English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
filler U ماده پر کننده
fillers U ماده پر کننده
coolant U ماده سرد کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
diluent U ماده رقیق کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
moderated U ماده معتدل کننده
coolants U ماده سرد کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
coolants U ماده خنک کننده
coolant U ماده خنک کننده
moderating U ماده معتدل کننده
moderates U ماده معتدل کننده
mordant U ماده ثابت کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
sorbent U ماده جذب کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
moderate U ماده معتدل کننده
insulated layer U ماده ایزوله کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
illuminant U ماده روشن کننده
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
siccative U ماده خشک کننده رنگ
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
local <adj.> U موضعی
regional <adj.> U موضعی
focal U موضعی
local U موضعی
topical U موضعی
locals U موضعی
spot checks U بررسی موضعی
spot lamp U لامپ موضعی
position warfare U نبرد موضعی
position warfare U جنگ موضعی
position defense U دفاع موضعی
local paraysis U فلج موضعی
spasms U تشنج موضعی
locally U بطور موضعی
spasm U تشنج موضعی
spot check U بررسی موضعی
locals U مکانی موضعی
concentrated or single load U بار موضعی
ischmia U کم خونی موضعی
local U مکانی موضعی
ischemia U کم خونی موضعی
position correction U تصحیحات موضعی
ischaemia U کم خونی موضعی
localization U موضعی کردن
local velocity U سرعت موضعی
gripe U تشنج موضعی
local oscillator U اوسیلاتور موضعی
spot checks U مقابله موضعی
local anasthesia U بیهوشی موضعی
spot check U مقابله موضعی
transient ischemia U کم خونی موضعی موقت
depression U فرو رفتگی موضعی
depressions U فرو رفتگی موضعی
focal seizure U حمله صرعی موضعی
local deformation U تغییر شکل موضعی
local action U تخلیه موضعی باتری
osteomyelitis U التهاب موضعی و مخرب استخوان
to anaesthetize locally U سر کردن بیهوشی موضعی زدن
localising U محلی کردن موضعی ساختن
localizes U محلی کردن موضعی ساختن
localizing U محلی کردن موضعی ساختن
asymmetric local deformation U تغییر شکل موضعی بی تقارن
localize U محلی کردن موضعی ساختن
localises U محلی کردن موضعی ساختن
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
napping U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
nap U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps U نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nips U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nipped U فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
waisting U کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
superheterodyne U گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com