English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sand dredger U ماشین مکنده ماسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
haustellate U دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
sandblast machine U ماشین ماسه پاش
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
to puddle clay and sand U ازرس و ماسه گل ساختن ماسه و گل رس را بهم امیختن
quicksand U ماسه روان ماسه دانه نچسبیده
quicksand U ماسه ناپای ماسه غلطان
haustorial U مکنده
aspirator U مکنده
suctorial U مکنده
haustellate U مکنده
exhauster U مکنده
eductor U مکنده
suction hose U شیلنگ مکنده
suction pipe U لوله مکنده
suction pump U تلمبه مکنده
interphase transformer U پیچک مکنده
air ejector U مکنده هوا
exhaust fan U بادبزن مکنده
suction filter U صافی مکنده
airbreathing missile U موشک مکنده هوا
sucking louse U شپش یا حشره مکنده
sucker U الت مکنده تولیدکردن
suction hose U لوله پلاستیکی اب مکنده
suckers U الت مکنده تولیدکردن
rostellum U منقار مکنده شپش
vaccum cleaner U مکنده گرد و خاک
haustorium U الت مکنده گیاه انگلی
suckers U حیوان یا عضویا الت مکنده
lygus bug U انواع حشرات کوچک مکنده
sucker U حیوان یا عضویا الت مکنده
old red sandstone U سنگ ماسه قرمز قدیمی ماسه سنگ سرخ قدیمی
haustellum U الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
variable inlet U ورودی متغیر موتور مکنده هوا
air brush U برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
yield of cdoncrete U ماسه
gritted U ماسه
ballast U ماسه
green sand U ماسه تر
gravel U ماسه
gritting U ماسه
crushed stone sand U ماسه
grit U ماسه
sand U ماسه
sands U ماسه
he was neat U بی ماسه خالص
heap of sand U توده ماسه
quick sand U ماسه روان
quarry U معدن شن و ماسه
detritic sand U ماسه فرسایهای
quarries U معدن شن و ماسه
marine sand U ماسه دریایی
quicksand U ماسه متحرک
marine sand U ماسه بادی
masonry sand U ماسه ملاتی
masonry sand U ماسه بنایی
pit sand U ماسه معدنی
desilter U ماسه گیر
sandstorms U ماسه باد
sand equivalent U همسنگ ماسه
sandrock U ماسه سنگ
sandblasting U ماسه پرانی
sand layer U لایه ماسه
sandblast U باپاشیدن ماسه
sand pile U توده ماسه
sand trap U ماسه گیر
sand store U انبار ماسه
sand dressing U ماسه پاشی
sand clay U رس ماسه دار
sand blasting U ماسه پاشی
sandstorm U ماسه باد
dune sand U ماسه بادی
sand filling U ماسه گرفتگی
fine sand U ماسه ریز
running sand U ماسه بادی
sandband U کران ماسه
sanbar U کران ماسه
greensand U ماسه سبز
sand stone U ماسه سنگ
quarrying U معدن شن و ماسه
sand U ماسه ریختن شن
magazine U مخزن ماسه
sandstone U ماسه سنگ
sandstone U سنگ ماسه
magazines U مخزن ماسه
sanding U ماسه گذاری
sandbank U کرانه ماسه
arenaceous U ماسه وار
grit U ماسه درشت
sandbanks U کرانه ماسه
quicksand U ماسه بادی
sanded U ماسه دار
uniform sand U ماسه یکنواخت
body sand U ماسه پر کننده
uniform sand U ماسه یکدست
sands U ماسه ریختن شن
gritting U ماسه درشت
gritted U ماسه درشت
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
sandy soil U زمین ماسه زار
gritted U درشت ماسه سنگ
grit U درشت ماسه سنگ
sandy earth U زمین ماسه دار
gritted U خاک ماسه سنگ
grit U خاک ماسه سنگ
sabulous U ریگزار ماسه دار
sand blast nozzle U شیپوره ماسه پاشی
sand blast unit U واحد ماسه پاشی
sand blasting practice U عملیات ماسه پاشی
pipe sand trap U ماسه گیر لولهای
sand lime brick U اجر ماسه اهکی
sand mix U ماسه اغشته سرد
sand pit U گود ماسه برداری
gritting U خاک ماسه سنگ
micaceous sandstone U ماسه سنگ میکادار
molding sand U ماسه قالب گیری
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
core sand U ماسه ریخته گری
aggradation U فراسازی ماسه گرفتگی
backing sand U ماسه پشت قالب
explosion shot U ضربه چوب به ماسه
siliceous sandstone U ماسه سنگ سیلیس
calcareous sandstone U ماسه سنگ اهکی
feldspathic sandstone U ماسه سنگ فلدسپاتی
gritting U درشت ماسه سنگ
foundry sand U ماسه ی ریخته گری
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
mottled sandstone U ماسه سنگ رگه دار
sandy limestone U سنگ اهک ماسه دار
argillaceous sand stone U ماسه سنگ خاک رسی
loamy sandstone U ماسه سنگ خاک رسی
brownstone U [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
sand asphalt U ماسه اغشته گرم یا سرد
chalky sandstone U ماسه سنگ نرم اهکی
blast grit U ماسه هوا داده شده
send yaghting U مسابقه با وسیله بادباندارروی شن و ماسه
molasse U سنگ ماسه اهکی رسدار
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
sandbox [British] U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
Dry sand absorbs water. U ماسه خشک آبرا جذب می کند
flukes U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
send sailing U مسابقه با وسیله بادبان دارروی شن و ماسه
sandpit U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sand box U جعبه شن و ماسه [مخصوص بازی بچه ها]
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
molding sand preparation plant U واحد تهیه ماسه قالب گیری
fluke U قسمت تیز لنگر که به ماسه مینشیند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
proportioning U توزین شن و ماسه و سیمان و اب جهت تهیه بتن
wet classifler U سرندی که باان شن و ماسه را جهت دانه بندی شستشومیدهند
accretion هر تجمع لای شن ماسه و غیره که بوسیله جریان آب ایجاد شود
alluviation U رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
core binder U ماده چسبی که برای تقویت به ماسه ریخته گری اضافه میشود
batch U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batches U اندازه گیری و وزن کردن شن ماسه سیمان و اب برای مخلوط بتن
batcher U دستگاهی که شن ماسه سیمان و اب را برای ساختن بتن را اندازه گیری میکند
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
ballast U هرچیز سنگینی چون شن و ماسه که در ته کشتی میریزند تا از واژگون شدنش جلوگیری کند
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
puddles U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
admixtures U موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
puddle U ایجاد یک قشر غیر قابل نفوذ در داخل توده خاک به وسیله مخلوطی از رس و ماسه
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
automatons U ماشین
wheels U رل ماشین
automaton U ماشین
pressmen U ماشین چی
motors U ماشین
pressman U ماشین چی
runner U ماشین چی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com