Perdic | ماده فشرده متورق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	laminated plastic material U	ماده فشرده متورق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	laminated plastic material U	ماده پلاستیک متورق
	laminated product U	تولید ماده متراکم متورق
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	self- U	فایل فشرده که حاوی برنامهای است که محتوای آن را از حالت فشرده در می آورد
	congested U	فشرده انباشته شده بهم فشرده
	schistous U	متورق
	schistose U	متورق
	laminate U	متورق
	laminated U	متورق
	Intel U	فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
	plate U	متورق کردن
	delaminate U	متورق شدن
	plates U	متورق کردن
	schist U	شیست متورق
	laminated structure U	ساختمان متورق
	laminated core U	هسته متورق
	interlaminate U	متورق کردن
	laminated fiber sheet U	ورق فیبر متورق
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	turbojet U	توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
	companding U	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
	thermite U	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
	antiset U	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
	photoresist U	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
	materialism U	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
	female connector U	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
	coolant U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	dope U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	gunk U	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
	coolants U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	dopes U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	n-key rollover	[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
	fuelling U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuelled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fueled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuel U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigment U	ماده رنگی ماده ملونه
	pigments U	ماده رنگی ماده ملونه
	fuels U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	slate U	سنگ متورق سنگ لوح
	slates U	سنگ متورق سنگ لوح
	slated U	سنگ متورق سنگ لوح
	gynandromorph U	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	condensed U	فشرده
	intensive U	فشرده
	squeezing U	فشرده
	squeezed U	فشرده
	congested U	در هم فشرده
	compressive U	فشرده
	squeezes U	فشرده
	compressed U	فشرده
	strained U	فشرده
	condensed U	به هم فشرده
	squeeze U	فشرده
	concise U	لب گو فشرده ومختصر
	lasers U	دیسک فشرده
	condensive load U	بار فشرده
	condensed type U	چاپ فشرده
	fasciated U	بهم فشرده
	dicing U	رقابت فشرده
	compresses U	هم فشرده کردن
	laser U	دیسک فشرده
	ice crete U	بتون فشرده
	crushed <adj.> <past-p.> U	فشرده شده
	packing U	فشرده سازی
	massive U	گنده فشرده
	press part U	بخش فشرده
	massively U	گنده فشرده
	compress U	هم فشرده کردن
	packed decimal U	دهدهی فشرده
	compressing U	هم فشرده کردن
	repressed brick U	اجر فشرده
	package program U	برنامه فشرده
	mass practice U	تمرین فشرده
	press board U	مقوای فشرده
	seried U	بهم فشرده
	incompressible U	فشرده نشدنی
	succinct U	مجمل فشرده
	compactions U	فشرده سازی
	compaction U	فشرده سازی
	compressed air U	هوای فشرده
	compact section U	مقطع فشرده
	compact disk U	دیسک فشرده
	packs U	فشرده سازی
	pack U	فشرده سازی
	cast up U	فشرده کردن
	cast iron U	فولاد فشرده
	alloy steel U	فولاد فشرده
	coarctate U	بهم فشرده
	compressed file U	فایل فشرده
	depressed U	فشرده شدن
	condensed type U	نوع فشرده
	dice U	رقابت فشرده
	dices U	رقابت فشرده
	steel aloy U	فولاد فشرده
	diced U	رقابت فشرده
	oogamete U	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
	compact U	جمع وجور فشرده
	caisson foundation U	پی سازی با هوای فشرده
	compacting U	بهم فشرده خلاصه
	decompress U	ناهم فشرده کردن
	compacts U	جمع وجور فشرده
	compacting U	جمع وجور فشرده
	compacted U	بهم فشرده خلاصه
	bumped U	بار فشرده شده
	CD DA U	روی دیسک فشرده
	compacted U	جمع وجور فشرده
	prestressed concrete U	بتن پیش فشرده
	CD audio U	روی دیسک فشرده
	compact U	بهم فشرده خلاصه
	principal types of foot	فشرده کننده آب سنگین
	compacts U	بهم فشرده خلاصه
	pinch effect U	اثر فشرده سازی
	forced alternating current U	جریان متناوب فشرده
	packed decimal U	عدد اعشاری فشرده
	presses U	تاکتیک دفاعی فشرده
	packing density U	تراکم فشرده سازی
	press U	تاکتیک دفاعی فشرده
	massively U	ساختمان فشرده ماسیو
	compander U	فشرده و نافشرده کننده
	condensed structural formula U	فرمول ساختاری فشرده
	die pressed part U	بخش فشرده حدیدهای
	massive U	ساختمان فشرده ماسیو
	repressed brick U	اجر فشرده شده
	packed snow U	برف فشرده شده
	air compressor U	هوای فشرده ساز
	CDs U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	compact U	روی دیسک فشرده را میدهد
	air lift U	دستگاه ابکش با هوای فشرده
	discs U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	compacts U	روی دیسک فشرده را میدهد
	modes U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	CD U	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
	images U	فشرده سایز داده یک تصویر
	image U	فشرده سایز داده یک تصویر
	compacting U	روی دیسک فشرده را میدهد
	mode U	قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
	compacted U	روی دیسک فشرده را میدهد
	disc U	مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
	fractal U	روش فشرده سازی تصاویر
	A crash language course . U	دوره فشرده آموزش زبان
	compaction U	فشرده سازی متراکم کردن
	to cram U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	file compression utility U	برنامه کمکی فشرده کردن فایل
	to mug up [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	discrete U	الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
	to swot [British E] for an exam U	فشرده درس خواندن [برای امتحانی]
	compresses U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compressing U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	compress U	فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
	international file format U	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
	sheets U	متورق ورقه ورقه
	sheet U	متورق ورقه ورقه
	phalanxes U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	pneumatic disatch U	بردن بستههای امانتی بالوله بوسیله هوای فشرده
	IFF U	استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
	pneumatic U	پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
	phalanx U	دسته بهم فشرده پیاده نظام سنگین اسلحه
	asymmetric video compression U	استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
	photo finish U	استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
	compressors U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	compressor U	برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
	CSLIP U	گونهای از پتروکل SLIP که داده را پیش از ارسال فشرده میکند
	pic U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
	reduce U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	reduces U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	CD I U	این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
	blast hole drill U	مته دورانی که با هوای فشرده خورده سنگها را ازسوراخ خارج میکند
	CD quality U	چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
	decompression U	تبدیل یک تصویر یا فایل داده فشرده به حالتی که قابل دیدن شود
	CD E U	فرصتی که اجازه ضبط و پاک کردن داده را از دیسک فشرده میدهد
	CDs U	جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
	picturing U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	pictures U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	pictured U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	CD U	جعبه پلاستیکی مسط ح که برای نگهداری دیسک فشرده به کار می رود
	picture U	الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
	reducing U	تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
	mdr U	ثباتی در CPU که داده را پیش از پردازش یا حرکت به محلی از حافظه فشرده میکند
	fractal U	قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
	FIF U	فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
	compacts U	قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
	compacting U	قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
	compacted U	قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
	compact U	قالبی که به داده اجازه ذخیره شدن و پاک شده از دیسک فشرده میدهد
	hovercrafts U	رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
	pcm U	روش ذخیره سازی صدا در قالب دقیق و فشرده توسط کارتهای صوتی قوی
	portable U	کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
	DoubleSpace U	برنامه نرم افزاری که بخشی از DOS-MS است و باعث فشرده سازی دیسک میشود
	hovercraft U	رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
	JPEG++ U	حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
	Huffman code U	کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
	DV I U	سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
	JPEG U	استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
	compression U	نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند
	winchester disk U	دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
	DCC U	نور مغناطیسی در یک جعبه فشرده که برای ذخیره سازی دادههای کامپیوتری یا سیگنالهای صوتی به صورت دیجیتالی به کار می رود
	pneumaticity U	خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
	ADPCM U	استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی