Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
matter
U
ماهیت جوهر
mattered
U
ماهیت جوهر
mattering
U
ماهیت جوهر
matters
U
ماهیت جوهر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
navigate
U
ماهیت
natures
U
ماهیت
navigating
U
ماهیت
nature
U
ماهیت
navigated
U
ماهیت
navigates
U
ماهیت
quiddity
U
ماهیت
essence
U
ماهیت
mertis of the case
U
ماهیت دعوی
denaturation
U
قلب ماهیت
nature of the operation
U
ماهیت عملیات
transubstantiation
U
قلب ماهیت
transmutation
U
قلب ماهیت
natures
U
ماهیت خوی
human nature
U
ماهیت آدم
essence
U
وجود ماهیت
nature
U
ماهیت خوی
coessentiality
U
هم جوهری وحدت ماهیت
substantivize
U
دارای ماهیت کردن
transmutative
U
قلب ماهیت یافتنی
substantiates
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiate
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiated
U
ماهیت جسمانی دادن به
substantiating
U
ماهیت جسمانی دادن به
transmutable
U
قلب ماهیت یافتنی
transshape
U
تغییر ماهیت دادن
transmutation
U
قلب ماهیت تکامل
transubstantiate
U
قلب ماهیت کردن
substantive
U
دارای ماهیت واقعی حقیقی
ipso facto
U
بواسطه ماهیت خود فعل
His speech was in the nature of an apology.
U
ماهیت سخنرانی او
[مرد]
عذرخواهی بود.
anthroposophy
U
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
denature
U
طبیعت یا ماهیت چیزی راعوض کردن
demurs
U
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
nature
[of things]
U
سرشت
[ماهیت]
[خوی]
[ذات]
[طبیعت]
objectify
U
خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
the nature of the case
U
ماهیت دعوا یا موضوع خوش خویی
demur
U
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurred
U
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
qualities
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
quality
U
ماهیت چیزی یا میزان خوبی یا بدی آن
demurring
U
ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
identified
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifies
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
identifying
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
transmuting
U
تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmutes
U
تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmuted
U
تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
transmute
U
تغییر شکل دادن قلب ماهیت کردن
identify
U
مشخص کردن شخصیت کسی یا ماهیت چیزی
toner
U
جوهر
soldering flux
U
جوهر
substances
U
جوهر
substance
U
جوهر
sulphate of qui nine
U
جوهر
sulphate of quinine
U
جوهر
quintes sence
U
جوهر
narceine
U
جوهر
lustreer
U
اب جوهر
consubstantial
U
هم جوهر
dyestuff
U
جوهر
coessential
U
هم جوهر
ens
U
جوهر
dye stuff
U
جوهر
aniline
U
جوهر
anilin
U
جوهر
essentiality
U
جوهر
etching acid
U
جوهر
pithless
U
بی جوهر
aceric acid
U
جوهر
chlorhydrate of qui nine
U
جوهر
inks
U
جوهر
juice
U
جوهر
juices
U
جوهر
bone marrow
U
جوهر
marrow
U
جوهر
acid
U
جوهر
essence
U
جوهر
marrows
U
جوهر
quintessence
U
جوهر
ink
U
جوهر
heart
U
جوهر
acids
U
جوهر
hearts
U
جوهر
spirit
U
جوهر
spiriting
U
جوهر
being
U
جوهر
quiddity
U
جوهر ناچیز
extract
U
عصاره جوهر
extracted
U
عصاره جوهر
muriatic acid
U
جوهر نمک
monad
U
جوهر الهی
extracting
U
عصاره جوهر
matter and form
U
جوهر و عرض
magnetic ink
U
جوهر مغناطیسی
extracts
U
عصاره جوهر
element
U
جوهر فرد
reflectance ink
U
جوهر انعکاس
salicin
U
جوهر بید
santalic acid
U
جوهر صندل
veratrine
U
جوهر کندش
toner
U
جوهر پودری
aizarine
U
جوهر روناس
toner cartridge
U
کارتریج جوهر
the spirit of the law
U
جوهر قانون
sulphuric acid
U
جوهر گوگرد
subsistance
U
جوهر مفاد
strychnia
U
جوهر کوچوله
selfdom
U
جوهر نفس
santonin
U
جوهر درمنه
santalin
U
جوهر صندل
individuum
U
جوهر فرد
citric acid
U
جوهر لیمو
subject
U
جوهر واساس
substances
U
ذات جوهر
aceric acid
جوهر افرا
acetic
U
جوهر سرکهای
tannin
U
جوهر مازو
acitric a
U
جوهر ابلیمو
creosoting
U
جوهر قیر
creosotes
U
جوهر قطران
boric acid
U
جوهر بوره
carbonate of soda
U
جوهر قلیا
creosotes
U
جوهر قیر
creosote
U
جوهر قیر
creosote
U
جوهر قطران
creosoting
U
جوهر قطران
creosoted
U
جوهر قطران
subjected
U
جوهر واساس
blotters
U
جوهر خشک کن
blotter
U
جوهر خشک کن
acetic acid
U
جوهر سرکه
formic acid
U
جوهر مورچه
aquafortis
U
جوهر شوره
creosoted
U
جوهر قیر
subjects
U
جوهر واساس
substance
U
ذات جوهر
subjecting
U
جوهر واساس
elements
U
جوهر فرد
citric acid
جوهر لیمو ترش
acetate
U
نمک جوهر سرکه
godhead
U
رب النوع جوهر الوهیت
ferrate
U
نمک جوهر اهن
menthol
U
جوهر نعناع خشک
acetification
U
جوهر سرکه سازی
formyl
U
اصل جوهر مورچه
diatomic
U
دارای دو جوهر فرد
oxaluria
U
وجود جوهر ترشک
nonreflective ink
U
جوهر غیر انعکاسی
morphin
U
جوهر منوم افیون
narcotin
U
جوهر مخدر افیون
hydrochlorate
U
ملح جوهر نمک
ink ject printer
U
چاپگر با فوران جوهر
hydrochloric acid
U
جوهر نمک HCI
peppermint camphor
U
جوهر نعناع خشک
inkblot
U
لکه جوهر یا مرکب
inkblot test
U
ازمون لکههای جوهر
pepsinate
U
با جوهر گوارنده امیختن
atomic
U
مربوط به جوهر فرد
acetanion
U
انیون 2O3H2C جوهر سرکه
hydrochloride
U
ترکیب جوهر نمک دار
tannic
U
مازودار دارای جوهر مازو
atom
U
جوهر فرد جزء لایتجزی
atoms
U
جوهر فرد جزء لایتجزی
sulfuric acid
U
جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
santonin
U
جوهر کرم که از تخم درمنه میگیرند
morphia
U
جوهر خواب اورافیون جوهرمنوم افیون
cartridges
U
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
hydrochloric
U
دارای هیدروژن و کلورین جوهر نمک
cartridge
U
جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
syupersubstantial
U
مافق وجود یا جوهر مادی روحی
nitrosulphuric
U
ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
nitrate
U
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
tusche
U
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
nitrates
U
نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
identification
U
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
print
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
prints
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
printed
U
قرار دادن حروف یا عددها در جوهر روی کاغذ
These ink stains wont come out.
U
این لکه های جوهر پاک نمی شود
carbon ribbon
U
ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
magnetic ink character reader
U
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
mick reader
U
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
electrostatic
U
مین شکل حرف و...و استفاده از جوهر با بار مخالف که در صورت ... به کاغذ می چسبد
mark
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks
U
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
acetolysis
U
تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
impacts
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
impact
U
چاپگری که متن ها و نشانه ها را با قرار دادن ریبون جوهر در کاغذ با یک حرف فنری چاپ می گیرد. مثل چاپبگر wheel-Duisy.
tartrate
U
ملح اسید تارتاریک ملح جوهر غوره یا جوش ترش
micr
U
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
magnetic ink character recognition
U
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
xerographic printer
U
که جوهر باردار جذب میشود به محل تصویر باردار
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
ink bottle
U
شیشه مرکب شیشه جوهر
pantone matching system
U
روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
quinine
U
جوهر گنه گنه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com