English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surplus U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
surpluses U مازاد کالاهای اقتصادی زیادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
economic surplus U مازاد اقتصادی
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
static economy U اقتصاد ساکن وضعیت اقتصادی یی که مدت زیادی دوام یابد
mercantilists U مرکانتیلیست ها اقتصاددانانی که معتقد بودندرفاه اقتصادی یک کشور دراثر بوجود امدن مازاد در ترازپرداختها و تراکم طلا وسایرفلزات گرانقیمت افزایش می یابد
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
consolidation container U کانتینر کالاهای عمومی جعبه حمل کالاهای مشترک
branded goods U کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
producer's goods U کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
perishable goods U کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
he inherited a large fortune U دارایی زیادی بمیراث برد دارایی زیادی به او رسید
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
salvage U مازاد
spoils U مازاد
spoil U مازاد
spoiling U مازاد
residual U مازاد
excesses U مازاد
salvaged U مازاد
salvaging U مازاد
excess U مازاد
spoiled U مازاد
surplus U مازاد
rejcet U مازاد
salvages U مازاد
surpluses U مازاد
surcharge water U اب مازاد
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
excess reserves U اندوختههای مازاد
redundant U مازاد بر احتیاج
basic surplus U مازاد اساسی
excess U اضافه مازاد
excess demand U درخواست مازاد
residual matrix U ماتریس مازاد
excess stock U موجودی مازاد
overproduction U تولید مازاد
export surplus U مازاد صادرات
budget surplus U مازاد بودجه
farm surplus U مازاد کشاورزی
remainder U مابقی مازاد
excesses U اضافه مازاد
spares U اقلام مازاد
surplus water U ابهای مازاد
surplus stock U موجودی مازاد
surplus gas U گاز مازاد
surplus production U مازاد تولید
superimposed U مازاد بر احتیاج
sellers surplus U مازاد فروشنده
residue of the state U مازاد ترکه
spoin bank U انبار مازاد
residual variance U پراکنش مازاد
system overhead U مازاد سیستم
social surplus U مازاد اجتماعی
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
tail drain U نهرچه ابهای مازاد
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
surplus energy theory U نظریه انرژی مازاد
trade balance surplus U مازاد تراز تجاری
excess listing U لیست اقلام مازاد
producer surplus U مازاد تولید کننده
surplus U اقلام اضافی و مازاد
excess capacity theory U نظریه مازاد فرفیت
back titration U تیتر کردن مازاد
import surcharge U حقوق واردات مازاد
excess listing U لیست وسایل انفرادی مازاد
excess demand inflation U تورم ناشی از مازاد تقاضا
property disposition U از بین بردن اقلام مازاد
spoin bank U محل نگهداری وسایل مازاد بر احتیاج
vent for surplus theory of trade U نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
the system of U رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
necessities U کالاهای ضروری
complementary goods U کالاهای مکمل
heavy goods U کالاهای سنگین
collective goods U کالاهای جمعی
durable goods U کالاهای بادوام
commercial items U کالاهای تجارتی
consumables U کالاهای مصرفی
attractive goods U کالاهای جذاب
consumption goods U کالاهای مصرفی
imports U کالاهای وارداتی
exports U کالاهای صادراتی
luxury goods U کالاهای تجملی
available goods U کالاهای موجود
differentiated products U کالاهای متفاوت
luxury goods U کالاهای تشریفاتی
differentiated products U کالاهای ناهمگن
capital goods U کالاهای سرمایهای
expendable supplies U کالاهای مصرفی
consumer goods U کالاهای مصرفی
fancy goods U کالاهای تجملی
hazardous goods U کالاهای خطرناک
goods on consignment U کالاهای امانی
goods receiving U کالاهای دریافتی
goods inwards U کالاهای دریافتی
goods intake U کالاهای دریافتی
goods in transit U کالاهای عبوری
durables U کالاهای بادوام
proprietary goods U کالاهای اختصاصی
mixed goods U کالاهای مختلط
inwards goods U کالاهای وارداتی
substitute goods U کالاهای جانشین
prohibited goods U کالاهای ممنوعه
supporting goods U کالاهای حمایتی
investment goods U کالاهای سرمایهای
labor intensive goods U کالاهای کاربر
producer's goods U کالاهای مولد
producer goods U کالاهای سرمایهای
producer goods U کالاهای تولیدی
Consumer ( consrmers ) goods . U کالاهای مصرفی
merit goods U کالاهای مطلوب
merit goods U کالاهای ایده ال
nondurable goods U کالاهای بی دوام
spot goods U کالاهای موجود
visibles U کالاهای مرئی
purpose made U کالاهای خاص
public goods U کالاهای عمومی
intermediate goods U کالاهای واسطهای
intermediate goods U کالاهای واسطه
social good U کالاهای اجتماعی
soft goods U کالاهای بی دوام
social good U کالاهای عمومی
overdue goods U کالاهای تحویل نشده
visibles U کالاهای قابل رویت
stock markets U بورس کالاهای مختلف
free list U صورت کالاهای بی گمرک
finished goods U کالاهای اماده فروش
damaged shipments U کالاهای اسیب دیده
stock market U بورس کالاهای مختلف
finished goods U کالاهای ساخته شده
perishable goods U کالاهای فاسد شدنی
fabrication U کالاهای ساخته شده
secondhand goods U کالاهای دست دوم
semi luxury goods U کالاهای نیمه تجملی
service stock U اماد و کالاهای جنگی
semi finished goods U کالاهای نیمه ساخته
soft goods U کالاهای مصرف شدنی
spot goods U کالاهای اماده تحویل
stock accounting U حساب کالاهای موجود
prohibited goods U کالاهای منع شده
principle of exclusion U در مورد کالاهای خصوصی
semi durable goods U کالاهای نیمه بادوام
competitive goods U کالاهای مورد رقابت
consumer durables U کالاهای مصرفی پر دوام
durable consumption goods U کالاهای مصرفی بادوام
man made goods U کالاهای ساخت بشر
consumer durable goods U کالاهای مصرفی بادوام
goods receiving U کالاهای درحال تحویل
nondurable consumer goods U کالاهای مصرفی بی دوام
goods inwards U کالاهای درحال تحویل
goods intake U کالاهای درحال تحویل
consumer nondurables U کالاهای مصرفی بی دوام
intermediate stock U کالاهای نیمه تمام
nonessential goods U کالاهای غیر اساسی
commodity loading U بارگیری کالاهای مختلف
cataloging U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
consumer price index U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
jetsam U کالاهای به دریا ریخته شده
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
articlcs of virtu U کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
catalogs U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogue U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
catalogued U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
job lot U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
job lots U کالاهای گوناگون که یک جاخریداری میشود
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
rationed goods U کالاهای جیره بندی شده
consumer credit U اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
catalogues U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloguing U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
index of consumer prices U شاخص قیمت کالاهای مصرفی
ten cent store U فروشگاه دارای کالاهای ارزان
farm price supports U حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
marketable goods U کالاهای قابل عرضه به بازار
general cargo rates U نرخهای حمل کالاهای متفرقه
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
extreport trade U صادرات مجدد کالاهای وارداتی
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
excise taxes U مالیات برفروش کالاهای کثیرالمصرف
delivery note U فهرست کالاهای در حال حمل
salvor U نجات دهنده کشتی یا کالاهای ان در دریا
cornering the market U خرید کلی و یکجای کالاهای بازار
bonded store U انباری که کالاهای وارداتی در ان نگهداری میشود
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
consumable U اقلام مصرف شدنی کالاهای مصرفی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com