English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mica substrate U ماده اصلی میکا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
substances U ماده اصلی
subsistance U ماده اصلی
substance U ماده اصلی
ossein U ماده اصلی استخوان
stearin U ماده اصلی پیه
ergotine U ماده اصلی سگاله
product U محصول اصلی از ماده خام
products U محصول اصلی از ماده خام
protoplasm U ماده اصلی جسم سلولی
responder U ماده اصلی خرج فشنگ
granulose U ماده اصلی نشاسته که اب دهان انراشیرین میسازد
substrate U ماده اصلی که روی آن یک مدار مجتمع ایجاد میشود
kaolin U خاک رس سفید رنگ که ماده اصلی متشکله ان سیلیکات الومینیم هیدراته است
decomposing U تجزیه کردن و جدا کردن عناصر اصلی یک ماده مرکب
mica U میکا
mica undercutter U میکا بر
mica washer واشر میکا
mica tape U نوار میکا
mica schist U میکا شیست
mica capacitor U خازن میکا
mica dielectric U دی الکتریک میکا
mica dielectric U عایق میکا
isinglass U ورقه میکا
mica strip U باریکه میکا
mica sheet U ورق میکا
mica plate U ورق میکا
mica paper U کاغذ میکا
asbestos mica U عایق پنبه نسوز و میکا
griesen U نوعی سنگ گرافیتی که کوارتز و میکا دارد
point four U چهارمین ماده از مواد اصلی نطق افتتاحیه ترومن رئیس جمهور امریکادر ژانویه 9491 در کنگره که در ان پیشنهاد شده بود که ایالات متحده امریکا به وسیله تامین کمکها و مساعدتهای فنی در کشورهای توسعه نیافته جهان
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
nanny goat U بز ماده
anti matter U ضد ماده
substance U ماده
female U ماده
nany U بز ماده
nanny goats U بز ماده
metal U ماده
antimatter U ضد ماده
item U ماده
materials U ماده
foamed meterid U ماده کف
monoclinous U نر و ماده
substances U ماده
catch for door bolt U ماده
metals U ماده
items U ماده
material U ماده
article U ماده
provision U ماده
stuffed U ماده
abscess U ماده
stuffs U ماده
stipulation U ماده
clause U ماده
stuff U ماده
agents U ماده
articles U ماده
bitching U سگ ماده
agent U ماده
bitches U سگ ماده
bitched U سگ ماده
bitch U سگ ماده
abscesses U ماده
clauses U ماده
mattered U ماده
matters U ماده
mattering U ماده
stuffless U بی ماده
matter U ماده
bull whale U نهنگ ماده
woman U ماده مونث
casein U ماده پنیری
cows U ماده گاو
cowing U ماده گاو
cowed U ماده گاو
stock U ماده اولیه
stocked U ماده اولیه
antiset U ماده ضد ته نشین
point U ماده اصل
wad U ماده پرکننده
female U جنس ماده
materialist U ماده گرای
atropine U ماده اتروپین
corrosive U ماده خورنده
corrosive U ماده اکاله
basophil U ماده قلیادوست
basophile U ماده قلیادوست
preventive U ماده حفافتی
bituminous matter U ماده قیری
break clause U ماده نقض
materialist U ماده گرا
wads U ماده پرکننده
chemical agent U ماده شیمیایی
mucus U ماده لزج
mucus U ماده مخطی
tabby U گربه ماده
tabbies U گربه ماده
clause U ماده قانون
deglutinate U ماده لزج
clauses U ماده قانون
developer agent U ماده فهور
raw material U ماده خام
mulches U ماده شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
hind U گوزن ماده
material U ماده کار
materials U ماده کار
chlorophyl U ماده سبزگیاهی
cow U ماده گاو
chronogram U ماده تاریخ
coloring agent U ماده رنگ
coloring matter U ماده رنگ
coloring substance U ماده رنگ
conservation of matter U بقای ماده
consumable U ماده مصرفی
continuation clause U ماده تداوم
corrodent U ماده اکاله
cow calf U گوساله ماده
disinfector U ماده ضدعفونی
abrasive U ماده ساینده
stuffed U ماده اولیه
stuff U ماده اولیه
antimatter U پاد ماده
ovum U یاخته ماده
pigments U ماده رنگی
pigment U ماده رنگی
chlorophyll U ماده سبزگیاهی
heifers U ماده گوساله
fillers U ماده پر کننده
heifers U گوساله ماده
heifer U ماده گوساله
heifer U گوساله ماده
foodstuffs U ماده غذایی
foodstuff U ماده غذایی
preservatives U ماده جلوگیری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com