English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mannose U ماده قندی که ازاکسیداسیون مانیتول بدست میاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
labdanum U ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
litmus U ماده ابی رنگی که ازبعضی گلسنگ ها بدست میایدودر اثر اسید زیاد برنگ قرمزتبدیل میشود وهرگاه قلیا بدان بزنند باز برنگ ابی در میاید
gluten U سریشمی که ازشاخ واستخوان بدست میاید
gerund U باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
gerunds U باخرفعل بدست میاید اسم مصدر
eider down U پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
internal evidence U مدارک یا گواهی که از درون چیزی بدست میاید
dry ice U یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
maltose U ماده قندی سمنوی جو
glycosuria U ماده قندی درادرار
fructose U ماده قندی میوه ماینه رو
mannite U ماده قندی شیر خشت وغیره
malose U ماده قندی سمنو 11O22H 21C
sugar U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
mannitol U ماده قندی شیر خشت وغیره
sugars U ماده قندی با شکر مخلوط کردن
lactosuria U وجود ماده قندی شیر درپیشاب
antibiotics U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotic U مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
evangelic U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
evangelical U پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
jells U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gels U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelling U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
gel U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
jelled U ماده ژلاتینی چسبناکی که در نتیجه بسته شدن موادچسبنده بوجود میاید
mannitol U مانیتول
mannite U مانیتول
drawing U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawings U روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
candied U قندی
sugared U قندی
sugary U قندی
sugarloaf U کله قندی
chamfered end U کله قندی
sugar maple U افرای قندی
saccharinity U حالت قندی
sugar loaf U کله قندی
conic U کله قندی
conical U کله قندی
levulose U قندی بفرمول 6O 21H6C
conical U کله قندی مخروطی
saccharine U قندی محتوی قند
door stop U دکمه کله قندی
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
suckers U خروس قندی اب نبات مکیدنی
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
electuary U معجون خمیردارو دوای قندی
hard maple U افرای قندی قند افرا
omphalos U سنگ کله قندی ناف
sucker U خروس قندی اب نبات مکیدنی
i feel sleepy U خوابم میاید
it snows U برف میاید
prices are sagging U قیمتهاپایین میاید
This dress suits me . U این لباس به من میاید.
it reeks of blood U بوی خون از ان میاید
it thunders U صدای اسمان غرغره میاید
his manners smackofselfishness U بوی خودپسندی از رفتارش میاید
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
cones U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone U هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
aces U میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
ace U میباشد که بصورت ترکیب با سایرکلمات میاید
growl U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
green corn U ذرت هندی که نارس بکار طبخ میاید
growls U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growling U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
growled U خرناس کشیدن صدایی که از نای سگ خشمگین بر میاید
glycogenesis U تشکیل مواد قندی ازمولکولهای غیر نشاسته مانند پرتئین و چربی
efflore scence U قشر سفید رنگی که در سطح بتن بوجود میاید
gametocyte U سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
godchild U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
guinea pigs U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
guinea pig U خوکچه هندی انسان یا حیوانی که روی ان ازمایش بعمل میاید
do U این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
godchildren U طفلی که در موقع تعمید به پسر خواندگی روحانی شخص در میاید
venriloquism U سخن گفتن بدانسان که گمان کنندصداازجای ....دهان بیرون میاید
metaprotein U هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
egg tooth U نوک جوجه ازتخم درنیامده که با ان پوست تخم راشکسته بیرون میاید
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
Baldenfreude U [حس ارضایی که از کچل بودن یا کچل شدن دیگران به دست میاید]
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
by U بدست
at the hand of U بدست
earned U بدست اوردن
acquiring U بدست اوردن
procures U بدست اوردن
acquires U بدست اوردن
procurement U بدست اوری
acquire بدست آوردن
obtains U بدست اوردن
manual U وابسته بدست
pick up U بدست اوردن
acquirer U بدست اورنده
gains U بدست اوردن
obtain U بدست اوردن
securer U بدست اورنده
procurer U بدست اورنده
procuring U بدست اوردن
procured U بدست اوردن
procure U بدست اوردن
acquirable U بدست اوردنی
obtainment U بدست اوری
come by U بدست اوردن
get round U بدست اوردن
obtainable U بدست اوردنی
impetrate U بدست اوردن
procurable U بدست اوردنی
get at able U بدست اوردنی
hand in hand U دست بدست
catcher U بدست اورنده
get table U بدست اوردنی
obtained U بدست اوردن
soothes U دل بدست اوردن
soothed U دل بدست اوردن
soothe U دل بدست اوردن
earn U بدست اوردن
gains U بدست آوردن
attenuation U بدست آوردن
catch U بدست اوردن
earns U بدست اوردن
provider U بدست اورنده
offer U بدست اوردن
gets U بدست امده
attainable U بدست اوردنی
come by <idiom> U بدست آوردن
gets U بدست اوردن
offered U بدست اوردن
to come to hand U بدست امدن
offers U بدست اوردن
gain U بدست اوردن
gained U بدست اوردن
gain U بدست آوردن
get U بدست امده
gained U بدست آوردن
get U بدست اوردن
providers U بدست اورنده
to go to the wright U بدست استادافتادن
getting U بدست امده
getting U بدست اوردن
to change hands U دست بدست رفتن
self-government U حکومت بدست مردم
recovers U دوباره بدست اوردن
attain U بدست اوردن بانتهارسیدن
import U باپیروزی بدست امدن
change hands U دست بدست رفتن
imported U باپیروزی بدست امدن
importing U باپیروزی بدست امدن
to get [hold of] something U بدست آوردن چیزی
to obtain something U بدست آوردن چیزی
having U بدست اوردن دارنده
have U بدست اوردن دارنده
turnover U دست بدست شدن
gun for something <idiom> U بازحمت بدست آوردن
They found no trace of her . U ازاونشانی بدست نیامد
finagle U باحیله بدست اوردن
encyclic U بدست چندنفر رونده
get back U دوباره بدست اوردن
eke out <idiom> U به سختی بدست آوردن
to bring something U بدست آوردن چیزی
impropriate U بدست عام دادن
municipalize U بدست شهرداری دادن
strike a balance U موازنه بدست اوردن
retrieved U دوباره بدست اوردن
retrieve U دوباره بدست اوردن
in for <idiom> U مطمئن بدست آوردن
to come into a property U دارایی را بدست اوردن
to gain time U دست بدست کردن
to get back U دوباره بدست اوردن
all aggairs pivot upon him U کارها بدست او می گرد د
insure U بیمه بدست اوردن
attains U بدست اوردن بانتهارسیدن
quando acciderint U هر گاه بدست اید
retrieves U دوباره بدست اوردن
acquirability U امکان بدست اوردن
step into U بسهولت بدست اوردن
recoups U دوباره بدست اوردن
recouping U دوباره بدست اوردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com