English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
taxpayer U مالیات پرداز
taxpayers U مالیات پرداز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
Other Matches
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
taxation U مالیات بندی مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
post processor U پس پرداز
hachure U پرداز
postprocessor U پس پرداز
chisel marking fine lines U پرداز
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
language processor U زبان پرداز
preprocessor U پیش پرداز
data processor U داده پرداز
sloganeer U شعار پرداز
versifier U قافیه پرداز
verser U قافیه پرداز
wordmonger U کلمه پرداز
rimer or rhymer U قافیه پرداز
rimer U قافیه پرداز
musicians U نغمه پرداز
rhumer U قافیه پرداز
theoreticians U نظریه پرداز
theoretician U نظریه پرداز
songwriter U ترانه پرداز
orator U سخن پرداز
orators U سخن پرداز
verseman U قافیه پرداز
word processor U کلمه پرداز
word processors U کلمه پرداز
theorists U نظریه پرداز
indemnitor U غرامت پرداز
musician U نغمه پرداز
indemnifier U تاوان پرداز
multiprocessor U چند پرداز
theorist U نظریه پرداز
castles in the air <idiom> U رویا پرداز
symbolizer U نشان پرداز
parallel processor U موازی پرداز
phraseologist U عبارت پرداز
warfare economy U اقتصاد جنگ پرداز
stand alone word processor U کلمه پرداز خودکفا
logic theorist U نظریه پرداز منطقی
dedicated word processor U کلمه پرداز اختصاصی
error routine U روال خطا پرداز
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
hardest U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
hard U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
harder U کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
volatile U حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود
electronic U توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
tabbing U حرکت نشانه گر در برنامه کلمه پرداز از یک محل توقف tab به دیگری
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
inserts U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
skipped U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد
skips U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد
skip U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان جهش به جلو یا عقب در بخشی از متن میدهد
inserting U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
ins key U کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert key U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
bad break U مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
insert U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
wordstar U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Micropro International برای کامپیوترهای CPLM و IBMPC
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
recycles U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
intercharacter spacing U خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
tabulator U بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
redliner U خصوصیتی در گروه کاری یا نرم افزای کلمه پرداز که امکان رنگی کردن نوشتار متن در جاهای مختلف میدهد
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
outputs U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
hotter U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
hottest U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
hot U فضای متن در سمت چپ حاشیه راست در متن کلمه پرداز
boilerplate U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
dot U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
BOF U متن نهایی که با استفاده از بخشهای استاندارد متن در یک کلمه پرداز در کنار هم قرار گرفته اند
dotting U روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
wordperfect U برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
spacer U امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
auto U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
autos U توانایی برخی از برنامههای کاربردی مثل کلمه پرداز و نرم افزار پایگاه داده ها که خود کار فایل مصرفی را ضبط کرده هر چند دقیقه
sess U مالیات
Scot U مالیات
taxed U مالیات
cess U مالیات
tax U مالیات
gabelle U مالیات
impost U مالیات
tithing U مالیات ده یک
taxes U مالیات
taxation U مالیات
gabel U مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
liable to tax U مشمول مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
levy tax U وضع مالیات
levier U مالیات وصول کن
leviable U وضع مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
mise U مالیات خرج
per head tax U مالیات سرانه
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
octroi U مالیات دم دروازه
occupation tax U مالیات شغل
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
occupation tax U مالیات اصناف
nuisance tax U مالیات پردردسر
neutral tax U مالیات خنثی
neutral tax U مالیات بی طرف
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
leviable U مالیات بستنی
gift tax U مالیات برهبه
highway user tax U مالیات حق عبور
gabelle U مالیات نمک
gabel U مالیات نمک
excise tax U مالیات بر مصرف
the rear vassals U مالیات دهندگان
excise taxes U مالیات بر فروش
exemption from taxation U معافیت از مالیات
export tax U مالیات بر صادرات
free of tax U بدون مالیات
impost U مالیات بر واردات
incidence of taxation U انتقال مالیات
kiln tax U مالیات فخاری
land tax U مالیات زمین
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
land tax U مالیات ارضی
land tax U مالیات بر زمین
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
income tax U مالیات بر درامد
inheritance tax U مالیات بر ارث
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
estate tax U مالیات مستغلات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
wealth tax U مالیات بر ثروت
tax exempt U معاف از مالیات
tax effect U اثر مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
tax cuts U کاهش مالیات
tax base U ماخذ مالیات
succession duties U مالیات برارث
single tax U مالیات واحد
single tax U مالیات انفرادی
tax farmer U مستاجر مالیات
wage tax U مالیات بر مزد
yield tax U مالیات بر عایدی
ratepayer U مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
total tax load U کل بار مالیات
taxes in kind U مالیات جنسی
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
tax refund U بازپرداخت مالیات
tax rate U نرخ مالیات
tax load U بار مالیات
tax increase U افزایش مالیات
tax incidence U عارضه مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
tax function U تابع مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
tax shifting U انتقال مالیات
shift of a tax U انتقال مالیات
proportional taxation U مالیات تناسبی
proportional tax U مالیات نسبی
proportional tax U مالیات تناسبی
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
property tax U مالیات دارایی
property tax U مالیات مستقلات
progressive taxation U مالیات تصاعدی
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
progressive tax U مالیات تصاعدی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com