English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
controlled exercise U مانور کنترل شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
shunting U مانور
maneuver U مانور
ease of movement U مانور
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
maneuver and fire U اتش و مانور
exercises U مانور نظامی
combat exercise U مانور جنگی
maneuverability U قابلیت مانور
exercise U مانور نظامی
exercised U مانور نظامی
ship handling U مانور با کشتی
scheme of maneuver U طرح مانور
plan of maneuver U طرح مانور
mass of maneuver U حجم مانور
maneuvering board U لوحه مانور
umpired U داور مانور
free maneuver U مانور ازاد
fire and maneuver U اتش و مانور
joint exercise U مانور مشترک
umpiring U داور مانور
umpires U داور مانور
exercise commander U فرمانده مانور
umpire U داور مانور
exercise term U عنوان مانور
handle U مانور کردن
handles U مانور کردن
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
out maneuver U تفوق جستن در مانور
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
map maneuver U مانور روی نقشه
wishbone t U نوعی طرح مانور
wishbones U نوعی طرح مانور
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
williamson turn U نوعی مانور دریایی
exercise code word U رمز عملیات مانور
bump and run U نوعی مانور دفاعی
manoeuvres U طرح کردن مانور
bump and go U نوعی مانور دفاعی
sea room U شعاع مانور دریایی
quartermaster's notebook U دفتر مانور ناو
manoeuvring U طرح کردن مانور
maneuvred U طرح کردن مانور
maneuvres U طرح کردن مانور
tight t U طرح اصلی مانور تی
maneuvring U طرح کردن مانور
wishbone U نوعی طرح مانور
manoeuvred U طرح کردن مانور
manoeuvre U طرح کردن مانور
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
manoeuvres U مشق کردن مانور دادن
maneuvres U مشق کردن مانور دادن
manoeuvred U مشق کردن مانور دادن
maneuvring U مشق کردن مانور دادن
manoeuvre U مشق کردن مانور دادن
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
manoeuvring U مشق کردن مانور دادن
maneuvering board U تابلوی نمایش مانور ناوها
out maneuver U برتری مانور پیدا کردن
ground game U روش استفاده از مانور دویدن
pilot rudder U تیغه سکان مانور ناو
maneuvred U مشق کردن مانور دادن
flying wedge U نوعی مانور تهاجمی قدیمی
maneuver U حرکت جنگی مانور کردن
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
drift U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifted U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifting U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
drifts U مانور اتومبیل در سر پیچ بالغزیدن به یک طرف
feinting U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
garryowen U مانور مهاجمی بافرستادن توپ هوایی
wingover U مانور بانیم چرخش یا نیم دایره
deropement U مانور حمله با گریز ازشمشیر حریف
feinted U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feint U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
feints U نوعی درو در خرک مانور انفعالی
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
submarines U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
submarine U مانور مدافع بصورت گریز اززیر سد مهاجم
audible U تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
sled U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
sleds U وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
slingshots U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
slingshot U مانور اتومبیل عقبتر برای عبور از اتومبیل جلو با استفاده از کاهش فشار هوا
naked reverse U حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
ship handling U مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-ups U کنترل
controls U کنترل
line control U کنترل خط
rein U کنترل
control code U کد کنترل
minor control U کنترل کم
check-up U کنترل
control U کنترل
controlling U کنترل
pulpit U میز کنترل
control register U ثبات کنترل
intensity control U کنترل شدت
control sequence U ترتیب کنترل
inventory control U کنترل موجودی
pulpits U میز کنترل
control procedure U رویه کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
control program U برنامه کنترل
control port U درگاه کنترل
control pannel U پانل کنترل
inspection lamp U لامپ کنترل
control section U بخش کنترل
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
control rod U میله کنترل
control section U قسمت کنترل
unaudited <adj.> U کنترل نشده
lateral control U کنترل جانبی
checks and balance U کنترل و مقابله
coercive control U کنترل قهری
centralized control U کنترل تمرکزی
central control panel U مرکز کنترل
mixture control U کنترل مخلوط
zapper [coll.] U کنترل از دور
control panel U صفحه کنترل
control panel U تابلوی کنترل
bridling U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
bridle U کنترل کردن
control of resources U کنترل منابع
control mode U باب کنترل
teleguidance U کنترل از دور
remote control unit U کنترل از دور
channel changer [rare for: remote control] U ریموت کنترل
clicker [coll.] U ریموت کنترل
level control U کنترل سطح
lever control U کنترل اهرمی
check mark U علامت کنترل
lift control U کنترل اسانسور
uncontrolled U کنترل نشده
remote control U کنترل از دور
light brightness control U کنترل روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light control U کنترل نور
light control U کنترل روشنایی
controlled U کنترل شده
access control U کنترل دستیابی
accuracy control U کنترل دقت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com