Perdic | مالیات بر مزد و حقوق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	payroll tax U	مالیات بر مزد و حقوق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	withholding tax U	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
	withholding taxes U	مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
	social security payroll tax U	مالیات مزد و حقوق برای تامین اجتماعی
	wages tax U	مالیات مزد و حقوق
Other Matches

	common low U	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
	ability to pay principle of taxation U	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
	incidence of taxation U	تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
	advalorem tax U	مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
	public international law U	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
	remission of taxes U	صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
	postliminum U	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
	excise U	مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
	excise tax U	مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
	detention of pay U	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
	assessment U	ممیزی مالیات وضع مالیات
	assessments U	ممیزی مالیات وضع مالیات
	protective duty U	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
	harbour dues U	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
	tax evasion U	عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
	attainder U	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
	allotment advice U	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
	advalorem duty U	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
	nonneutralities of income taxation U	خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
	levies U	مالیات بندی مالیات
	levying U	اخذ مالیات مالیات
	levies U	اخذ مالیات مالیات
	levy U	مالیات بندی مالیات
	taxation U	مالیات بندی مالیات
	levied U	مالیات بندی مالیات
	levying U	مالیات بندی مالیات
	levied U	اخذ مالیات مالیات
	levy U	اخذ مالیات مالیات
	regressive income tax U	مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
	authorized stoppage U	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
	producers burden of tax U	بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
	tax U	مالیات
	sess U	مالیات
	tithing U	مالیات ده یک
	impost U	مالیات
	taxed U	مالیات
	gabelle U	مالیات
	taxation U	مالیات
	gabel U	مالیات
	Scot U	مالیات
	cess U	مالیات
	taxes U	مالیات
	law U	حقوق
	pay check U	چک حقوق
	jus U	حقوق
	law U	حق حقوق
	pay U	حقوق
	paying U	حقوق
	pays U	حقوق
	stipends U	حقوق
	rights U	حقوق
	jurisprudence U	حقوق
	duties U	حقوق
	civil U	حقوق
	salaries U	حقوق
	laws U	حقوق
	laws U	حق حقوق
	salary U	حقوق
	stipend U	حقوق
	poll tax U	مالیات سرانه
	death tax U	مالیات بر ارث
	compulsory levies U	مالیات اجباری
	deductible U	مالیات پذیر
	duty free U	معاف ار مالیات
	double taxation U	مالیات مضاعف
	Scot U	مالیات بستن بر
	surtax U	اضافه مالیات
	surtax U	مالیات اضافی
	free from taxes <adj.> U	بدون مالیات
	taxpayers U	مالیات پرداز
	capital levy U	مالیات بر سرمایه
	capital levy U	مالیات برسرمایه
	burdensome tax U	مالیات مزاحم
	taxpayers U	مالیات دهنده
	basis of tax U	ماخذ مالیات
	taxpayers U	مالیات بده
	assessor U	ممیز مالیات
	taxpayer U	مالیات بده
	capital tax U	مالیات بر سرمایه
	death duties U	مالیات بر ارث
	death duty U	مالیات بر ارث
	commercial tax U	مالیات بازرگانی
	taxpayer U	مالیات پرداز
	taxpayer U	مالیات دهنده
	free from taxes <adj.> U	معاف از مالیات
	capitation taxes U	مالیات سرانه
	after tax U	پس از وضع مالیات
	occupation tax U	مالیات اصناف
	tax free U	بخشوده از مالیات
	tax farmer U	مستاجر مالیات
	per head tax U	مالیات سرانه
	tax exempt U	معاف از مالیات
	tax equation U	معادله مالیات
	tax effect U	اثر مالیات
	tax deduction U	کاهش مالیات
	tax cuts U	کاهش مالیات
	tax base U	ماخذ مالیات
	tax free U	معاف از مالیات
	progressive tax U	مالیات تصاعدی
	occupation tax U	مالیات شغل
	octroi U	مالیات دم دروازه
	tax refund U	بازپرداخت مالیات
	tax rate U	نرخ مالیات
	tax load U	بار مالیات
	tax increase U	افزایش مالیات
	tax incidence U	عارضه مالیات
	tax in kind U	مالیات جنسی
	tax function U	تابع مالیات
	profit tax U	مالیات بر سود
	profits tax U	مالیات بر سود
	shift of a tax U	انتقال مالیات
	real estate tax U	مالیات بر مستغلات
	regressive tax U	مالیات نزولی
	scatt U	مالیات عوارض
	regressive taxation U	مالیات کاهنده
	regressive taxation U	مالیات نزولی
	sales tax U	مالیات بر فروش
	rental tax U	مالیات مستغلات
	tax shifting U	انتقال مالیات
	single tax U	مالیات انفرادی
	progressive taxation U	مالیات تصاعدی
	succession duties U	مالیات برارث
	property tax U	مالیات مستقلات
	property tax U	مالیات دارایی
	proportional tax U	مالیات تناسبی
	proportional tax U	مالیات نسبی
	proportional taxation U	مالیات تناسبی
	single tax U	مالیات واحد
	quint U	مالیات پنج یک
	sales tax U	مالیات فروش
	gabel U	مالیات نمک
	gabelle U	مالیات نمک
	gift tax U	مالیات برهبه
	highway user tax U	مالیات حق عبور
	tax year	مالیات سالانه
	impost U	مالیات بر واردات
	incidence of taxation U	انتقال مالیات
	incidence of taxation U	اثر مالیات
	ratepayers U	مالیات دهنده
	free of tax U	بدون مالیات
	export tax U	مالیات بر صادرات
	the rear vassals U	مالیات دهندگان
	estate duty U	مالیات بر ارث
	estate duty U	مالیات ارث
	estate tax U	مالیات بر املاک
	estate tax U	مالیات مستغلات
	excise tax U	مالیات بر مصرف
	excise taxes U	مالیات بر فروش
	exemption from taxation U	معافیت از مالیات
	ratepayer U	مالیات دهنده
	yield tax U	مالیات بر عایدی
	inheritance tax U	مالیات بر ارث
	levier U	مالیات وصول کن
	levy tax U	وضع مالیات
	levying of taxes U	وضع مالیات
	liable to tax U	مشمول مالیات
	mise U	مالیات خرج
	taxes in kind U	مالیات جنسی
	taxation of monopoly U	مالیات بر انحصار
	neutral tax U	مالیات بی طرف
	neutral tax U	مالیات خنثی
	leviable U	وضع مالیات
	leviable U	مالیات بستنی
	sale tax U	مالیات بر فروش
	wealth tax U	مالیات بر ثروت
	wage tax U	مالیات بر مزد
	kiln tax U	مالیات فخاری
	land tax U	مالیات زمین
	land tax U	مالیات ارضی
	land tax U	مالیات بر زمین
	total tax load U	کل بار مالیات
	nuisance tax U	مالیات پردردسر
	taxless <adj.> U	معاف از مالیات
	assessment U	تعیین مالیات
	free of tax [only after nouns] <adj.> U	بدون مالیات
	levying U	مالیات بندی
	levying U	وصول مالیات
	levying U	وضع مالیات
	income tax U	مالیات بر درامد
	levy U	مالیات بندی
	income tax U	مالیات برعایدات
	stressing U	مالیات زیادبستن
	stresses U	مالیات زیادبستن
	taxation U	وضع مالیات
	tax U	مالیات گرفتن از
	taxed U	مالیات گرفتن از
	income taxes U	مالیات بر درامد
	taxes U	مالیات گرفتن از
	purchase tax U	مالیات بر معاملات
	exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U	بدون مالیات
	stress U	مالیات زیادبستن
	levy U	وصول مالیات
	indirect taxation U	مالیات غیرمستقیم
	excise duties U	مالیات غیرمستقیم
	assessments U	وضع مالیات
	assessment U	وضع مالیات
	assessment U	براورد مالیات
	excise U	مالیات بستن بر
	direct taxation U	مالیات مستقیم
	direct tax U	مالیات مستقیم