English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
illuminant U ماده روشن کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
hyaloplasm U ماده پروتوپلاسمی روشن زجاجی
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
illuminator U روشن کننده
illuminative U روشن کننده
illuminant U روشن کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
illuminating shell U گلوله روشن کننده
translucid U روشن کننده زجاجی
flares U فشفشه روشن کننده
starshell U گلوله روشن کننده
illumination round U گلوله روشن کننده
flare U فشفشه روشن کننده
full beam spread U باند کامل روشن کننده
filler U ماده پر کننده
fillers U ماده پر کننده
lightening bug ship U هلی کوپتر روشن کننده گشتی
pyrotechnics U مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
sorbent U ماده جذب کننده
diluent U ماده رقیق کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
insulated layer U ماده ایزوله کننده
mordant U ماده ثابت کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
moderate U ماده معتدل کننده
moderated U ماده معتدل کننده
moderates U ماده معتدل کننده
moderating U ماده معتدل کننده
coolant U ماده خنک کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
coolants U ماده سرد کننده
coolant U ماده سرد کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
coolants U ماده خنک کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
siccative U ماده خشک کننده رنگ
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
trip flare U مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylit U روز روشن روشن کردن
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
daylight U روز روشن روشن کردن
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
explain U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explains U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explaining U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
explained U روشن کردن باتوضیح روشن کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
litten U روشن
fogless U روشن
setting up U روشن
elucidates U روشن
expressing U روشن
sets U روشن
explicit U روشن
unequivocal U روشن
elucidating U روشن
cleaners U روشن
clear cut U روشن
in a good light U روشن
brightest U روشن
unequivocally U روشن
clean cut U روشن
clean-cut U روشن
set U روشن
clear U روشن
bright U روشن
shrill U روشن
legible U روشن
elucidate U روشن
definite U روشن
alighting U روشن
cloudless U روشن
moonlit U روشن
on/off U روشن
alighted U روشن
clear-cut U روشن
perspicuous U روشن
clearer U روشن
elucidated U روشن
brighter U روشن
clearest U روشن
alight U روشن
clears U روشن
on U روشن
lucid U روشن
expresses U روشن
nitid U روشن
sunniest U روشن
diaphanous U روشن
perspicuous <adj.> U روشن
notable <adj.> U روشن
explicit <adj.> U روشن
sunnier U روشن
furbisher U روشن گر
sunny U روشن
vivid U روشن
shriller U روشن
lighted U روشن
shrillest U روشن
lightest U روشن
distinct <adj.> U روشن
sharp cut U روشن
eyebright U روشن
alights U روشن
eidetic U روشن
luculent U روشن
transparently U روشن
light U روشن
expressed U روشن
transparent U روشن
express U روشن
perspicuity U روشن بینی
half tone U سایه روشن
paris blue U جوهرابی روشن
ignited U روشن کردن
ignite U روشن کردن
penumbra U سایه روشن
pellucid U بلورین روشن
enlightens U روشن فکرکردن
keen sighted U روشن بین
refresh U روشن کردن
brighten U روشن کردن
clairvoyant U روشن بین
illume U روشن کردن
twilight U تاریک روشن
unambiguous U واضح روشن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com