English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multigraph U ماشین حروف چینی و چاپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Linotype U ماشین حروف چینی سطر به سطر
monotype U ماشین حروف ریزی و حروف چینی
typograph U ماشین حروف ریزی وحروف چینی
Other Matches
Linotype U ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
typesetting U حروف چینی
type setting U حروف چینی
composing U حروف چینی
composing stick U قالب حروف چینی
computer typesetting U حروف چینی کامپیوتری
automatic typesetting U حروف چینی خودکار
phototypesetter U حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
twicer U حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
mowing machine U ماشین علف چینی
baudot code U کد ارسال با حروف 5 بیتی که در ماشین تایپهای دور نویس استفاده میشود
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
qwerty U صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
letter quality printing U خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
sinicism U متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
sinicize U جنبه چینی دادن چینی کردن
optical U وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر
Loudon's hollow wall U [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
readout U وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter U حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- U سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
ocr U فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
separated U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separates U حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures U حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
shift key U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
optical U فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
normalizes U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalising U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize U تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
graphics U ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
users U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
user U حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
cases U حروف بزرگ یا حروف معمولی
type U حروف چاپی حروف چاپ
types U حروف چاپی حروف چاپ
typed U حروف چاپی حروف چاپ
case U حروف بزرگ یا حروف معمولی
non destructive cursor U صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
spoonerism U اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
italic U حروف یک وری حروف کج
syllabary U حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
Chinese U زن چینی
maying U گل چینی
Chinese U چینی
masonry bond U رج چینی
porcelain U چینی
china U چینی
brick bond U رج چینی
sinitic U چینی
joss U بت چینی
bond U رج چینی
Chinese U چینی ها
blocking-course U هره چینی
bick bond U آجر چینی
ailanthus U سماق چینی
set up U مقدمه چینی
china U فروف چینی
Chinese U زبان چینی
faince U بدل چینی
porcelain U فروف چینی
sheepshearing U پشم چینی
malice U اسباب چینی
piper cubeba U کبابه چینی
rhubarb U ریوند چینی
lintel-course U هره چینی
Chinese U مرد چینی
stowage U بار چینی
stretcher bond U رج چینی راسته
tale bearing U سخن چینی
tangram U معمای چینی
granite ware U چینی خارایی
gleaning U دانه چینی
gleaning U خوشه چینی
gossips U سخن چینی
Chinese puzzles U معمای چینی
Chinese puzzle U معمای چینی
gossiping U سخن چینی
gossiped U سخن چینی
gossip U سخن چینی
vitreous china U چینی لعابدار
vintage U انگور چینی
header bond U رج چینی کلگی
oblique bond U رج چینی کلاغ پر
kaolin U خاک چینی
kaoline U خاک چینی
fuse block U چینی فیوز
setup U مقدمه چینی
parian ware U چینی یا روسی
sinify U چینی کردن
conspiracy U اسباب چینی
quartz U سنگ چینی
conspiracies U اسباب چینی
crockery U بدل چینی
vintages U انگور چینی
faience U بدل چینی
falbala U چین چینی
petuntse U سنگ چینی
petuntse U خاک چینی
pekin U حریر چینی
stowage U تنگ هم چینی
parian ware U چینی مرمری
herring bone bond U رج چینی جناغی
china clay U خاک چینی
porcelaine U فرف چینی
porcellanic U چینی وار
porcelain tile U کاشی چینی
porcelain clay U خاک چینی
chinese architecture U معماری چینی
porcellanous U از جنس چینی
chinaware U فروف چینی
china root U چوب چینی
cubeb U کبابه چینی
porcellanic U از جنس چینی
revetment U سنگ چینی
china rhubard U ریوند چینی
porcellaneous U چینی وار
chinese binary U دودویی چینی
porcelainous U از جنس چینی
porcelainous U چینی وار
brick work U اجر چینی
porcellanous U چینی وار
porcellaneous U از جنس چینی
rearrangment U باز چینی
pongee U حریر چینی
raking bond U رج چینی جناغی
porcelainlike U چینی مانند
to tattletale [American E] U سخن چینی کردن
to snitch U سخن چینی کردن
gossips U سخن چینی کردن
gossiped U سخن چینی کردن
to tell tales U سخن چینی کردن
chopsuey U نوعی غذای چینی
gossiping U سخن چینی کردن
quartzif erous U سنگ چینی دار
overlapping tile U سفال چینی نیمانیم
English bond U آجر چینی انگلیسی
To tell tales. To be a gossip(an informer) U خبر چینی کردن
dry stone lining U روکش خشکه چینی
french drain U زهکش خشکه چینی
to pick thanks U بوسیله سخن چینی
to form a plot U اسباب چینی کردن
indo chinese U دورگه هندی و چینی
Taoism U پیروی از طریقت چینی
chow mein U نوعی غذای چینی
chinese fret U [زنجیره ی هندسی چینی]
dry stone drain U زهکش خشکه چینی
dry laid masonry U فکافته خشکه چینی
to rat U سخن چینی کردن
dry stone pitching U سنگفرش خشکه چینی
pyrophotograph U عکس روی چینی
crutch U طرحی در فرش چینی
conspiratress U اسباب چینی کردن
glean U خوشه چینی کردن
header bond U اجر چینی کله
souchong U چای سیاه چینی
sinify U جنبه چینی دادن
kerbstone U سنگ چینی دورچاه
high tension porcelaine U چینی فشار قوی
pottery factory U کارخانه چینی سازی
bond U اجر چینی نماچینی
dry stone pitching U فکافته خشکه چینی
kaolinisation U خاک چینی شدن
gleaned U خوشه چینی کردن
gossip U سخن چینی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com