English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
payoff matrix U ماتریس بازدهی در تئوری بازیها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
two person zero sum game U در تئوری بازیها
pure strategy U استراتژی مطلق در تئوری بازیها
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
zero sum game U بازی با جمع صفر در تئوری بازیها
thins U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
game theory U نظریه بازیها
citcuit U اتحادیه بازیها
recording of games U ثبت بازیها
Stop your little games (tricks). U ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
yield U بازدهی
yielded U بازدهی
payoff U بازدهی
payoffs U بازدهی
productivity U بازدهی
yields U بازدهی
rate of yield U نرخ بازدهی
return on capital U بازدهی سرمایه
average productivity U بازدهی متوسط
rate of return U نرخ بازدهی
yield of lime U بازدهی اهک
marginal productivity U بازدهی نهائی
total factor productivity U بازدهی کل عوامل
return [on something] U نرخ بازدهی
efficiency variance U اختلاف بازدهی
factor productivity U بازدهی عوامل
yield rate U نرخ بازدهی
rate of productivity increase U نرخ افزایش بازدهی
productivity U قدرت تولید بازدهی
labor productivity U بازدهی نیروی کار
rate of return over cost U نرخ بازدهی بر هزینه سرمایه
marginal return of investment U بازدهی نهائی سرمایه گذاری
theories U تئوری
theory U تئوری
theoretical U تئوری
thebe U تئوری
decision theory U تئوری تصمیم
poisson theory U تئوری پویسن
heam yoei vooly U تئوری قدرت
graph theory U تئوری گراف
game theory U تئوری بازی
electron theory U تئوری الکترونی
energy theorem U تئوری انرژی
theory of fault U تئوری تقصیر
field theory U تئوری میدان ها
theorizer U تئوری باف
switching theory U تئوری سوئیچینگ
set theory U تئوری مجموعه ها
quantum theory U تئوری کوانتوم
theoretical gravity U گرانش تئوری
a priori U تئوری و نظری
communication theory U تئوری مخابرات
labor theory of value U تئوری ارزش کار
theoretician U ویژه گردر تئوری
theoreticians U ویژه گردر تئوری
tangent modules theory U تئوری ضریب ارتجاعی مماسی
So much for theory! <idiom> U به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
conical flow U تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
permanent income hypothesis U مینامد میباشد . این تئوری یکی از تئوریهای جدیددر باره مصرف است
atomic theory U فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
lattice matrix U ماتریس
z matrix U ماتریس "زد"
die U ماتریس
matrixes U ماتریس
matrix U ماتریس
boolean matrix U ماتریس بولی
scalar U ماتریس یک عنصری
singular matrix U ماتریس منفرد
singular matrix U ماتریس ویژه
singular matrix U ماتریس تکین
square matrix U ماتریس مربع
square matrix U ماتریس مربعی
matrix U ماتریس [ریاضی]
residual matrix U ماتریس مازاد
y matrix U ماتریس ایگرگ
unit matrix U ماتریس واحد
triangular matrix U ماتریس مثلثی
transpose matrix U ماتریس برگردان
symmetric matrix U ماتریس متقارن
order of matrix U مرتبه ماتریس
invert matrix U ماتریس معکوس
dot matrix U ماتریس نقطهای
nonsingular matrix U ماتریس ناویژه
leontief matrix U ماتریس لئونتیف
diagonal matrix U ماتریس قطری
minor of matrix U کهاد ماتریس
impedance matrix U ماتریس امپدانس
matrix algebra U جبر ماتریس
correlation matrix U ماتریس همبستگی
factor matrix U ماتریس عاملی
inverse matrix U ماتریس عکس
nonsingular matrix U ماتریس عادی
null matrix U ماتریس تهی
null matrix U ماتریس صفر
nonsingular matrix U ماتریس ناتکین
identity matrix U ماتریس واحد
core matrix U ماتریس چنبرهای
incidence matrix U ماتریس تلاقی
drawing die U ماتریس کششی
identity matrix U ماتریس همانی [ریاضی]
invertible matrix U ماتریس وارون [ریاضی]
impluse response matrix U ماتریس انتقال ضربه
matrix multiplication U ضرب ماتریس [ریاضی]
unit matrix U ماتریس همانی [ریاضی]
dot matrix character U کاراکتر ماتریس نقطهای
square matrix U ماتریس مربعی [ریاضی]
Jacobi matrix U ماتریس ژاکوبی [ریاضی]
adjoint matrix U ماتریس الحاقی [ریاضی]
triangular matrix U ماتریس مثلثی [ریاضی]
adjunct matrix U ماتریس الحاقی [ریاضی]
the transpose of a matrix U ترانهاده یک ماتریس [ریاضی]
matrix U جای پیدایش ماتریس
matrixes U جای پیدایش ماتریس
positive definite matrix U ماتریس همیشه مثبت
dot matrix printers U چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers U چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printer U چاپگر با ماتریس نقطهای
nonsingular matrix U ماتریس غیر منفرد
semidefinite matrix U ماتریس نیمه معین
dot matrix printer U چاپگر یا ماتریس نقطهای
singular matrix U ماتریس غیر عادی
impedance matrix U ماتریس مقاومت فاهری
magnetic matrix memory U حافظه ماتریس مغناطیسی
elements U یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
element U یک شماره ازخانه ماتریس یا آرایه
lower triangular matrix U ماتریس پایین مثلثی [ریاضی]
upper triangular matrix U ماتریس بالا مثلثی [ریاضی]
the main diagonal of a matrix U قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
multivariable multimethod matrix U ماتریس چند متغیری- چندروشی
relative income hypothesis U بوده و نقش اداب و رسوم در رابطه بامصرف را نشان میدهد . این تئوری ازدیگرتئوریهای جدید درباره مصرف است
scalar U مقدار مجزا ونه ماتریس یا رکورد.
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
transpose matrix U ماتریس که جای سطر و ستون ان عوض شده باشد
sparse array U ساختار ماتریس داده که بیشتر و ورودیهای آن صفر و خالی است
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
bit image [مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
marginal productivity law U قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
saddle point U منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
leontief matrix U اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
grid U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grids U سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com