English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sand man U لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
dreamiest U خواب مانند خواب الود
somnific U خواب اور خواب الود
dreamy U خواب مانند خواب الود
dreamier U خواب مانند خواب الود
doziest U خواب الود
dozy U خواب الود
sleepiest U خواب الود
drowsier U خواب الود
drowsy U خواب الود
drowsiest U خواب الود
somnolent U خواب الود
slumb U خواب الود
dozier U خواب الود
sleepy U خواب الود
somnifacient U خواب الود
slumberous U خواب الود
soporific U خواب الود
sleepier U خواب الود
slumbery U خواب الود
slumbrous U خواب الود
drowze U خواب الود بودن
heavy U غلیظ خواب الود
sleepily U بطور خواب الود
drowzy head U ادم خواب الود
sleepyhead U ادم خواب الود
drowsing U خواب الود کردن
heavies U غلیظ خواب الود
heavier U غلیظ خواب الود
heaviest U غلیظ خواب الود
poppied U خواب الود یا ارام
i feel sleepy U خواب الود هستم
drowse U خواب الود کردن
drowsed U خواب الود کردن
drowses U خواب الود کردن
sleepyheads U ادم خواب الود
drowze U چرت زدن خواب الود کردن
maunder U بطور خواب الود وسرگردان حرکت کردن
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
pediatrics or pae U شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
after image [آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
he makes rings round them U دست انهارا از پشت می بند د
they are under serveillance U انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
besprent U پاشیده
rosy U گل پاشیده
disintegrated U از هم پاشیده
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
somnambulist U کسیکه در خواب راه میرود وابسته به راهروی درخواب خواب گرد
i was completely spattereed U به از رو تا به پایم گل پاشیده شد
sprinkles U پاشیده شدن
diffusible U پاشیده شدنی
disperse dye U رنگینه پاشیده
diperse phase U فاز پاشیده
dispersed phase U فاز پاشیده
disperse system U سیستم پاشیده
sugared U شکر پاشیده
perfusive U پاشیده شونده
sprinkled U پاشیده شدن
sprinkle U پاشیده شدن
narcolepsy U حالت خواب الودگی ومیل شدیدبه خواب
to broadcast seed U تخمی که درهمه جا پاشیده شود
littery U ریخته و پاشیده درهم برهم
hypnoidal U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
hypnoid U نومی شبیه خواب یا خواب هیپنوتیزم
mafrash U مفرش [واژه عربی به معنی خوابگاه و یا کیسه خواب می باشد و حالت تزئینی داشته، اطراف تشک خواب و یا جای استراحت را می پوشاند.]
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
morpheus U الهه خواب خواب پرور
hypnagogic U خواب اور خواب کننده
dogsleep U خواب زودبر خواب دروغی
hypnogogic U خواب اور خواب کننده
night dress U جامه خواب پیراهن خواب خواب جامه
child's play U بازی کودکان
disturbed children U کودکان پریشان
exceptional children U کودکان استثنایی
institutionalized children U کودکان پناهگاهی
infantile paralysis U فلج کودکان
disadvantaged children U کودکان محروم
play fellow U همبازی کودکان
touch wood U یکجوربازی کودکان
biddy basketball U بسکتبال کودکان
pediatrics U امراض کودکان
pediatrics U پزشکی کودکان
pedobaptism U تعمید کودکان
wading pool U استخر کودکان
matron U سرپرست کودکان
pediatric U مربوط به امراض کودکان
doggie U سگ بزبان کودکان سگ کوچک
puerile breathing U تنفس خرخری کودکان
pediatrician U ویژه گر بیماریهای کودکان
piadology U شناسایی حالات کودکان
infant mortality U مرگ و میر کودکان
school age children U کودکان واجب التعلیم
baby farm U محل نگهداری کودکان
pedology U مبحث بهداشت کودکان
pemphigus U تاول کوفتی کودکان
playground ball U توپ پلاستیکی کودکان
children's apperception test U ازمون اندریافت کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
playrooms U اتاق بازی کودکان
puds U دست در زبان کودکان
child labor laws U قوانین کار کودکان
pud U دست در زبان کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
paedophilia U میل جنسی به کودکان
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
undies U زیر پوش کودکان
He is fast asleep. U خواب خواب است
arrest of judgment U سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
child death rate U نرخ مرگ و میر کودکان
poliomyelitic U وابسته به بیماری فلج کودکان
little pitchers have long ears U کودکان غالبا گوششان تیزاست
PO U پبشاب دان بزبان کودکان
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
dump U نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
hornbook U کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
Mentally retarded children. U کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
nursery governess U بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
scaramouche U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
stockinet U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinette U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
scaramouch U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
minor league U دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
roller coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
roller-coasters U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
wppsi U مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
roller-coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
repeater U وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
fogbound U مه الود
foggy U مه الود
caliginous U مه الود
thick U گل الود
feculent U گل الود
shod U گل الود
foamiest U کف الود
foamy U کف الود
foggier U مه الود
thickest U گل الود
foggiest U مه الود
thicker U گل الود
mire U گل الود
turbid U گل الود
spunous U کف الود
scummy U کف الود
spumy U کف الود
muddying U گل الود
muddiest U گل الود
muddy U گل الود
bedraggled U گل الود
sudsy U کف الود
lathery U کف الود
brumous U مه الود
dropsical U پف الود
muddier U گل الود
plashy U گل الود
spluttery U تف الود
foamier U کف الود
muddied U گل الود
turbid U مه الود
muddies U گل الود
muddies U خیس و گل الود
venomous U زهر الود
muddier U خیس و گل الود
muddiest U خیس و گل الود
sponge cake U کیک پف الود
fiercest U خشم الود
smeared with dirt U خاک الود
fiercer U خشم الود
fierce U خشم الود
muddy U خیس و گل الود
muddying U خیس و گل الود
sponge cakes U کیک پف الود
muddied U خیس و گل الود
nemire U گل الود کردن
puddle U گل الود کردن
puddles U گل الود کردن
passionate U هوس الود
based on private motives U غرض الود
fog U مه الود بودن
fogs U مه الود بودن
wrathful U قهر الود
like mad U خشم الود
tinged with cnvy U رشک الود
vapory U بخار الود
bemire U گل الود کردن
mud U گل الود کردن
fogginess U مه الود بودن
ensanguined U خون الود
muddilly U بطور گل الود
muddily U بطور گل الود
loblolly U چاله گل الود
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
foggily U بطورمه الود یامبهم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com