچه ها
haunches
U
ماهیچه طاق
muscled
U
ماهیچه دار
myology
U
ماهیچه شناسی
unstriped muscle
U
ماهیچه صاف
rectus
U
ماهیچه راست
myologist
U
ماهیچه شناس
gluteus
U
ماهیچه سرین
core box
U
قالب ماهیچه
myoclonus
U
تشنج ماهیچه
striate muscle
U
ماهیچه مخطط
psoas
U
ماهیچه کمر
quadriceps
U
ماهیچه چهارسر
jerked
U
انقباض ماهیچه
brawny
U
گوشتالو ماهیچه دار
bicipital
U
دارای ماهیچه دوسر
bicipital
U
مربوط به ماهیچه دوسر
inotropic
U
موجب انقباض ماهیچه
triceps extension
U
تمرین تقویت ماهیچه سه سر
sarcology
U
گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
myocarditis
U
اماس ماهیچه قلب
hyperkinesia or sis
U
تشنج کش واکش ماهیچه
myogenic
U
وابسته به ریشه ماهیچه
bradyarthria
U
کندگویی عصبی- ماهیچه یی
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
myomatous
U
وابسته به اماس ماهیچه
sphincter
U
ماهیچه باسطه چلانه
myograph
U
واکنش نگار ماهیچه
unstriped muscle
U
ماهیچه غیر مخطط
lumbrical
U
ماهیچه انگشت یا پنجه
electromyography
U
برق نگاری ماهیچه
emg
U
برق نگاری ماهیچه
psittacine parvus
U
ماهیچه کوچک کمر
thewed
U
ماهیچه دار نیرومند
rhomboid muscle
U
ماهیچه چهارگوش معین
corrugator
U
ماهیچه چین دهنده
constrictor
U
ماهیچه جمع کننده
d.muscle
U
ماهیچه انبساط دهنده
myoma
U
غده بافت ماهیچه
charley horse
U
سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
musculation
U
بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
mussculature
U
بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
kinesalgia
U
دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
myoscope
U
الت دیدن انقباض ماهیچه
so large
U
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandam
U
مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents
U
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
masseter
U
ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
musculature
U
وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
d. muscle
U
ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
cramp
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps
U
گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cringe
U
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
interspinalis
U
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringing
U
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed
U
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes
U
چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
myocarditis
U
اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
calves
U
نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calf
نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
vasty
U
بزرگ
bigger
U
بزرگ
great
U
بزرگ
great-
U
بزرگ
majestic
U
بزرگ
grossed
U
بزرگ
massive
U
بزرگ
extensive
U
بزرگ
greatest
U
بزرگ
headman
U
بزرگ
big
U
بزرگ
massively
U
بزرگ
eminent
U
بزرگ
mighty
U
بزرگ
macro
U
بزرگ
macrocephalic
U
بزرگ سر
stour
U
بزرگ
smallest
U
بزرگ نه
smaller
U
بزرگ نه
small
U
بزرگ نه
magacephalic
U
بزرگ سر
majuscule
U
بزرگ
majuscular
U
بزرگ
mightiest
U
بزرگ
mightier
U
بزرگ
bulkier
U
بزرگ
bulkiest
U
بزرگ
bulky
U
بزرگ
dignified
U
بزرگ
gates
U
در بزرگ
adult
U
بزرگ
adults
U
بزرگ
gate
U
در بزرگ
long ton
U
تن بزرگ
swith
U
بزرگ
gravest
U
بزرگ
larger
U
بزرگ
largest
U
بزرگ
enormous
U
بزرگ
gross
U
بزرگ
bandog
U
سگ بزرگ
grosser
U
بزرگ
nonus
U
بزرگ
grosses
U
بزرگ
grossest
U
بزرگ
grossing
U
بزرگ
vast
U
بزرگ
doyennes
U
زن بزرگ
doyenne
U
زن بزرگ
large
U
بزرگ
swingeing
U
بزرگ
high
U
بزرگ
graves
U
بزرگ
grave
U
بزرگ
highest
U
بزرگ
highs
U
بزرگ
major
U
بزرگ
majored
U
بزرگ
decuman
U
بزرگ
canis majoris
U
سگ بزرگ
canis major
U
سگ بزرگ
considerably large
U
بس بزرگ
walloping
U
بزرگ
wallopings
U
بزرگ
paternal grandmother
U
نه نه بزرگ
biggest
U
بزرگ
propylon
U
در بزرگ
jumbo
U
بزرگ
spankings
U
بزرگ
king size
U
بزرگ
large sized
U
بزرگ
large sized a
U
بزرگ
of a large size
U
بزرگ
headmen
U
بزرگ
spanking
U
بزرگ
megapod
U
بزرگ پا
immane
U
بزرگ
extras
U
بزرگ
majoring
U
بزرگ
hugeous
U
بزرگ
extra-
U
بزرگ
egregious
U
بزرگ
voluminous
U
بزرگ
extra
U
بزرگ
jumbos
U
بزرگ
full bottomed
U
بزرگ
bronchocele
U
بزرگ شدگی
swells
U
بزرگ شدن
dilating
U
بزرگ کردن
major epilepsy
U
صرع بزرگ
dilate
U
بزرگ کردن
swell
U
بزرگ شدن
maximizing
U
بزرگ کردن
dilates
U
بزرگ کردن
bonfires
U
اتش بزرگ
maximised
U
بزرگ کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com