Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mannose
U
ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
litmus
U
ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
gluten
U
سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
gerund
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gerunds
U
باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
eider down
U
پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
internal evidence
U
مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
dry ice
U
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
maltose
U
ماده قندی سمنوی جو
glycosuria
U
ماده قندی درادرار
fructose
U
ماده قندی میوه ماینه رو
mannite
U
ماده قندی شیر خشت وغیره
malose
U
ماده قندی سمنو 11O22H 21C
sugar
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
mannitol
U
ماده قندی شیر خشت وغیره
sugars
U
ماده قندی با شکر مخلوط کردن
lactosuria
U
وجود ماده قندی شیر درپیشاب
antibiotics
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic
U
مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
jells
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled
U
ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
mannitol
U
مانیتول
mannite
U
مانیتول
drawing
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings
U
روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
candied
U
قندی
sugared
U
قندی
sugary
U
قندی
sugarloaf
U
کله قندی
chamfered end
U
کله قندی
sugar maple
U
افرای قندی
saccharinity
U
حالت قندی
sugar loaf
U
کله قندی
conic
U
کله قندی
conical
U
کله قندی
levulose
U
قندی بفرمول 6O 21H6C
conical
U
کله قندی مخروطی
saccharine
U
قندی محتوی قند
door stop
U
دکمه کله قندی
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
suckers
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
syrup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
syrups
U
محلول غلیظ قندی دارویی
sirup
U
محلول غلیظ قندی دارویی
electuary
U
معجون خمیردارو دوای قندی
hard maple
U
افرای قندی قند افرا
omphalos
U
سنگ کله قندی ناف
sucker
U
خروس قندی اب نبات مکیدنی
i feel sleepy
U
خوابم میاید
it snows
U
برف میاید
prices are sagging
U
قیمتهاپایین میاید
This dress suits me .
U
این لباس به من میاید.
it reeks of blood
U
بوی خون از ان میاید
it thunders
U
صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness
U
بوی خودپسندی از رفتارش میاید
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
cones
U
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone
U
هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
aces
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
ace
U
میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
growl
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn
U
ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growls
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled
U
خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
glycogenesis
U
تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
efflore scence
U
قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
gametocyte
U
سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
Santa Claus
U
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
godchild
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
guinea pigs
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig
U
خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
do
U
این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
godchildren
U
طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
venriloquism
U
سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
metaprotein
U
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
egg tooth
U
نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Baldenfreude
U
[حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
by
U
بدست
at the hand of
U
بدست
earned
U
بدست اوردن
acquiring
U
بدست اوردن
procures
U
بدست اوردن
acquires
U
بدست اوردن
procurement
U
بدست اوری
acquire
بدست آوردن
obtains
U
بدست اوردن
manual
U
وابسته بدست
pick up
U
بدست اوردن
acquirer
U
بدست اورنده
gains
U
بدست اوردن
obtain
U
بدست اوردن
securer
U
بدست اورنده
procurer
U
بدست اورنده
procuring
U
بدست اوردن
procured
U
بدست اوردن
procure
U
بدست اوردن
acquirable
U
بدست اوردنی
obtainment
U
بدست اوری
come by
U
بدست اوردن
get round
U
بدست اوردن
obtainable
U
بدست اوردنی
impetrate
U
بدست اوردن
procurable
U
بدست اوردنی
get at able
U
بدست اوردنی
hand in hand
U
دست بدست
catcher
U
بدست اورنده
get table
U
بدست اوردنی
obtained
U
بدست اوردن
soothes
U
دل بدست اوردن
soothed
U
دل بدست اوردن
soothe
U
دل بدست اوردن
earn
U
بدست اوردن
gains
U
بدست آوردن
attenuation
U
بدست آوردن
catch
U
بدست اوردن
earns
U
بدست اوردن
provider
U
بدست اورنده
offer
U
بدست اوردن
gets
U
بدست امده
attainable
U
بدست اوردنی
come by
<idiom>
U
بدست آوردن
gets
U
بدست اوردن
offered
U
بدست اوردن
to come to hand
U
بدست امدن
offers
U
بدست اوردن
gain
U
بدست اوردن
gained
U
بدست اوردن
gain
U
بدست آوردن
get
U
بدست امده
gained
U
بدست آوردن
get
U
بدست اوردن
providers
U
بدست اورنده
to go to the wright
U
بدست استادافتادن
getting
U
بدست امده
getting
U
بدست اوردن
to change hands
U
دست بدست رفتن
self-government
U
حکومت بدست مردم
recovers
U
دوباره بدست اوردن
attain
U
بدست اوردن بانتهارسیدن
import
U
باپیروزی بدست امدن
change hands
U
دست بدست رفتن
imported
U
باپیروزی بدست امدن
importing
U
باپیروزی بدست امدن
to get
[hold of]
something
U
بدست آوردن چیزی
to obtain something
U
بدست آوردن چیزی
having
U
بدست اوردن دارنده
have
U
بدست اوردن دارنده
turnover
U
دست بدست شدن
gun for something
<idiom>
U
بازحمت بدست آوردن
They found no trace of her .
U
ازاونشانی بدست نیامد
finagle
U
باحیله بدست اوردن
encyclic
U
بدست چندنفر رونده
get back
U
دوباره بدست اوردن
eke out
<idiom>
U
به سختی بدست آوردن
to bring something
U
بدست آوردن چیزی
impropriate
U
بدست عام دادن
municipalize
U
بدست شهرداری دادن
strike a balance
U
موازنه بدست اوردن
retrieved
U
دوباره بدست اوردن
retrieve
U
دوباره بدست اوردن
in for
<idiom>
U
مطمئن بدست آوردن
to come into a property
U
دارایی را بدست اوردن
to gain time
U
دست بدست کردن
to get back
U
دوباره بدست اوردن
all aggairs pivot upon him
U
کارها بدست او می گرد د
insure
U
بیمه بدست اوردن
attains
U
بدست اوردن بانتهارسیدن
quando acciderint
U
هر گاه بدست اید
retrieves
U
دوباره بدست اوردن
acquirability
U
امکان بدست اوردن
step into
U
بسهولت بدست اوردن
recoups
U
دوباره بدست اوردن
recouping
U
دوباره بدست اوردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com