Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stock
U
ماده اولیه
stocked
U
ماده اولیه
stuff
U
ماده اولیه
stuffed
U
ماده اولیه
stuffs
U
ماده اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accelerator
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
accelerators
U
ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن رادر مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصدیکی از معمولترین این مواداست
bar stock
U
ماده اولیه مصرفی
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
Other Matches
Ideal City
U
[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication
U
گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data
U
دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration
U
احیا و مرمت فرش
[برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
basic issue list
U
اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
dogmatic marxism
U
مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
initialed
U
اولیه
earliest
U
اولیه
first generation
U
اولیه
early
U
اولیه
dispersion
U
اولیه
primitive
U
اولیه
initials
U
اولیه
initialled
U
اولیه
initialling
U
اولیه
initial
U
اولیه
initialing
U
اولیه
basics
U
اولیه
basic
U
اولیه
primary
U
اولیه
elementary
U
اولیه
primal
U
اولیه
fundamental
U
اولیه
primeval
U
اولیه
preliminary
U
اولیه
rudimentary
U
اولیه
preliminaries
U
اولیه
raw
U
اولیه
input diode
U
دیود اولیه
input drift
U
رانش اولیه
input frequency
U
فرکانس اولیه
input electrode
U
الکترود اولیه
archetype
U
نمونه اولیه
initialize
U
مقداردهی اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
input attenuation
U
میرائی اولیه
input attenuation
U
دمفونگ اولیه
input capacitance
U
فرفیت اولیه
input capacitor
U
خازن اولیه
input circuit
U
مدار اولیه
input coordinate
U
مختصات اولیه
input coupling
U
تزویج اولیه
input current
U
جریان اولیه
input data
U
دادههای اولیه
input function
U
تابع اولیه
input gap
U
فاصله اولیه
archetypes
U
نمونه اولیه
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
input terminal
U
ترمینال اولیه
input tape
U
نوار اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
input signal
U
سیگنال اولیه
input reactance
U
راکتانس اولیه
blueprint
U
طرح اولیه
input information
U
اطلاعات اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input time
U
زمان اولیه
stocked
U
ذخیره اولیه
stock
U
ذخیره اولیه
pre loading
U
بارگیری اولیه
pre assembly
U
نصب اولیه
blueprints
U
طرح اولیه
pre load
U
بار اولیه
primery voltage
U
ولتاژ اولیه
input voltage
U
ولتاژ اولیه
input unit
U
واحد اولیه
input noise
U
پارازیت اولیه
embryonic
U
نارس اولیه
basic speed
U
سرعت اولیه
initial speed
U
سرعت اولیه
input speed
U
سرعت اولیه
basic standard
U
استاندارد اولیه
inputted
U
سیگنال اولیه
inputted
U
توان اولیه
input
U
سیگنال اولیه
input
U
توان اولیه
breaking down train
U
راه اولیه
primitive
U
انسان اولیه
basic size
U
اندازه اولیه
basic requisition number
U
درخواست اولیه
Aborigine
ساکن اولیه
base rates
U
ارزش اولیه
base rate
U
ارزش اولیه
raw materials
U
مواد اولیه
base loading
U
بار اولیه
basic branch
U
رسته اولیه
first aid
U
کمکهای اولیه
basic data
U
اطلاعات اولیه
cogging train
U
مسیر اولیه
drawing key
U
طرح اولیه
elementary cell
U
پیل اولیه
initial condition
U
شرایط اولیه
initial condition
U
شرط اولیه
initial cost
U
هزینه اولیه
initial level
U
سطح اولیه
initial mass
U
جرم اولیه
initial point
U
نقطه اولیه
initial reserves
U
ذخایر اولیه
initial strength
U
استحکام اولیه
initial value
U
مقدار اولیه
opening capital
U
سرمایه اولیه
initial capital
U
سرمایه اولیه
feed stock
U
مواد اولیه
first aids
U
کمکهای اولیه
first cause
U
علت اولیه
first cost
U
هزینه اولیه
first notions
U
تصورات اولیه
historical costs
U
هزینه اولیه
i.c.
U
حالت اولیه
incunabula
U
مراحل اولیه
initial acceleration
U
شتاب اولیه
initial velocity
U
سرعت اولیه
prime
U
نخستین اولیه
primary standard
U
استاندارد اولیه
primary storage
U
انباره اولیه
primary storage
U
حافظه اولیه
integral
U
تابع اولیه
primary structure
U
ساختمان اولیه
primary track
U
شیار اولیه
primery current
U
جریان اولیه
primary products
U
محصولات اولیه
primed
U
نخستین اولیه
primes
U
نخستین اولیه
layout
U
طرح اولیه
primary industries
U
صنایع اولیه
layouts
U
طرح اولیه
primary inputs
U
دادههای اولیه
primary inputs
U
نهادههای اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .
U
ما یه اولیه از من کار از تو
prime cost
U
ارزش اولیه
prime costs
U
هزینههای اولیه
primitive element
U
عنصر اولیه
raw statistics
U
امارهای اولیه
primogenitors
U
اجداد اولیه
priority processing
U
پردازش اولیه
raw products
U
محصولات اولیه
raw data
U
دادههای اولیه
proto galaxy
U
کهکشان اولیه
proto planets
U
سیارههای اولیه
primery obligation
U
تعهدات اولیه
roughed slab
U
برامن اولیه
rudiment
U
اولیه ابتدایی
velocities
U
سرعت اولیه
primeral borth
U
ابگوشت اولیه
velocity
U
سرعت اولیه
parent
U
یکان اولیه
self aid
U
کمکهای اولیه
primery battery
U
باطری اولیه
primery citcuit
U
مدار اولیه
primery coil
U
پیچک اولیه
radix
U
سرچشمه اولیه
prototype
U
نمونه اولیه
frame agreement
U
توافق اولیه
master agreement
U
توافق اولیه
skeleton agreement
U
توافق اولیه
outline agreement
U
توافق اولیه
primary cognizance
U
شناختهای اولیه
primery terminal
U
ترمینال اولیه
primary center
U
مرکز اولیه
primary body
U
جسم اولیه
prereduction
U
کاهش اولیه
preliminiary work
U
کار اولیه
basic agreement
U
توافق اولیه
prototypes
U
نمونه اولیه
originals
U
نسخه اولیه
scheme
U
طرح اولیه
original
U
نسخه اولیه
primary emission
U
صدور اولیه
primary electron
U
الکترون اولیه
chemical feedstock
U
مواد اولیه شیمیایی
primers
U
مبادی اولیه بتونه
energy feedstock
U
مواد اولیه انرژی
impulse charge
U
نیروی محرکه اولیه
high velocity
U
سرعت اولیه زیاد
raw material stock
U
موجودی مواد اولیه
basic cover
U
عکسبرداری اولیه هوایی
corpus
U
سرمایه اولیه و اصلی
corpuses
U
سرمایه اولیه و اصلی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
ingots structure
U
ساختاربلوری اولیه شمش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com