Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
asteroidal
U
مانند ستاره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
asteroid
U
ستاره مانند ستارهای
asteroids
U
ستاره مانند ستارهای
asteriated
U
دارای اشعهء ستاره مانند
medusoid
U
مانند ستاره دریایی
planetoid
U
اجرام ستاره مانند سیارهای شکل
starlike
U
ستاره مانند
stellate
U
ستاره مانند
Other Matches
double star
U
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
U
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star
U
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star
U
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planets
U
ستاره سیار ستاره بخت
planet
U
ستاره سیار ستاره بخت
concentrator
U
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform
U
ستاره وار ستاره وش
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
asterisks
U
ستاره
aster
U
ستاره
starless
U
بی ستاره
star
U
ستاره
stars
U
ستاره
stellar
U
پر ستاره
starred
U
ستاره
asterisk
U
ستاره
proto star
U
پیش ستاره
astrologer
U
ستاره شناس
star connection
U
اتصال ستاره
astrologers
U
ستاره شناس
goats
U
ستاره جدی
asterisk
U
نشان ستاره
asterisks
U
نشان ستاره
stellar
U
ستاره وار
stellar
U
شبیه ستاره
starfish
U
ستاره دریایی
sabaism
U
ستاره پرستی
sea nettle
U
ستاره دریای
pluto
U
ستاره پلوتو
an infinitude of stars
U
تعدادنامحدودی ستاره
pulsating star
U
ستاره تپنده
goat
U
ستاره جدی
mars
U
ستاره مریخ
uranus
U
ستاره اورانوس
companion
U
ستاره ندیم
vesper
U
ستاره غروب
rolling stone
<idiom>
U
ستاره سهیل
astronomers
U
ستاره شناس
astronomer
U
ستاره شناس
farsi be engilisi
U
ارایشگاه ستاره
comet
U
ستاره گیسودار
comets
U
ستاره گیسودار
y connection
U
اتصال ستاره
y network
U
شبکه ستاره
supergaint
U
ستاره ابرغول
stelliform
U
بشکل ستاره
asteroids
U
شبیه ستاره
star finder
U
ستاره یاب
star spangled
U
مزین به ستاره
star spangled
U
ستاره نشان
star voltage
U
ولتاژ ستاره
y voltage
U
ولتاژ ستاره
star washer
واشر ستاره ای
star bit
U
بیت ستاره
Jove
U
ستاره مشتری
astral
U
شبیه ستاره
Pole Star
U
ستاره قطبی
starlet
U
ستاره کوچک
starlet
U
ستاره کوره
asteroid
U
شبیه ستاره
y winding
U
اتصال ستاره
asterial
U
ستاره شکل
pips
U
ستاره سردوش
lodestar
U
ستاره قطبی
d. star
U
ستاره جفتی
hexagram
U
ستاره شش وجهی
moring star
U
ستاره بامداد
morning star
U
ستاره صبح
morning star
U
ستاره بامدادی
multiple star
U
ستاره چندگانه
loadstar
U
ستاره قطبی
pip
U
ستاره سردوش
neptune
U
ستاره نپتون
dwarf star
U
ستاره کوتوله
neutron star
U
ستاره نوترونی
north star
U
ستاره قطبی
pipping
U
ستاره سردوش
pipped
U
ستاره سردوش
lodestar
U
ستاره راهنما
lodestaror load
U
ستاره قطبی
lucifer
U
ستاره بامدادی
lunette
U
ستاره صغیر
medusa
U
ستاره دریایی
daystar
U
ستاره بامداد
day star
U
ستاره بامداد
north star
U
ستاره شمالی
nova
U
فانی ستاره
polaris
U
ستاره قطبی
loadstar
U
ستاره راهنما
astronavigation
U
ستاره نوردی
fixed star
U
ستاره ثابت
georgium sidus
U
ستاره جرج
polaris
U
ستاره جدی
shooting stars
U
ستاره ثاقب
polestar
U
ستاره قطبی
shooting star
U
ستاره ثاقب
sea pad
U
ستاره دریایی
finger fish
U
ستاره دریایی
planetesimal
U
کوچک ستاره
evening star
U
ستاره شامگاهی
hesperus
U
ستاره شام
asterism
U
نشان ستاره
astronmer
U
ستاره شناس
hesper
U
ستاره مغرب
camelopard
U
ستاره زرافه
gaint star
U
ستاره غول
cameleopardalis
U
ستاره زرافه
lucky star
<idiom>
U
ستاره بخت واقبال
venus
U
زن زیبا ستاره زهره
trigon
U
اجتماع سه ستاره باهم
casters
U
ستاره اول دو پیکر
castor
U
ستاره اول دو پیکر
giant star
U
ستاره بزرگ و درخشان
he can read the sky
U
ستاره شناس است
star
U
نشان ستاره اختر
castors
U
ستاره اول دو پیکر
stars
U
نشان ستاره اختر
starred
U
نشان ستاره اختر
trigon
U
سه حالتی ستاره سه تایی
starlight
U
وابسته بنور ستاره
receptors
U
ستاره مساعد گیرنده
caster
U
ستاره اول دو پیکر
campaign star
U
نشان جنگی ستاره
asterisk
U
با ستاره نشان کردن
asterisks
U
با ستاره نشان کردن
bronze star medal
U
مدال ستاره برنز
all star
U
تیم تمام ستاره
all-star
U
تیم تمام ستاره
twinkling
U
چشمک زدن ستاره
blazing star
U
ستاره دنباله دار
stardom
U
ستاره شدن سینماوغیره
azimuth
U
ازیموت ستاره السمت
regulus
U
ستاره قلب الاسد
pulsating star
U
ستاره ضربان دار
receptor
U
ستاره مساعد گیرنده
shiner
U
ستاره کلاه ابریشمی
pentalpha
U
ستاره پنج پره
the north star
U
ستاره قطبی یا شمالی
syzygy
U
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
supergaint
U
ستاره فوق غول
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
stellular
U
شبیه ستاره کوچک
stellify
U
بشکل ستاره درامدن
stellify
U
بشکل ستاره دراوردن
star globe
U
ستاره یاب کروی
starfinder
U
دستگاه ستاره یاب
moring star
U
ستاره صبح ناهید
star of bethlehem
U
ستاره بیت اللحم
star delta switch
U
کلید ستاره مثلث
star crossed
U
دارای ستاره نحس
pentagram
U
ستاره پنج راس
asterism
U
هر چیزی شبیه ستاره
comets
U
ستاره دنباله دار
astreated
U
تزئین شده با ستاره ها
comet
U
ستاره دنباله دار
solstitium
U
[نقطه]
انقلاب
[ستاره شناسی]
ace
U
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
aces
U
ستاره یا قهرمان تیمهای بازی
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
the track of a comet
U
مسیر ستاره دنباله دار
star turn
U
ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
sirius
U
ستاره کاروان کش درکلب اکبر
starlit
U
روشن شده از نور ستاره
astrological
U
منسوب به علم ستاره شناسی
astronomy
U
علم نجوم ستاره شناسی
star
U
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
planetariums
U
سیاره نما ستاره دیدگاه
pole position
U
آغازگاه
[ستاره شناسی]
[ارتش]
stars
U
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
starred
U
ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
astrology
U
طالع بینی ستاره شناسی
hydromedusa
U
نجم البحر یا ستاره دریایی
He has not a single star in all the seven skies.
<proverb>
U
یک ستاره در هفت آسمان ندارد.
planetarium
U
سیاره نما ستاره دیدگاه
cometography
U
شرح ستاره دنباله دار
Crater
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
asteroid
U
نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
copernician
U
وابسته به کپرنیک ستاره شناس لهستانی
pentacle
U
طلسمی بشکل ستاره پنج راس
see stars
<idiom>
U
براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
Cup
U
پیاله
[صورت فلکی]
[ستاره شناسی]
asteroids
U
نوعی اتشبازی که شکل ستاره دارد
infortune
U
ستاره نحس بهرام یا کیوان وگاهی تیر
cars
U
اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
car
U
اطاق راه اهن هفت ستاره دب اکبر
uranology
U
مبحث اجرام سماوی و سیارات ستاره شناسی
cama
U
توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
noises
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
leading lady
U
ستاره زنی که نقش اول رادرنمایش یا سینما بعهده دارد
comas
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma
U
پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
supernovae
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernovas
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
supernova
U
ستاره دارای نور متغیری که روشنی اش صد میلیون برابر خورشید است .ابرنواختران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com