Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lead us not into temtation
U
ماراازوسوسه شیطان رهایی ده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
bombing height
U
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
mephistopheles
U
شیطان
bogies
U
شیطان
bogeys
U
شیطان
bogey
U
شیطان
deuce
U
شیطان
fiend
U
شیطان
devils
U
شیطان
puckish
U
شیطان
devil
U
شیطان
impish
U
شیطان
lucifer
U
شیطان
naughty
U
شیطان
naughtiest
U
شیطان
naughtier
U
شیطان
arches
U
شیطان
arch-
U
شیطان
arch
U
شیطان
fiends
U
شیطان
the evil one
U
شیطان
the tempter
U
شیطان
bogy
U
شیطان
beelzebub
U
شیطان
archfiend
U
شیطان
arch fiend
U
شیطان
arch enemy
U
شیطان
apollyon
U
شیطان
demon
U
شیطان
demons
U
شیطان
tempter
U
شیطان
Satan
U
شیطان
deil
U
شیطان
bogie
U
شیطان
daemon
U
شیطان
cloot
U
شیطان
cacodemon
U
شیطان
fiendlike
U
شیطان صفت
pixie
U
بچه شیطان
pucks
U
بچه شیطان
fiendishness
U
شیطان صفتی
his sable majesty
U
ابلیس یا شیطان
impish
U
شیطان صفت
pixies
U
بچه شیطان
bedevilment
U
شیطان سازی
devil worship
U
شیطان پرستی
pawpaws
U
شیطان شریر
terrors
U
بچه شیطان
terror
U
بچه شیطان
devilishness
U
شیطان صفتی
elvish
U
بدذات شیطان
pawpaw
U
شیطان شریر
air thread
U
مخاط شیطان
pixy
U
بچه شیطان
devil's advocate
U
شریک شیطان
devil's advocates
U
شریک شیطان
devilish
U
شیطان صفت
prince of darkness
U
اهریمن یا شیطان
Damn it ! Darn it ! Curse it !
U
لعنت بر شیطان !
satanophobia
U
شیطان هراسی
malkin
U
ماده شیطان
puck
U
بچه شیطان
impishness
U
شیطان صفتی
gossamer
U
بند شیطان
infernal
U
شیطان صفت
maleficent
U
شریر شیطان
mischievously
U
شیطان بدجنس
mischievous
U
شیطان بدجنس
She is exteremly adamant (unyielding).
U
شیطان را درس می دهد
To stop being intransigent.
U
از خر شیطان پایین آمدن
tyke
U
بچه شیطان و موذی
pandemonium
U
کاخ شیطان دوزخ
imps
U
بچه شریر و شیطان
imp
U
بچه شریر و شیطان
To stop being adamant (unyielding).
U
از خر شیطان پائین آمدن
devildom
U
فرمان روایی شیطان
impishly
U
مانند بچه شیطان
deliverance
U
رهایی
delivery
U
رهایی
goby
U
رهایی
extrication
U
رهایی
escapement
U
رهایی
emanacipation
U
رهایی
quietus
U
رهایی
escaped
U
رهایی
liveries
U
رهایی
livery
U
رهایی
rescues
U
رهایی
deliveries
U
رهایی
rescuing
U
رهایی
escape
U
رهایی
riddance
U
رهایی
rescued
U
رهایی
salvation
U
رهایی
escaping
U
رهایی
rescue
U
رهایی
relief
U
رهایی
abandonment
U
رهایی
escapes
U
رهایی
emancipation
U
رهایی
urchins
U
بچه شیطان جوجه تیغی
infernality
U
دیو خویی شیطان صفتی
Touch wood . Lets keep our fingers crossed . She is extremely cunning .
U
گوش شیطان کر (بزن بچوب )
will o the wisp
U
روشنایی مردابی فانوس شیطان
urchin
U
بچه شیطان جوجه تیغی
hagborn
U
شیطان زاده فرزند ساحره
He was working like the devil.
U
مثل شیطان کارمی کرد(پرتلاش)
I have a good mind to quit my job.
U
شیطان میگه کارم راول کنم
diabolo
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
diabol
U
کلمات پیشوندیست بمعنی "شیطان " و " شیطانی "
release point
U
نقطه رهایی
rescued
U
رهایی دادن
keep one's head above water
U
رهایی یافتن
survivals
U
رهایی از انهدام
rescues
U
رهایی دادن
survival
U
رهایی از انهدام
to extricate oneself
U
رهایی یافتن
to get off
U
رهایی یافتن از
to get rid of
U
رهایی یافتن از
rescuing
U
رهایی دادن
rescue
U
رهایی دادن
disillusion
U
رهایی از شیفتگی
disillusioning
U
رهایی از شیفتگی
emergency relief
U
رهایی از بلایا
break off
U
رهایی ازدرگیری
disenchantment
U
رهایی از طلسم
emancipator
U
رهایی دهنده
bomb release line
U
خط رهایی بمب
get out
U
رهایی یافتن
break up value
U
قیمت رهایی
acquittance
U
رهایی بخشودگی
disillusions
U
رهایی از شیفتگی
dishallucination
U
رهایی ازشیفتگی
break off position
U
نقطه رهایی
to save one's neck
U
از دار رهایی یافتن
release
U
منتشر ساختن رهایی
dropping angle
U
زاویه رهایی بمب
on one's feet
<idiom>
U
رهایی ازبیماری یا مشکلات
released
U
منتشر ساختن رهایی
to escape
[with something]
U
رهایی یافتن
[با چیزی]
to escape with life and limb
U
سختی رهایی جستن
impasse
U
حالتی که از ان رهایی نباشد
disengagement
U
رهایی از قید یا تعهد
bailment
U
رهایی به قید ضمانت
bomb release point
U
نقطه رهایی بمب
releases
U
منتشر ساختن رهایی
sector
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
disencumbrance
U
رهایی ازقیدیاگرفتاری رهاسازی ازقید
angular velocity
U
سرعت زاویهای رهایی بمب
redeeming
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeems
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
saved
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
save
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
release point
U
نقطه رهایی ستون راهپیمایی
sectors
U
تقسیم دیسک به شیار رهایی
releases
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
emergency relief
U
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
to p anyone through danger
U
کسی را از خطر رهایی دادن
released
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
redeem
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
get off
U
رهایی یافتن پیاده شدن از
redeemer
U
رهایی بخش نجات دهنده
saves
U
رهایی بخشیدن نگاه داشتن
helicopter breakup point
U
نقطه رهایی هلیکوپترها ازستون
release
U
ازاد سازی رهایی واگذاری
redeemed
U
از گرو در اوردن رهایی دادن
redeemers
U
رهایی بخش نجات دهنده
apotheosis
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
discharge
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
discharges
U
اخراج کردن ازخدمت رهایی از خدمت
apotheoses
U
رهایی اززندگی خاکی وعروج باسمانها
angular velocity bombsight
U
دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
four freedoms
U
دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
inextricably
U
چنانکه نتوان از ان بیرون امد یا رهایی یافت
moonlight fliting
U
گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
break up value
U
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
paint oneself into a corner
<idiom>
U
گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
succor
U
کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
succour
U
کمک برای رهایی از پریشانی موجب کمک
stack
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacked
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
stacks
U
ذخیره موقت داده , ثباتها پاس رهایی که داده اضافه شده از همان انتهای لیست بازیابی میشود. مراجعه شود به Lifd
escape
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escapes
U
رهایی جستن خلاصی جستن
escaped
U
رهایی جستن خلاصی جستن
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
escaping
U
رهایی جستن خلاصی جستن
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com