Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
weapons assignment
U
مامورکردن جنگ افزارها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
to tell off
U
مامورکردن
assignment
U
حواله کردن مامورکردن
assignments
U
حواله کردن مامورکردن
weapon system
U
مدل جنگ افزارها
weaponary
U
تسلیحات جنگ افزارها
weapon system
U
سیستم جنگ افزارها
wears
U
فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wear
U
فرسایش خوردگی جنگ افزارها
wear tables
U
جداول سایش جنگ افزارها
materiel readiness
U
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
employment
U
کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
collective fire
U
تجمع اتش جنگ افزارها اتش جمع
POSIX
U
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com