English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
crummier U مانند مغز نان خمیری
crummiest U مانند مغز نان خمیری
crummy U مانند مغز نان خمیری
crumby U مانند مغز نان خمیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plastic analysis U محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
plasticity index U شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
pulpous U خمیری
pasties U خمیری
pultaceous U خمیری
pasty U خمیری
doughiest U خمیری
doughy U خمیری
plastic limit U حد خمیری
doughier U خمیری
plastic bomb U بمب خمیری
plastic mortar U ملات خمیری
plastic U خمیری شکل
plastic U خمیری مومینه
plastic U خمیری نرم
plastic consistency U پایداری خمیری
plasticity U خمیری نرمی
pulp U حالت خمیری
plastic bombs U بمب خمیری
plasticity index U نمایه خمیری
pastiness U حالت خمیری
doughiness U حالت خمیری
plasticity index U اندیس خمیری
plastic deformation U تغییر شکل خمیری
faure plate U صفحه باتری خمیری
pulpiness U خاصیت خمیری یاگوشتی
pasted plate U صفحه باتری خمیری
collapse design U محاسبه در محیط خمیری
plastic U خرج خمیری شکل پلاستیکی
plastic metal deformation U تغییر شکل خمیری فلز
composition a U خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
stollen U نان خمیری شیرین حاوی میوه وخشکبار
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
pastilles U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastil U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastille U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastile U خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
plasticity U حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
feathery U پر مانند
incomparable U بی مانند
penniform U پر مانند
analogous U مانند
floriform U گل مانند
plumelike U پر مانند
capitate U مانند سر
gypsiferous U گچ مانند
encephaloid U مخ مانند
similar U مانند
plumose U پر مانند
etcetera U و مانند ان
threadlike U نخ مانند
filiform U نخ مانند
reedy U نی مانند
capillaceous U مانند نخ
goatish U بز مانند
nears U مانند
womanlike U زن مانند
without an e. U بی مانند
etc U و مانند آن
tendinous U بی مانند
thready U نخ مانند
inimitable U بی مانند
unprecedented U بی مانند
unprecedentedly U بی مانند
unapproachable U بی مانند
fulidal U اب مانند
unequaled U بی مانند
tougher U پی مانند
pipelike U نی مانند
fluty U نی مانند
vide U مانند
reedier U نی مانند
reediest U نی مانند
blotchy U لک مانند
castellated U دژ مانند
arundinaceous U نی مانند
analog U مانند
mammilliform U مانند
lambdoid U مانند
inapproachable U بی مانند
myrtle formed U اس مانند
argillaceous U رس مانند
aquiform U اب مانند
simulant U مانند
mammilary U مانند
foggy U مانند مه
unique U بی مانند
frothy U کف مانند
liplike U لب مانند
argillaceous U گل مانند
after the example of U مانند
foggier U مانند مه
and so on U و مانند ان
foggiest U مانند مه
tough U پی مانند
uniquely U بی مانند
string U نخ مانند
near U مانند
icily U یخ مانند
near- U مانند
neared U مانند
analogues U مانند
impish U جن مانند
nearer U مانند
toughest U پی مانند
anthoid U گل مانند
analogue U مانند
nearest U مانند
nearing U مانند
unequalled U بی مانند
unparalleled U بی مانند
as U مانند
similiar U مانند
as usual U مانند همیشه
auriform U گوش مانند
scabious U دله مانند
scalelike U فلس مانند
culicoid U پشه مانند
prurigmous U مانند خنش
sanguineous U خون مانند
asteroidal U مانند ستاره
scalelike U ترازو مانند
as ever U مانند همیشه
sacciform U کیسه مانند
cuticular U پوست مانند
dermatoid U پوست مانند
parchmenty U پوست مانند
dermoid U پوست مانند
dermoidal U پوست مانند
digitiform U انگشت مانند
disclike U صفحه مانند
apelike U میمون مانند
discoid U صفحه مانند
discoidal U قرص مانند
discoid U قرص مانند
pouchy U کیسه مانند
aphthoid U برفک مانند
arborescent U شاخه مانند
argillaceous U مانند خاک رس
cystoid U مانند مثانه
deiform U خدا مانند
deltoid U مانند دال
deltoideus U مانند دال
arciform U قوس مانند
sciurine U سنجاب مانند
dendriform U مانند درخت
rheumatoid U مانند روماتیسم
discoidal U صفحه مانند
baccate U توت مانند
canaliculate U ابراه مانند
cinderous U خاکستر مانند
bursiform U کیف مانند
bursiform U کیسه مانند
rocklike U خاره مانند
ravined U کلاغ مانند
rattish U موش مانند
ramiform U شاخه مانند
racemiform U خوشه مانند
cloistral U دیر مانند
brach U تازی مانند
collective goods U مانند جاده
cicatricial U مانند اثرزخم
reeding U طرح نی مانند
cancellate U شبکه مانند
carneous U گوشت مانند
carunculate U مانند لحیمه
ceraceous U مانند موم
ceratoid U شاخ مانند
rhizoid U ریشه مانند
campanulate U زنگ مانند
charry U زغال مانند
cadaveric U لاشه مانند
butyric U کره مانند
reniform U کلیه مانند
columniform U ستون مانند
pyramidic U اهرام مانند
boxy U جعبه مانند
benzenoid U بنزن مانند
corpuscular U گویچه مانند
corvine U کلاغ مانند
cowish U گاو مانند
coralloid U مانند مرجان
crinoid U زنبق مانند
saclike U کیسه مانند
saddlebacked U زین مانند
sagittary U مانند تیر
pterygoid U بال مانند
cryptand U حجره مانند
saccate U کیسه مانند
billowy U موج مانند
puriform U چرک مانند
puppyish U توله سگ مانند
rodlike U میله مانند
chondroid U غضروف مانند
bosomy U پستان مانند
coralline U مرجان مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com