Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
taxation
U
مالیات
tax
U
مالیات
taxed
U
مالیات
taxes
U
مالیات
Scot
U
مالیات
cess
U
مالیات
gabel
U
مالیات
gabelle
U
مالیات
impost
U
مالیات
sess
U
مالیات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ability to pay principle of taxation
U
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation
U
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax
U
مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes
U
صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
excise tax
U
مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise
U
مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessments
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment
U
ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion
U
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation
U
خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levy
U
اخذ مالیات مالیات
levying
U
مالیات بندی مالیات
levying
U
اخذ مالیات مالیات
taxation
U
مالیات بندی مالیات
levies
U
مالیات بندی مالیات
levies
U
اخذ مالیات مالیات
levy
U
مالیات بندی مالیات
levied
U
اخذ مالیات مالیات
levied
U
مالیات بندی مالیات
regressive income tax
U
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax
U
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
tithing
U
مالیات ده یک
double taxation
U
مالیات مضاعف
exemption from taxation
U
معافیت از مالیات
excise taxes
U
مالیات بر فروش
taxpayers
U
مالیات پرداز
ratepayer
U
مالیات دهنده
taxpayers
U
مالیات دهنده
yield tax
U
مالیات بر عایدی
excise tax
U
مالیات بر مصرف
wealth tax
U
مالیات بر ثروت
export tax
U
مالیات بر صادرات
wage tax
U
مالیات بر مزد
gabelle
U
مالیات نمک
taxpayer
U
مالیات پرداز
taxpayer
U
مالیات دهنده
gabel
U
مالیات نمک
free of tax
U
بدون مالیات
ratepayers
U
مالیات دهنده
taxpayer
U
مالیات بده
taxpayers
U
مالیات بده
after tax
U
پس از وضع مالیات
estate tax
U
مالیات مستغلات
death tax
U
مالیات بر ارث
compulsory levies
U
مالیات اجباری
capital levy
U
مالیات برسرمایه
commercial tax
U
مالیات بازرگانی
capital levy
U
مالیات بر سرمایه
capital tax
U
مالیات بر سرمایه
capitation taxes
U
مالیات سرانه
burdensome tax
U
مالیات مزاحم
deductible
U
مالیات پذیر
estate tax
U
مالیات بر املاک
estate duty
U
مالیات ارث
estate duty
U
مالیات بر ارث
duty free
U
معاف ار مالیات
assessor
U
ممیز مالیات
tax year
مالیات سالانه
basis of tax
U
ماخذ مالیات
scatt
U
مالیات عوارض
property tax
U
مالیات دارایی
property tax
U
مالیات مستقلات
tax cuts
U
کاهش مالیات
tax deduction
U
کاهش مالیات
progressive taxation
U
مالیات تصاعدی
tax effect
U
اثر مالیات
progressive tax
U
مالیات تصاعدی
tax equation
U
معادله مالیات
profits tax
U
مالیات بر سود
proportional tax
U
مالیات نسبی
profit tax
U
مالیات بر سود
tax exempt
U
معاف از مالیات
tax farmer
U
مستاجر مالیات
tax free
U
بخشوده از مالیات
tax base
U
ماخذ مالیات
proportional tax
U
مالیات تناسبی
proportional taxation
U
مالیات تناسبی
sales tax
U
مالیات بر فروش
sales tax
U
مالیات فروش
shift of a tax
U
انتقال مالیات
sale tax
U
مالیات بر فروش
rental tax
U
مالیات مستغلات
regressive taxation
U
مالیات نزولی
regressive taxation
U
مالیات کاهنده
tax shifting
U
انتقال مالیات
regressive tax
U
مالیات نزولی
real estate tax
U
مالیات بر مستغلات
single tax
U
مالیات انفرادی
single tax
U
مالیات واحد
succession duties
U
مالیات برارث
quint
U
مالیات پنج یک
tax free
U
معاف از مالیات
tax function
U
تابع مالیات
per head tax
U
مالیات سرانه
taxes in kind
U
مالیات جنسی
leviable
U
وضع مالیات
leviable
U
مالیات بستنی
land tax
U
مالیات بر زمین
land tax
U
مالیات ارضی
land tax
U
مالیات زمین
kiln tax
U
مالیات فخاری
inheritance tax
U
مالیات بر ارث
the rear vassals
U
مالیات دهندگان
incidence of taxation
U
اثر مالیات
incidence of taxation
U
انتقال مالیات
impost
U
مالیات بر واردات
highway user tax
U
مالیات حق عبور
gift tax
U
مالیات برهبه
levier
U
مالیات وصول کن
taxation of monopoly
U
مالیات بر انحصار
levy tax
U
وضع مالیات
tax in kind
U
مالیات جنسی
octroi
U
مالیات دم دروازه
occupation tax
U
مالیات شغل
occupation tax
U
مالیات اصناف
tax incidence
U
عارضه مالیات
nuisance tax
U
مالیات پردردسر
neutral tax
U
مالیات خنثی
neutral tax
U
مالیات بی طرف
tax increase
U
افزایش مالیات
tax load
U
بار مالیات
tax rate
U
نرخ مالیات
tax refund
U
بازپرداخت مالیات
mise
U
مالیات خرج
liable to tax
U
مشمول مالیات
levying of taxes
U
وضع مالیات
total tax load
U
کل بار مالیات
excise
U
مالیات بستن بر
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
income taxes
U
مالیات برعایدات
income taxes
U
مالیات بر درامد
income tax
U
مالیات بر درامد
taxless
<adj.>
U
بدون مالیات
non-assessable
<adj.>
U
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
assessment
U
تعیین مالیات
taxless
<adj.>
U
معاف از مالیات
non-assessable
<adj.>
U
معاف از مالیات
non-taxable
<adj.>
U
معاف از مالیات
direct taxation
U
مالیات مستقیم
direct tax
U
مالیات مستقیم
scot-free
U
معاف از مالیات
scot free
U
معاف از مالیات
surcharge
U
مالیات اضافی
tax-exempt
<adj.>
U
معاف از مالیات
tax-free
<adj.>
U
معاف از مالیات
assessments
U
براورد مالیات
assessments
U
وضع مالیات
assessments
U
تعیین مالیات
zero-rated
<adj.>
U
معاف از مالیات
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
U
معاف از مالیات
assessment
U
براورد مالیات
assessment
U
وضع مالیات
non-taxable
<adj.>
U
بدون مالیات
stressing
U
مالیات زیادبستن
stresses
U
مالیات زیادبستن
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
exempt from taxes
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
tax-free
U
بخشوده از مالیات
tax evasion
U
فرار از مالیات
imposition
U
باج مالیات
corporation tax
U
مالیات بر شرکتها
surcharges
U
مالیات اضافی
taxable
U
مالیات بردار
taxable
U
مشمول مالیات
stress
U
مالیات زیادبستن
purchase tax
U
مالیات بر معاملات
taxes
U
مالیات گرفتن از
tax-exempt
<adj.>
U
بدون مالیات
income tax
U
مالیات برعایدات
taxed
U
مالیات گرفتن از
tax-free
<adj.>
U
بدون مالیات
tax
U
مالیات گرفتن از
zero-rated
<adj.>
U
بدون مالیات
taxation
U
وضع مالیات
levying
U
مالیات بندی
assesses
U
مالیات بستن بر
assessed
U
مالیات بستن به
assessed
U
مالیات بستن بر
assess
U
مالیات بستن به
assess
U
مالیات بستن بر
assesses
U
مالیات بستن به
levying
U
وصول مالیات
levying
U
وضع مالیات
assessing
U
مالیات بستن بر
assessing
U
مالیات بستن به
impose
U
مالیات بستن بر
surtax
U
مالیات اضافی
surtax
U
اضافه مالیات
poll tax
U
مالیات سرانه
Scot
U
مالیات بستن بر
death duties
U
مالیات بر ارث
death duty
U
مالیات بر ارث
imposes
U
مالیات بستن بر
levy
U
مالیات بندی
levy
U
وصول مالیات
levy
U
وضع مالیات
levied
U
وصول مالیات
levies
U
مالیات بندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com