Perdic | مانند سابق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	as before <adv.> U	مانند سابق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	one-time U	سابق
	aforegoing U	سابق
	whilom U	در سابق
	ci devant U	سابق
	former U	سابق
	predecessor U	سابق
	predecessors U	سابق
	antecedents U	سابق
	antecedent U	سابق
	of old U	سابق
	quondam U	سابق
	hitherto U	سابق بر این
	before mentioned U	سابق الذکر
	beforetime U	سابق بر این
	ex U	سابق قدیمی
	unabated <adj.> U	به شدت سابق
	former shampion U	قهرمان سابق
	ex- U	سابق قدیمی
	given above U	سابق الذکر
	by usage U	یا معمول سابق
	of yon U	مال سابق
	olden U	پیشین سابق
	foregoing U	سابق الذکر
	ci devant U	متعلق بدوره سابق
	liras U	لیره سابق اتریش
	lire U	لیره سابق اتریش
	bastille U	زندان عمومی سابق در
	throwbacks U	باز گشت به سابق
	throwback U	باز گشت به سابق
	antecede U	سابق یا اسبق بودن
	ex prime minister U	رئیس الوزرای سابق
	lira U	لیره سابق اتریش
	as ... as ever <adv.> U	آنطور ... مثل همیشه [سابق]
	above	سابق الذکر مذکور در فوق
	more frequently than ever <adv.> U	نسبت به سابق خیلی بیشتر اوقات
	estonian U	اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
	bushbabies U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	bushbaby U	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
	backsliding U	کسی که پس از ترکیکعادت بد به عادت سابق خود باز میگردد
	Serbia U	کشور سابق صربیا که امروزه جزء جمهوری یوگوسلاوی است
	disaffirm U	دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
	lamellate U	لایه مانند ورقه مانند
	fossiliferous U	فسیل مانند سنگواره مانند
	postliminum U	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	declaratory statute U	قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
	strike U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	strikes U	اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
	etcetera U	و مانند ان
	impish U	جن مانند
	womanlike U	زن مانند
	without an e. U	بی مانند
	threadlike U	نخ مانند
	encephaloid U	مخ مانند
	vide U	مانند
	goatish U	بز مانند
	penniform U	پر مانند
	plumelike U	پر مانند
	fulidal U	اب مانند
	analogous U	مانند
	plumose U	پر مانند
	gypsiferous U	گچ مانند
	blotchy U	لک مانند
	similar U	مانند
	reediest U	نی مانند
	reedy U	نی مانند
	floriform U	گل مانند
	etc U	و مانند آن
	filiform U	نخ مانند
	reedier U	نی مانند
	unapproachable U	بی مانند
	feathery U	پر مانند
	incomparable U	بی مانند
	unprecedented U	بی مانند
	tendinous U	بی مانند
	unprecedentedly U	بی مانند
	unequaled U	بی مانند
	fluty U	نی مانند
	pipelike U	نی مانند
	thready U	نخ مانند
	arundinaceous U	نی مانند
	uniquely U	بی مانند
	simulant U	مانند
	icily U	یخ مانند
	as U	مانند
	near U	مانند
	near- U	مانند
	neared U	مانند
	nearer U	مانند
	nearest U	مانند
	nears U	مانند
	toughest U	پی مانند
	tougher U	پی مانند
	and so on U	و مانند ان
	inapproachable U	بی مانند
	inimitable U	بی مانند
	after the example of U	مانند
	lambdoid U	مانند
	analog U	مانند
	myrtle formed U	اس مانند
	analogues U	مانند
	foggier U	مانند مه
	foggiest U	مانند مه
	foggy U	مانند مه
	unique U	بی مانند
	analogue U	مانند
	string U	نخ مانند
	anthoid U	گل مانند
	similiar U	مانند
	liplike U	لب مانند
	castellated U	دژ مانند
	capillaceous U	مانند نخ
	argillaceous U	رس مانند
	unparalleled U	بی مانند
	argillaceous U	گل مانند
	unequalled U	بی مانند
	mammilliform U	مانند
	nearing U	مانند
	capitate U	مانند سر
	frothy U	کف مانند
	aquiform U	اب مانند
	tough U	پی مانند
	mammilary U	مانند
	cuticular U	پوست مانند
	discoid U	قرص مانند
	cystoid U	مانند مثانه
	ramiform U	شاخه مانند
	discoidal U	صفحه مانند
	shadowlike U	سایه مانند
	baccate U	توت مانند
	dollish U	عروسک مانند
	rattish U	موش مانند
	seedlike U	بذر مانند
	puriform U	چرک مانند
	bursiform U	کیسه مانند
	disklike U	صفحه مانند
	pyramidic U	اهرام مانند
	discoidal U	قرص مانند
	discoid U	صفحه مانند
	disclike U	صفحه مانند
	parchmenty U	پوست مانند
	dermoid U	پوست مانند
	as usual U	مانند همیشه
	digitiform U	انگشت مانند
	shrubby U	مانند گلچین
	as ever U	مانند همیشه
	racemiform U	خوشه مانند
	dendriform U	مانند درخت
	sheetlike U	ورقه مانند
	asteroidal U	مانند ستاره
	crinoid U	زنبق مانند
	dermatoid U	پوست مانند
	deltoideus U	مانند دال
	auriform U	گوش مانند
	dermoidal U	پوست مانند
	deltoid U	مانند دال
	deiform U	خدا مانند
	shelflike U	تاقچه مانند
	culicoid U	پشه مانند
	ceratoid U	شاخ مانند
	cancellate U	شبکه مانند
	saccate U	کیسه مانند
	cloistral U	دیر مانند
	collective goods U	مانند جاده
	columniform U	ستون مانند
	rodlike U	میله مانند
	rocklike U	خاره مانند
	rhizoid U	ریشه مانند
	rheumatoid U	مانند روماتیسم
	canaliculate U	ابراه مانند
	coralline U	مرجان مانند
	saclike U	کیسه مانند
	saddlebacked U	زین مانند
	sagittary U	مانند تیر
	charry U	زغال مانند
	scalelike U	ترازو مانند
	scalelike U	فلس مانند
	chondroid U	غضروف مانند
	scabious U	دله مانند
	sanguineous U	خون مانند
	ceraceous U	مانند موم
	carunculate U	مانند لحیمه
	carneous U	گوشت مانند
	cicatricial U	مانند اثرزخم
	cinderous U	خاکستر مانند
	campanulate U	زنگ مانند
	sciurine U	سنجاب مانند
	bosomy U	پستان مانند
	corvine U	کلاغ مانند
	cowish U	گاو مانند
	boll U	برامدگی مانند
	reeding U	طرح نی مانند
	ravined U	کلاغ مانند
	billowy U	موج مانند
	seamilike U	درز مانند
	cryptand U	حجره مانند
	benzenoid U	بنزن مانند
	ctenoid U	شانه مانند
	scopulate U	کلاله مانند
	corpuscular U	گویچه مانند