Perdic | ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (18 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	greek fire U	ماده اتشگیری که یونانیان استانبول ساخته بودندوزیراب میسوخت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	inflammability U	اتشگیری
	constantinople U	استانبول
	contantinople U	استانبول
	Istanbul U	شهر استانبول
	cost plus contracts U	قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
	phihellenic U	هواخواه یونانیان
	pan hellenism U	یگانیگی همه یونانیان
	pelta U	سپر یونانیان ورومیان باستانی
	philhellenism U	هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
	phanariot U	ساکن محله یونانیان دراستامبول که PHANARنام دارد
	amazon U	زنانی که در اسیای صغیرزندگی میکردند و با یونانیان می جنگیدند
	dithyramb U	سرود درهم برهم ووحشیانه یونانیان باستانی
	petasus U	یکجورکلاه کوتاه ولبه پهن که یونانیان برسرمی گذارند
	agoines U	مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
	thermite U	ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
	antiset U	ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
	materialism U	فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
	photoresist U	ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
	female connector U	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
	dope U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	coolant U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	coolants U	ماده سرماساز ماده خنک کننده
	dopes U	معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
	gunk U	ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
	pigment U	ماده رنگی ماده ملونه
	fuels U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fueled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuel U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	fuelled U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	pigments U	ماده رنگی ماده ملونه
	fuelling U	ماده انرژی زا ماده کارساز
	productions U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	modular construction U	ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
	gynandromorph U	جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
	anti- U	ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
	oogamete U	سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
	framed U	ساخته
	wrought U	ساخته
	pucka U	ساخته شده
	haniwork U	دست ساخته
	ruled surface U	سطح خط ساخته
	i do not have it in me U	از من ساخته نیست
	self constituted U	خود ساخته
	hand made U	ساخته دست
	prefab U	پیش ساخته
	simulated U	شبیه ساخته
	prefabs U	پیش ساخته
	pukka U	ساخته شده
	soi disant U	خود ساخته
	made U	ساخته شده
	precast U	پیش ساخته
	prefabricate U	پیش ساخته
	irowork U	اهن ساخته
	self formed U	خود ساخته
	it is made U	ساخته میشود
	makable U	ساخته شدنی
	prefabricated U	پیش ساخته
	artificalism U	ساخته پنداری
	fecit U	ساخته است
	bamboos U	ساخته شده از نی
	officinal U	ساخته واماده
	immature U	نیم ساخته
	bamboo U	ساخته شده از نی
	self-made U	خود ساخته
	self made U	خود ساخته
	manufactured head U	سر ساخته شده
	paved ford U	گدار ساخته
	cellulosic U	ساخته شده از سلول
	modular design U	مدل پیش ساخته
	marmoreal U	ساخته شده از مرمر
	pre fabricated U	پیش ساخته شده
	it is made U	ساخته شده است
	intermediate product U	محصول نیم ساخته
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	tubular U	ساخته شده ازلوله
	blueprint U	نقشه پیش ساخته
	blueprints U	نقشه پیش ساخته
	built up beam U	تیر ساخته شده
	high wrought U	با استادی ساخته شده
	heparin U	که در کبد ساخته میشود
	pre cast concrete U	بتن پیش ساخته
	marmorean U	ساخته شده از مرمر
	india rubber U	ساخته شده از لاستیک
	fabrication U	کالاهای ساخته شده
	unregenerate U	دوباره ساخته نشده
	unregenerated U	دوباره ساخته نشده
	man-made U	ساخته دست انسان
	wolframic U	ساخته شده ازتنگستن
	zipgun U	طپانچه دست ساخته
	india rubbers U	ساخته شده از لاستیک
	build up beam U	تیر ساخته شده
	man made U	ساخته دست انسان
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	teacher made test U	ازمون معلم ساخته
	synthetic tar U	قطران باز ساخته
	stanchion U	ستون پیش ساخته
	wickerwork U	ساخته شده از ترکه سبدسازی
	slatted U	ساخته شده از تکههای باریک
	home-made <adj.> U	در خانه ساخته [تهیه] شده
	reed U	قصب ساخته شده ازنی
	modular design U	مدل ساختمانی پیش ساخته
	ice crete U	بتون یک پارچه یا پیش ساخته
	broadloom U	ساخته شده درکارگاه وسیع
	wooden U	از چوب ساخته شده خشن
	gimmal U	ساخته شده از حلقههای تودرتو
	icehouse U	خانه وساختمان ساخته شده از یخ
	half timber U	ساخته شده از الوار کوتاه
	finish stock U	موجودی کالای ساخته شده
	fictile U	فرف سفالی ساخته شده از گل
	boxes are made of wood U	جعبه ها از چوب ساخته میشوند
	herbal U	ساخته شده از علف وگیاه
	rebuilds U	چیز دوباره ساخته شده
	whole wheat U	ساخته شده از گندم ساییده
	pinwale U	ساخته شده ازالیاف باریک
	piragua U	ساخته شده ازتنه درخت
	spar bridge U	پل ساخته شده ازگرده چوب
	plate girder U	تیر ساخته شده از تسمه
	alligators U	ساخته شده ازپوست تمساح
	rebuild U	چیز دوباره ساخته شده
	alligator U	ساخته شده ازپوست تمساح
	Who has composed this tune? U	این آهنگ راکی ساخته ؟
	on site concrete U	بتن ساخته شده در کارگاه
	sculpturesque U	ساخته شده بشکل مجسمه
	sapphirine U	ساخته شده ازیاقوت کبود
	trabeation U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	He is cut out for it ( this job ). U	برای اینکار ساخته شده است
	hand made brick U	اجر ساخته شده با قالب دستی
	alpaca U	پارچهء ساخته شده ازپشم الپاکا
	twice laid U	ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
	site concrete U	بتنی که در پای کار ساخته شود
	originals U	آنچه اول استفاده یا ساخته شود
	gyle U	مقدارابجوی که دریک وهله ساخته میشود
	trabeated U	ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
	paisley U	ساخته شده از پشم نرم کشمیری
	waxen U	ساخته شده از موم مومی شکل
	collapsible form work U	قالب قطعات پیش ساخته بتونی
	orthogonal U	ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
	Is there anything I can do to help? U	آیا کاری از دست من ساخته است ؟
	Ethiopian architecture U	معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
	one address computer U	دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
	oaken U	ساخته شده از چوب بلوط بلوطی
	productive U	مدت زمانی که یک محصولی ساخته میشود
	specification U	یات مشخصات ساخته نشده باشد
	on chip U	مدار ساخته شده روی یک قطعه
	original U	آنچه اول استفاده یا ساخته شود
	viaduct U	پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
	viaducts U	پلی که جهت عبورومرورروی دره ساخته میشود
	corniche U	جادهای که بر لبه پرتگاهی ساخته شده باشد
	duett U	قطعهای که برای دوخواننده یادونوازنده ساخته باشند
	shack U	خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
	shacks U	خانه کوچک وسردستی ساخته شده کاشانه
	fibre ribbon U	ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
	There is nothing I can do about it. U	از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
	technology U	قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
	durn U	[تیر عمودی در ساخته شده از چوب بائو]
	Golden House U	[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
	persepolis U	شهر باستانی که بعداشهر استخر بجای ان ساخته شد
	prototypes U	اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
	prototype U	اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
	custom-built U	آنچه مخصوص یک مشتری ساخته شده است
	hydro U	هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
	iambic verse U	شعری که بحر ان بر وتدمجموع ساخته شده باشد
	nitrosulphuric U	ساخته شده از امیزش تیزاب و جوهر گوگرد
	technologies U	قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
	widdy U	طناب یا بند ساخته شده ازترکه نرم
	timber dam U	سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
	manchet U	قرص نام ساخته شده از گندم اعلی وخالص
	Liberty U	[مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
	bulk head U	دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
	yacht rope U	طناب ساخته شده از الیاف نرم و سفید مانیل
	beige U	پارچهای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود
	products U	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
	guard rail U	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
	glyptal U	رزین مصنوعی ساخته شده ازگلیسیرین و اسید فتالیک
	fulham U	طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
	product U	محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
	stationery U	کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
	billycock U	نوعی کلاه گرد مردانه که ازنمد نرم ساخته میشود
	mosfet U	ترانزیستور میدانی سریع و قوی ساخته شده با روش MOS
	gopher wood U	چوبی که کشتی نوح ازان ساخته شدوحدس میزنندسرویاکاج باشد
	laced valley U	[شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
	dos U	سیستم عاملی که توسط ماکروسافت برای IBM PC ساخته شده
	meerschaum U	هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
	Industrialized building U	[تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
	BIX U	سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
	checked U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	check U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	an iconic statue U	مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
	perfect infinitive U	مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
	checks U	دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
	toft U	محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
	wanigan U	خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
	joint filler U	نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
	india paper U	کاغذ مرکب خشک کن نرم وکرم رنگی که در چین ساخته میشود
	falsie U	پارچه یالاستیکی که بشکل پستان ساخته اند و درپستان بند کارمیرود
	monadism U	اعتقاد باینکه گیتی از ذره یاجسم بسیط ساخته شده است
	branch cutoff U	دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
	pipelines U	UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
	homogeneous computer network U	شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند