English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to U مادریک کلمه مقدس است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
halidom U چیز مقدس جای مقدس
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
sanctified U مقدس
saintly U مقدس
hallowed U مقدس
inviolable U مقدس
sacrosanct U مقدس
sacred U مقدس
prayerful U مقدس
holy U مقدس
holiest U مقدس
holier U مقدس
sanctimonious U مقدس
numinous U مقدس
venerable U مقدس
saint U مقدس
heavenly minded U مقدس
saints U مقدس
Holy Writ U کتاب مقدس
tartuffe U مقدس ریایی
tartuffe U خشکه مقدس
the holy U کتاب مقدس
sanctimonious U مقدس نما
halidome U چیز مقدس
halidome U جای مقدس
sancify U مقدس شمردن
hallow U مقدس کردن
holyday U روز مقدس
holy legislator U شارع مقدس
tartufe U خشکه مقدس
tartufe U مقدس ریایی
stoup U قدح اب مقدس
scripture U کتاب مقدس
hagiology U ادبیات مقدس
sanctified airs U مقدس نمایی
sanctimoniousness U مقدس نمایی
sacred places U جاهای مقدس
fiesta U روز مقدس
sanctimony U مقدس نمایی
fiestas U روز مقدس
Holy Father U پدر مقدس
sacred books U کتابهای مقدس
st.michael U پطرس مقدس
holily U بطور مقدس
SS U مخفف مقدس
moralistic U خشکه مقدس
Holly Sepulchre U مقبره مقدس
St U مخفف مقدس
shrines U جای مقدس
dedication cross U صلیب مقدس
sanctuaries U جایگاه مقدس
sanctuary U جایگاه مقدس
the Holy Trinity U تثلیت مقدس
relic U اثار مقدس
Mashhad U هر مقدس مشهد
Holy Weeks U هفتهی مقدس
Holy Week U هفتهی مقدس
innocent U مبرا مقدس
saints U مقدس شمردن
saint U مقدس شمردن
scriptures U کتاب مقدس
relics U اثار مقدس
shrine U جای مقدس
guaiacum U عودالانبیاء درخت مقدس
mitzvah U حکم کتاب مقدس
it say in the bible that U در کتاب مقدس میگوید
altar-table U میز مقدس در کلیسا
postil U تفسیر کتاب مقدس
pontify U خودرا مقدس نمودن
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
pali U زبان مقدس بودائیان
mitsvot U حکم کتاب مقدس
biblical U وابسته به کتاب مقدس
religiosity U خشکه مقدس بودن
biblical U مطابق کتاب مقدس
sanctum U قدس جایگاه مقدس
anointment U تقدیس با روغن مقدس
sacredly U بطور مقدس یا محترم
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
People of the Book U پیروان کتاب مقدس [ دین]
it is said in the bible that U در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
martinmas U جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
veda U کتاب مقدس باستانی هند
lignum vitae U درخت مقدس خشب الانبیاء
hermeneutics U علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
midrash U تفسیر کتاب مقدس یهود
bible U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
vedic U وابسته به وداکتاب مقدس هندو
bibles U بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
scriptural U مطابق متن کتاب مقدس
feretory U [صندوق آثار مقدس کلیسا]
revised version U ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
vulgate U نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
i saw this p in the scripture U این فقره را در کتاب مقدس دیدم
it say in the bible that U درکتاب مقدس گفته شده است
zion U کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
biblicism U پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
credence U [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
enshrine U ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
scripturalism U اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
reliquary U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
franciscan U وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
lower criticism U انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
paradigms U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
reliquaries U فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
paradigm U ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
ampullae niche U [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
inspirationist U کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
pierian spring U الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
futurism U اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
grey friar U عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
bibles U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
bible U کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
altar of repose U [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
fundamentalist U کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sangreal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail U جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
isagogics U گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
blue laws U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue law U قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
methuselah U " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
patron saints U امام یا شخص مقدس حامی شخص
patron saint U امام یا شخص مقدس حامی شخص
verb U کلمه
faithfully <adv.> U کلمه به کلمه
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
verbs U کلمه
word for word U کلمه به کلمه
word U کلمه
parol U کلمه
worded U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
MOT U کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
MOTs U کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
to the letter <adv.> U کلمه به کلمه
road sense U کلمه
choice of words U کلمه بندی
word choice U کلمه بندی
wording U کلمه بندی
synonyms U کلمه مترادف
diction U کلمه بندی
verbiage [American English] U کلمه بندی
chains U از کلمه قبلی
synonym U کلمه مترادف
chain U از کلمه قبلی
oath U کلمه قسم
oaths U کلمه قسم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com