English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 250 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coolant U ماده خنک کننده
coolants U ماده خنک کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
mordant U ماده ثابت کننده
filler U ماده پر کننده
fillers U ماده پر کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
coolant U ماده سرد کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants U ماده سرد کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
moderate U ماده معتدل کننده
moderated U ماده معتدل کننده
moderates U ماده معتدل کننده
moderating U ماده معتدل کننده
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
clarificant U ماده تصفیه کننده
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
diluent U ماده رقیق کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
illuminant U ماده روشن کننده
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
insulated layer U ماده ایزوله کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
siccative U ماده خشک کننده رنگ
sorbent U ماده جذب کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
Other Matches
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
hanger U اویزان کننده معلق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
matters U ماده
abscesses U ماده
items U ماده
item U ماده
stipulation U ماده
substances U ماده
stuffless U بی ماده
substance U ماده
clause U ماده
provision U ماده
abscess U ماده
agents U ماده
bitching U سگ ماده
bitches U سگ ماده
bitched U سگ ماده
bitch U سگ ماده
matter U ماده
stuffed U ماده
stuff U ماده
articles U ماده
agent U ماده
female U ماده
article U ماده
monoclinous U نر و ماده
metal U ماده
metals U ماده
clauses U ماده
material U ماده
mattered U ماده
stuffs U ماده
foamed meterid U ماده کف
materials U ماده
mattering U ماده
antimatter U ضد ماده
nany U بز ماده
nanny goats U بز ماده
anti matter U ضد ماده
nanny goat U بز ماده
catch for door bolt U ماده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
abhesive U ماده ضد چسبندگی
corrosive U ماده اکاله
cow calf U گوساله ماده
peahens U طاووس ماده
peahen U طاووس ماده
corrosive U ماده خورنده
materialist U ماده گرای
constituents U ماده متشکله
vixen U روباه ماده
slurry U ماده ابکی
vixens U روباه ماده
materialists U ماده گرای
materialist U ماده گرا
abiotic substance U ماده بیجان
preventive U ماده حفافتی
cow U ماده گاو
white matter U ماده سفید
active material U ماده موثر
metal U ماده مذاب
consumable U ماده مصرفی
metals U ماده مذاب
addition agent U ماده افزودنی
conservation of matter U بقای ماده
cowed U ماده گاو
cowing U ماده گاو
corrodent U ماده اکاله
acceptor U ماده پذیرا
point U ماده اصل
psychoactive agent U ماده روانگردان
pyrogen U ماده تب اور
woman U ماده مونث
continuation clause U ماده تداوم
cows U ماده گاو
aetna material U ماده اتنا
constituent U ماده متشکله
heifer U گوساله ماده
heifer U ماده گوساله
heifers U گوساله ماده
heifers U ماده گوساله
demolitions U ماده منفجره
dyestuff U ماده رنگی
female U جنس ماده
n type material U ماده نوع "ان "N
emitted material U ماده گسیلیده
exereta substance U ماده پس داده
explosive d. U ماده منفجره دی
pigment U ماده رنگی
pigments U ماده رنگی
wads U ماده پرکننده
wad U ماده پرکننده
binder U ماده چسباننده
preservatives U ماده جلوگیری
preservative U ماده جلوگیری
deglutinate U ماده لزج
developer agent U ماده فهور
pigment dye U ماده رنگی
picritol U ماده پیکریتول
disinfector U ماده ضدعفونی
lubricant U ماده روغنی
pea ken U طاوس ماده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com