English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
press U ماشین فشار
presses U ماشین فشار
compressor U ماشین فشار
compressors U ماشین فشار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabin pressure U فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin U اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve U شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system U سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure U فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
cabin pressurization safety valve U شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic U دارای فشار یکسان خط هم فشار
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
low head plant U نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber U مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer U ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure U فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears U متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
hypobaric U مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system U شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
exertion U فشار
brunt U فشار
growing pains U فشار
distraint U فشار
pressure vessel U فشار
water pressure U فشار اب
zips U فشار
zipping U فشار
exertions U فشار
impacts U فشار
isobar U تک فشار
isobare U هم فشار
fantod U فشار
constraint U فشار
violence U فشار
isobar U هم فشار
impact U فشار
zipped U فشار
compression U فشار
tension U فشار
barometric pressure U فشار جو
back pressure U پی فشار
back iron U بن فشار
tensions U فشار
zip U فشار
pushes U فشار
total pressure U فشار کل
pushed U فشار
push U فشار
low pressure U فشار کم
bunt U فشار با سر
stroking U فشار با پا
strokes U فشار با پا
stroked U فشار با پا
stroke U فشار با پا
pressure U فشار
line of thrust U خط فشار
pressured U فشار
pressures U فشار
isobars U تک فشار
isopiestic U هم فشار
isobars U هم فشار
pressuring U فشار
stressing U فشار
stresses U فشار
stress U فشار
pressure sense U حس فشار
presses U فشار
thrusts U فشار
pressure curve U خم فشار
strains U فشار
atmosphere U فشار جو
atmospheres U فشار جو
ice push U فشار یخ
hydraulic pressure U فشار اب
strain U فشار
press U فشار
pressor U فشار زا
thrust U فشار
atmospheric pressure U فشار جو
sense of pressure U حس فشار
pressing U فشار
thrusting U فشار
weight U فشار
pressure tendency U گرایش فشار
pressure surface U سطح فشار
pressure groups U گروه فشار
partial pressure U فشار جزئی
radiation pressure U فشار تشعشع
overvoltage U ازدیاد فشار
hustling U فشار زور
thrusting U ضربت فشار
pressure transducer U مبدل فشار
pressure U فشار هوا
thrust U فشار محوری
pressured U فشار هوا
thrusting U فشار محوری
forces U فشار دادن
thrusts U ضربت فشار
thrust U ضربت فشار
reduced pressure U فشار کاهیده
pressure wave U موج فشار
thrusts U فشار محوری
partial pressure U فشار جزیی
pulse pressure U فشار نبض
pressure group U گروه فشار
pore pressure U فشار درونی
pushes U فشار دادن
wind pressure U فشار باد
piezometry U فشار سنجی
wheel pressure U فشار چرخ
hustle U فشار دادن
critical pressure U فشار بحرانی
water suit U لباس ضد فشار اب
hustling U فشار دادن
pressure curve U منحنی فشار
pushed U فشار دادن
platten U اهن فشار
platen U اهن فشار
high-tension U فشار قوی
piston pressure U فشار پیستون
pressure above the atmosphere U فشار بالای جو
push U فشار دادن
pressure adjustment U تنظیم فشار
water guage U فشار سنج اب
pressure drop U افت فشار
griped U مشت فشار
social pressure U فشار اجتماعی
contact pressure U فشار تماس
hustled U فشار زور
hustles U فشار دادن
pressure hull U بدنه ضد فشار
hustles U فشار زور
contact pressure U فشار تماسی
pressure head U ارتفاع فشار
pressure gradient U گرادیان فشار
impacted U تحت فشار
voltmeter U فشار سنج
cost push U فشار هزینه
hustle U فشار زور
cost push U فشار قیمت
pressure face U سمت فشار
hustled U فشار دادن
pressure gaverner U ناطم فشار
beneath U تحت فشار
pressure of speech U فشار تکلم
pressures U فشار هوا
low voltage line U خط فشار ضعیف
soil strain U فشار زمین
sound pressure U فشار صوت
to bear pressure upon U فشار اوردن بر
loads U بار فشار
loads U فشار مسئولیت
thrust of the arch U فشار طاق
ambient pressure U فشار محیط
brush pressure U فشار زغال
load U بار فشار
drop gage U فشار سنج
to press up U با فشار بالابردن
centre of pressure U مرکز فشار
central head U فشار مرکزی
center of pressure U مرکز فشار
air pressure U فشار هوا
air pressure gage U فشار سنج
torsional strain U فشار پیچشی
torisonal strain U فشار پیچشی
carebaria U احساس فشار در سر
to squeeze to death U با فشار کشتن
load U فشار مسئولیت
antiblackout suit U لباس ضد فشار اب
back wash U فشار عقب اب
back pressure U فشار متقابل
starting pressure U فشار استارت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com