Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cataloged
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloging
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogs
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogue
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogued
U
لیست قطعات کاتالوگ
catalogues
U
لیست قطعات کاتالوگ
cataloguing
U
لیست قطعات کاتالوگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
parts list
U
لیست قطعات
authorized parts list
U
لیست قطعات مجاز
running spare
U
قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
on board spares
U
قطعات تعمیراتی موجود درروی یک ناو قطعات موجوددر انبار
parts explosion
U
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان میدهد
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
reassembled
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembles
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassembling
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
reassemble
U
بستن قطعات سوار کردن قطعات
cannibalises
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizing
U
استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
subscribed
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes
U
افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
push up list
U
لیستی از اقلام که در ان هرقلم در اخر لیست وارد میشود و سایر اقلام همان مکان مربوطه در لیست راحفظ می کنند
circular list
U
لیست مدور لیست حلقوی
stacks
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stack
U
روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
bin storage space
U
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
cataloguing
U
کاتالوگ
cataloged
U
کاتالوگ
catalogs
U
کاتالوگ
catalogues
U
کاتالوگ
catalogue
U
کاتالوگ
catalogued
U
کاتالوگ
cataloging
U
کاتالوگ
catalog
U
کاتالوگ
repertory
U
کاتالوگ
cataloguer
U
متصدی کاتالوگ
catalogue number
U
شماره کاتالوگ
catalogue price
U
قیمت کاتالوگ
commodity catalogue
U
کاتالوگ کالا
cataloger
U
متصدی کاتالوگ
catalogue number
U
شماره کالادر کاتالوگ
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
dictionaries
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
dictionary
U
1-بلاکی که کلمات و معنای آنها را لیست میکند. 2-ساختار مدیرت داده که امکان مراجعه و ذخیره سازی فایلها را فراهم میکند. 3-بخشی از برنامه آزمایش دیکته :لیست کلمات صحیح برای بررسی متن وجود دارند
catalogues
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogs
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloging
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloged
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogued
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloguing
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
catalogue
U
ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
main
U
ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
smithereens
U
قطعات
common parts
U
قطعات عمومی
analecta
U
قطعات ادبی
component drawing
U
رسم قطعات
parts peculiar
U
قطعات اختصاصی
trilcgy
U
یا قطعات سه گانه
chrestomathy
U
قطعات برگزیده
flinders
U
قطعات شکسته
common items
U
قطعات عمومی
web stiffeners
U
قطعات تقویتی
shatters
U
قطعات شکسته
common hardware
U
قطعات عمومی
parts
U
قطعات یدکی
main members
U
قطعات اصلی
chrestomathy
U
قطعات منتخب
chosen fragments
U
قطعات منتخبه
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
chosen fragments
U
قطعات گزیده
end product
U
مجموعه قطعات
parts list
U
فهرست قطعات
shatter
U
قطعات شکسته
spare parts
U
قطعات یدکی
staff section
U
قطعات سمبه
repair parts
U
قطعات یدکی
bill of material
U
صورت قطعات
table of replaceable partes
U
فهرست قطعات
cable accessory
U
قطعات کابل
shell fragments
U
قطعات گلوله
renovation
U
تجدید قطعات کردن
fracture
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
invar struts
U
قطعات فلزی ضد انبساط
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
common parts
U
قطعات یدکی عمومی
assemble
U
سوار کردن قطعات
investment castings
U
قطعات ریخته گی بسته
assembles
U
سوار کردن قطعات
fractured
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fractures
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
fracturing
U
مو برداشتن قطعات و وسایل
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
assembled
U
سوار کردن قطعات
authorized parts list
U
سهمیه مجاز قطعات
analects
U
قطعات ادبی منتخبات
nomenclature
U
نام گذاری قطعات
fragment
U
قطعات متلاشی خردکردن
bitty
U
متشکل از قطعات ریز
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
fragments
U
قطعات متلاشی خردکردن
fragmenting
U
قطعات متلاشی خردکردن
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
component end item
U
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
shard
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
component change order
U
دستور تغییر قطعات یک وسیله
shards
U
شکستن وبصورت قطعات ریزدراوردن
dismantled
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
salvaged
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvages
U
پیاده کردن کامل قطعات
salvaging
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
dismantles
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
weldment
U
قطعات بهم جوش خورده
match mark
U
جفتن و جور کردن قطعات
wiggly block test
U
ازمون قطعات موج دار
phrasing
U
ترتیب بندی قطعات موسیقی
dismantling
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
salvage
U
پیاده کردن کامل قطعات
dismantle
U
پیاده کردن قطعات مونتاژ
quadrat
U
به قطعات مستطیل تقسیم کردن
anthologist
U
متخصص و متبحردر گلچین قطعات ادبی
materiel history
U
خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
boss
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
clapboard
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards
U
قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
borescope
U
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
connection of loom pieces
U
متصل کردن قطعات دار
[قالی]
beef cuts
U
قطعات مختلف گوشت لاشهء گاو
collapsible form work
U
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
disassembly
U
عکس عمل مونتاژ تجریه قطعات
bossed
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bosses
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
bossing
U
ناف روی قطعات ریختگی قوز
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sand casting
U
ریخته گری قطعات فلزی باقابهای ماسهای
dicing
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
dices
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
diced
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
piece mark
U
شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
dice
U
طاس تخته نرد بریدن به قطعات کوچک
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
foldboat
U
قایق قابل جدا کردن قطعات وبستن ان
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
vapor degreasing
U
غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
backlash
U
خلاصی در اثر اتصال شل و یاسائیدگی قطعات در هرمکانیزمی
cirrocumulus
U
قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
images
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
alodine
U
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم
tessera
U
قطعات کوچک مرمر یاشیشه مخصوص اجر موزاییک
liquid crystal bar graph panel indicator
U
شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
breakdown drawing
U
رسم پرسپکتیوی برای نمایش قطعات بصورت جدا از هم
Theres many a good tune played on an old fiddle.
<proverb>
U
یک ویولون قدیمى قطعات خوب بسیارى مى تواند بنوازد .
fishplate
U
قطعات ریل را با وصله وصل کردن پشت بند
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
tables
U
لیست
tabling
U
لیست
tabled
U
لیست
list
U
لیست
table
U
لیست
track bolt
U
پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
chained list
U
لیست زنجیرهای
wage bill
U
لیست حقوق
source listing
U
لیست منبع
promotion list
U
لیست ترفیعات
black list
U
لیست سیاه
symmetric list
U
لیست متقارن
circular list
U
لیست دایرهای
target list
U
لیست هدفها
two way list
U
لیست دو طرفه
target list
U
لیست اماجها
chained list
U
لیست زنجیری
check lists
U
لیست مرجع
listings
U
لیست گیری
list
U
لیست گرفتن
sequential list
U
لیست ترتیبی
sublist
U
زیر لیست
program listing
U
لیست برنامه
price list
U
لیست قیمت
trig list
U
لیست مثلثاتی
actions
U
لیست امکانات
payroll
U
لیست حقوق
linear list
U
لیست خطی
list of targets
U
لیست اماجها
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com