English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sequential machine U ماشین ترتیبی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
serials U دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
serial U دستوریا داده پردازش شده ترتیبی , به همان ترتیبی که بازیابی می شوند
isam U Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
indexed sequential file U پرونده ترتیبی شاخص دار فایل ترتیبی شاخص دار
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
desultorness U بی ترتیبی
irregularity U بی ترتیبی
disorder U بی ترتیبی
heterotaxis U بی ترتیبی
ordinal U ترتیبی
disarrangement U بی ترتیبی
disorders U بی ترتیبی
heterotaxy U بی ترتیبی
bewilderment U بی ترتیبی
mismanagement U بی ترتیبی
disjointedness U بی ترتیبی
sequential U ترتیبی
serial U ترتیبی
serials U ترتیبی
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
sequence control U کنترل ترتیبی
sequential processing U پردازش ترتیبی
ordinal numbers U اعداد ترتیبی
sequential computer U کامپیوتر ترتیبی
sequential opreation U عمل ترتیبی
serial mouse U ماوس ترتیبی
sequential circuit U مدار ترتیبی
sequential list U لیست ترتیبی
sequential device U دستگاه ترتیبی
sequential file U فایل ترتیبی
anarchy U بی ترتیبی سیاسی
sequential file U پرونده ترتیبی
sequential logic U منطق ترتیبی
ordinal position U جایگاه ترتیبی
sequential control U کنترل ترتیبی
ordinal utility U مطلوبیت ترتیبی
sequential process U فرایند ترتیبی
sequence checking U مقابله ترتیبی
disorders U بی ترتیبی اشفتگی
sequence curcuit U مدار ترتیبی
sequence structure U ساختار ترتیبی
sequential access U دستیابی ترتیبی
sequential algorithm U الگوریتم ترتیبی
disorder U بی ترتیبی اشفتگی
excursively U ازروی بی ترتیبی
sequence check U بررسی ترتیبی
serial port U درگاه ترتیبی
ordinal scale U مقیاس ترتیبی
sequential search U جستجوی ترتیبی
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
solecism U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecisms U غلط اصطلاحی بی ترتیبی
sequential access device U دستگاه با دستیابی ترتیبی
serials U ترتیبی جزء بجزء
sequential access method U روش دستیابی ترتیبی
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
sequential storage device U دستگاه انباره ترتیبی
ascii sort order U نظم ترتیبی اسکی
sequential data set U مجموعه ترتیبی داده
nonesequential computer U کامپیوتر غیر ترتیبی
multisequencing U عملکرد چند ترتیبی
serial U ترتیبی جزء بجزء
sequential data structure U ساختار ترتیبی داده
ordinal data U داده ترتیبی یا وصفی
well-ordering principle U اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
sequential file organization U سازمان دهی ترتیبی فایل
well-ordering theorem U قضیه خوش ترتیبی [ریاضی]
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
basic sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اساسی
sequential U مرتب شده به صورت ترتیبی
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
queued sequential access method U روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
ccd U که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
basic indexed sequential acess method U روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
serial U کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
random access U توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
serials U کارکردن یک وسیله روی داده به صورت ترتیبی
scatter load U بار کردن داده ترتیبی در محلهای مختلف
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
bsam U Access Sequential Basicروش دستیابی ترتیبی اساسی ethod
queued indexed sequential access method U روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
qisam U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به بافر می خواند
loads U بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
load U بار کردن داده ترتیبی در محلهای نامتمادی حافظه
qsam U Access QueuedSequential روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده ethod
addressing U روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
serials U فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
clustering U مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند
intercalated strata U چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
serial U فضای ذخیره سازی که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
queued U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
random access U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
sequential access U صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
queue U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
queueing U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
queues U صق بالاکهای منتظر پردازش که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی شده اند
edited U ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
edit U ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود
function key U یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود
charge U که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charges U که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
serial U حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
qisam U Access IndexedSequential Queued روش دستیابی ترتیبی اندیس دارصف بندی شده ethod
serials U حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
sequences U ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence U ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sam U Access Sequential روشی برای ذخیره و بازیابی داده روی یک فایل دیسک روش دستیابی ترتیبی ethod
partitions U فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partition U فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential U داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
random number U روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
rammed U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ram U حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
ansi U ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
mill U ماشین
machines U ماشین
motor U ماشین
machined U ماشین
gin U ماشین
gins U ماشین
plants U ماشین
wheels U رل ماشین
wheeling U رل ماشین
wheel U رل ماشین
apparatus U ماشین
mills U ماشین
machine U ماشین
plant U ماشین
automaton U ماشین
machanist U ماشین چی
motor- U ماشین
automatons U ماشین
engine U ماشین
freeze-up U ماشین
mechanism U ماشین
pressmen U ماشین چی
mechanisms U ماشین
motors U ماشین
runner U ماشین چی
runners U ماشین چی
motored U ماشین
pressman U ماشین چی
machinist's mate U ماشین ساز
machinist's mate U ماشین کار
machinelike U ماشین وار
metal cutting tool U ماشین ابزار
machine run U اجرای ماشین
power shovel U ماشین خاک کش
machine time U وقت ماشین
reaping machine U ماشین درو
reeling machine U ماشین نخ پیچی
road transport vehicle U ماشین باری
machine word U کلمه ماشین
prints U ماشین کردن
printer machine U ماشین چاپ
automobile U ماشین خودرو
milling machine U ماشین تراش
milling machine U ماشین فرز
punching machine U ماشین سوراخکن
buffer U ماشین لرزنده
mimeograph U ماشین تکثیر
millwright U ماشین ساز
paper mill U ماشین کاغذسازی
pile driving appartus U ماشین شمعکوبی
planing machine U ماشین کندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com