Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
celluloid
U
مانند سلول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
photovoltaic cell
U
مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
Other Matches
spermatid
U
سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium
U
سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete
U
سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium
U
سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
cell
U
سلول
zoogamete
U
سلول
cells
U
سلول
data cell
U
سلول
odontoblast
U
سلول دندانی
cells
U
پیل سلول
memory cell
U
سلول حافظه
cellular
U
سلول دار
photoconductive cell
U
سلول فوتورسانا
lymph cell
U
سلول لنف
germ cell
U
سلول تخم
germ cell
U
سلول نطفه
selenium cell
U
سلول سلنیومی
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریکی
binary cell
U
سلول دودویی
solar cell
U
سلول خورشیدی
solar cells
U
سلول خورشیدی
stractural cell
U
سلول ساختاری
locular
U
سلول دار
gonium
U
سلول نطفه
cells
U
سلول یکنفری
unit cell
U
سلول واحد
accumulator cell
U
سلول اکومولاتور
nerve cell
U
سلول عصبی
active cell
U
سلول فعال
cell
U
سلول یکنفری
mononuclear
U
سلول یک هستهای
syncytium
U
سلول چند هسته ایی
cell
U
پیل سلول
phagocytosis
U
سلول خواری
photoelectric cell
U
سلول فتوالکتریک
transformer cell
U
سلول ترانسفورماتور
gonocyte
U
سلول جنسی
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
cellule
U
سلول کوچک
wards
U
سلول زندان
cellulated
U
سلول دار
storage cell
U
سلول انباره
ward
U
سلول زندان
cellulous
U
سلول دار
cleave
U
شکافتن سلول
cleaved
U
شکافتن سلول
cleaves
U
شکافتن سلول
scarlet sage
U
سلول اتشی
pixel
U
سلول تصویر
data cell
U
سلول داده
cytology
U
سلول شناس
galvanic cell
U
سلول گالوانی
gametangium
U
سلول جنسی
phagocyte
U
سلول بیگانه خوار
half cell reaction
U
واکنش نیم سلول
half cell potential
U
پتانسیل نیم سلول
ectoclast
U
پوسته خارجی سلول
endoderm
U
لیف درخت یا سلول
ideal galvanic cell
U
سلول گالوانیکی ایده ال
spermatogonium
U
سلول موجد تخم
karyoplasm
U
پرتوپلاسم هسته سلول
interneural
U
وابسته به سلول عصب
intracellular
U
واقع در درون سلول
primitive cell
U
سلول واحد ابتدایی
progamete
U
سلول مولد تخمچه
interneuron
U
وابسته به سلول عصب
gonocyte
U
سلول تولید کننده
barrier layer cell
U
سلول لایه سدی
cataplasia
U
تغییرات قهقهرایی در سلول
cellulosic
U
ساخته شده از سلول
karyokinesis
U
تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
enclosure
U
سلول تارکان دنیا
[دین]
engram
U
تحولات دائمی هسته سلول
endosarc
U
قسمت درونی سفیده سلول
light sensitive cell
U
سلول حساس در برابر نور
microphage
U
سلول میکروب خوار کوچک
engramme
U
تحولات دائمی هسته سلول
acrosome
U
برجستگی قدامی سلول جنسی نر
end centered unit cell
U
سلول واحد دو وجهی متقابل پر
macrogamete
U
سلول جنسی ماده بزرگتر
eletric eye
U
سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
ovum
U
سلول نطفه ماده تخمک
lysis
U
زوال وفساد سلول وغیره
loculus
U
سلول یا حفره تخمدان مرکب
lysate
U
محصول زوال وفساد تدریجی سلول
gametogenesis
U
ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
entry
U
مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
biont
U
واحد مستقل موجود زنده سلول
chromatolysis
U
تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
fibrocyte
U
سلول دوکی شکل بافت همبندی
gonogenesis
U
کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
nucleolus
U
هستک گرد میان هسته سلول
guard cell
U
یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
solar cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell
U
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
histogram
U
نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
zero condition
U
حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gamete
U
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
meiosis
U
تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
haplosis
U
تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
mitosis
U
تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gametophore
U
سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
histochemistry
U
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
bit mapped screen
U
pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
unbalanced cell
U
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
lymphoblast
U
سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
pronucleus
U
هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
kil
U
مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
gonidium
U
یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
microphagus
U
سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
cross fertilization
U
لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate
U
سلول دار حجره دار
impish
U
جن مانند
etcetera
U
و مانند ان
reedy
U
نی مانند
encephaloid
U
مخ مانند
goatish
U
بز مانند
similar
U
مانند
pipelike
U
نی مانند
fulidal
U
اب مانند
reedier
U
نی مانند
capillaceous
U
مانند نخ
plumose
U
پر مانند
capitate
U
مانند سر
reediest
U
نی مانند
fluty
U
نی مانند
floriform
U
گل مانند
filiform
U
نخ مانند
arundinaceous
U
نی مانند
argillaceous
U
رس مانند
tougher
U
پی مانند
myrtle formed
U
اس مانند
tough
U
پی مانند
inapproachable
U
بی مانند
frothy
U
کف مانند
lambdoid
U
مانند
mammilliform
U
مانند
analogous
U
مانند
liplike
U
لب مانند
toughest
U
پی مانند
penniform
U
پر مانند
argillaceous
U
گل مانند
aquiform
U
اب مانند
anthoid
U
گل مانند
analog
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
gypsiferous
U
گچ مانند
after the example of
U
مانند
womanlike
U
زن مانند
plumelike
U
پر مانند
mammilary
U
مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
unapproachable
U
بی مانند
thready
U
نخ مانند
icily
U
یخ مانند
foggy
U
مانند مه
near
U
مانند
near-
U
مانند
neared
U
مانند
nearer
U
مانند
nearest
U
مانند
tendinous
U
بی مانند
nearing
U
مانند
nears
U
مانند
analogue
U
مانند
as
U
مانند
similiar
U
مانند
etc
U
و مانند آن
string
U
نخ مانند
uniquely
U
بی مانند
blotchy
U
لک مانند
foggier
U
مانند مه
foggiest
U
مانند مه
without an e.
U
بی مانند
analogues
U
مانند
simulant
U
مانند
threadlike
U
نخ مانند
unique
U
بی مانند
unparalleled
U
بی مانند
unequalled
U
بی مانند
unprecedented
U
بی مانند
inimitable
U
بی مانند
incomparable
U
بی مانند
unequaled
U
بی مانند
feathery
U
پر مانند
castellated
U
دژ مانند
vide
U
مانند
vaporous
U
مانند بخار
weblike
U
تار مانند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com