English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
boll U برامدگی مانند
tubers U سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber U سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
knobby U دارای برامدگی
bumpiness U دارای برامدگی
papillose U دارای برامدگی
cuspidal U دارای برامدگی
knarred U دارای برامدگی
cumulus mammatus U ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
tuberculous U دارای برامدگی یا دکمه مسلول
tuberous U دارای برامدگی گره دار
ridges U برامدگی
bump U برامدگی
antinode U برامدگی
ganglion U برامدگی
ridge U برامدگی
gibbous U برامدگی
turgescence U برامدگی
tuberosity U برامدگی
cusp U برامدگی
bulging U برامدگی
bulges U برامدگی
bulged U برامدگی
bulge U برامدگی
granulation U برامدگی
bluging U برامدگی
knobs U برامدگی
burring U برامدگی
ledge U برامدگی
burrs U برامدگی
extuberance U برامدگی
nurl U برامدگی
neuroma U برامدگی پی
entasis U برامدگی
dome U برامدگی
domes U برامدگی
bumpy U پر از برامدگی
burred U برامدگی
nub U برامدگی
knob U برامدگی
nib U برامدگی
nibs U برامدگی
convexity U برامدگی
bumpier U پر از برامدگی
heave U برامدگی
heaved U برامدگی
burr U برامدگی
bumpiest U پر از برامدگی
knur U برامدگی
mound U برامدگی
nub or nubble U برامدگی
knurr U برامدگی
knop U برامدگی
knosp U برامدگی
mounds U برامدگی
knurl U برامدگی
overhang U برامدگی
overhangs U برامدگی
whaleback U برامدگی
ledges U برامدگی
nodules U برامدگی کوچک
lump U غلنبه برامدگی
lumped U غلنبه برامدگی
circular projection U برامدگی گرد
hyperostosis U برامدگی استخوان
verruca U گندمه برامدگی
verrucas U گندمه برامدگی
tumours U تومور برامدگی
promontory U پرتگاه برامدگی
jag U برامدگی تیز
midrib U خط یا برامدگی حد فاصل
protuberance U برامدگی قلنبگی
nodule U برامدگی عقده
nodule U برامدگی کوچک
mezzo rillievo U نیم برامدگی
annular projection U برامدگی حلقوی
nodules U برامدگی عقده
nodes U دشواری برامدگی
node U دشواری برامدگی
humping U برامدگی گرد
bossing U برامدگی تزیینی
turgor U برامدگی [تورم]
bosses U برامدگی تزیینی
bossed U برامدگی تزیینی
humps U برامدگی گرد
eminency U برامدگی بزرگی
bridges U برامدگی بینی
bridged U برامدگی بینی
bridge U برامدگی بینی
exostosis U برامدگی استخوان
hump U برامدگی گرد
tumour U تومور برامدگی
tumors U تومور برامدگی
bulge U برامدگی [تورم]
sills U برامدگی دریایی
lump U برامدگی [تورم]
protuberance U برامدگی [تورم]
sill U برامدگی دریایی
swelling U برامدگی [تورم]
tumescence U برامدگی [تورم]
tumidity U برامدگی [تورم]
boss U برامدگی تزیینی
promontories U پرتگاه برامدگی
bowing of bed U برامدگی کف نهر
bunchout U برامدگی یافتن
knar U برامدگی درچوب
protrude U برامدگی داشتن
lumps U غلنبه برامدگی
knuckle bone U برامدگی بندانگشت
bulginess U برامدگی شکم
caput U نوک برامدگی
protuberancy U برامدگی قلنبگی
phantom tumour U برامدگی موقتی
protruding U برامدگی داشتن
protrudes U برامدگی داشتن
papilla U برامدگی کوچک
protruded U برامدگی داشتن
protuberances U برامدگی قلنبگی
tubercle U برامدگی گرد
bulging test U ازمایش برامدگی
villus U برامدگی مویی
thenar U برامدگی کف دست
eminence U برامدگی بزرگی
phyma U برامدگی پوست
splint U برامدگی کوچک
tumor U تومور برامدگی
tubercle U برامدگی دندان اسیاب
papilla U برامدگی نوک دار
knuckles U برامدگی یا گره گیاه
pigeon breast U برامدگی جناغ سینه
nubble U برامدگی یاگره کوچک
inion U برامدگی پشت کله
projection U پیش افکنی برامدگی
stigmas U لکه ننگ برامدگی
stigma U لکه ننگ برامدگی
knuckle U برامدگی یا گره گیاه
hillock U برامدگی در سطح صاف
tubercular U برامدگی دار سلی
cockles U گره و برامدگی پارچه
hillocks U برامدگی در سطح صاف
hummock U برامدگی زمین در مرداب
papula U برامدگی خارش دار
cockle U گره و برامدگی پارچه
knag U گره چوب برامدگی
projections U پیش افکنی برامدگی
outgrwth U برامدگی گوشت زیادی
fingers U باندازه یک انگشت میله برامدگی
finger U باندازه یک انگشت میله برامدگی
caulk U برامدگی زیر نعل اسب
cam U برامدگی قطعه گوشه دار
excrescency U اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
mount U سوار شدن قله برامدگی
cams U برامدگی قطعه گوشه دار
chicken breast U برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
gyrus U برامدگی چین خورده مغز
glabella U برامدگی پیشانی میان دو ابرو
mounts U سوار شدن قله برامدگی
umbo U قبه سپر قوز برامدگی
bulb U هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulbs U هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fourchette U برامدگی سه گوش درکف پای اسب
antihelix U برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
fusee U امرود برامدگی ساق پای اسب
monticule U تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
trochanter U برامدگی در بالای تنه استخوان ران
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
beard U هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards U هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
keloid U برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
olivary body U بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
kissing button U برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burrs U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall U برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burred U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
offsets U برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand U لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
socle U پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com