English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
purge valve U لوله مخصوص بیرون فرستادن اب از ماسک بافشار هوای بینی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snorkeler U غواص با ماسک و لوله
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
snorkeling U غواصی بکمک لوله و ماسک
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
re export U دوباره بیرون فرستادن
mouthpieces U لوله هوای غواص
mouthguard U لوله هوای غواص
mouthpiece U لوله هوای غواص
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
velocity stacks U لوله ورود هوای مساوی به هر سیلندر
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
priming U پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
hatch way U روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
endemic U بومی بیماری همه گیربومی مخصوص اب و هوای یک شهر یا یک کشور
lorgnette U عینک مخصوص روی بینی
lorgnettes U عینک مخصوص روی بینی
snorkels U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
bull dog wrench U اچار مخصوص لوله گاز
schnorkel U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
snorkel U لوله مخصوص تنفس در زیر اب
vectograph U عکس مخصوص استفاده از عینک برجسته بینی
find touch U بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
speaking tube U لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
culvert U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
culverts U لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
to turn out U بیرون دادن بیرون کردن سوی بیرون برگرداندن بیرون اوردن امدن
back pressure valve U سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
fog lookouts U دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
flushing U اب را بافشار ریختن
barometric U بافشار هوا
froissement U حرکت بافشار
flushes U اب را بافشار ریختن
flush U اب را بافشار ریختن
propulsion U بجلوراندن بافشار
diffusion U تخلیه کردن بافشار
radojet U وسیله تخلیه هوا بافشار
hydromatic U دستگاهی که بافشار روغن کار میکند
pneumatic U بافشار گاز وسایلی که با فشارگاز یا هوا کار می کنند
turbocharger U گرم کننده هوای کاربوراتور انباره هوای کاربوراتور
legg press U تمرین تقویت عضلههای پا بافشار دادن وزنه به بالا با پاخوابیده به پشت
die casting U روشی که در ان فلز مذاب بافشار هیدرولیکی به داخل قالبهایی رانده میشود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
snub nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed U دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
turbojet U توربین هوای فشرده کمپرسور هوای فشرده
to strain at a gnat U ازدروازه بیرون نرفتن وازچشم سوزن بیرون رفتن
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
effluvium U پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
guise U ماسک
face wall U ماسک
guises U ماسک
masks U ماسک
mask U ماسک
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
masquer U ماسک پوش
gas mask U ماسک گاز
smoke mask U ماسک ضد دود
helmet U ماسک محافظ
helmets U ماسک محافظ
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
safty face shield U ماسک ایمنی
masker U ماسک دار
gas mask U ماسک ضد گاز
gas masks U ماسک گاز
breathing gear U ماسک تنفسی
a face-pack U ماسک صورت
gas masks U ماسک ضد گاز
face guard U ماسک محافظ
protective mask U ماسک ضد گاز
dust respirator U ماسک تنفسی
masked U ماسک زده
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
witjout U بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
to be masked U نقاب یا ماسک زدن
I'd like a face-pack. من ماسک صورت میخواهم.
death masks U ماسک صورت مرده
dust respirator U ماسک ضد گردو غبار
death mask U ماسک صورت مرده
face mask U ماسک محافظ صورت
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
septum U حفرههای بینی پره بینی
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
mask U ماسک زدن پنهان کردن
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
masks U ماسک زدن پنهان کردن
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
facr piece U قسمت مربوط به صورت ماسک ضد گاز
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
extravasate U ازمجرای طبیعی بیرون رفتن ازمجرای خود بیرون انداختن بداخل بافت ریختن
ejected U بیرون راندن بیرون انداختن
ejects U بیرون راندن بیرون انداختن
eject U بیرون راندن بیرون انداختن
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
outward bound U عازم بیرون روانه بیرون
ejecting U بیرون راندن بیرون انداختن
sockets U بست لوله دوراهی لوله
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
maskable U وقفهای که توسط ماسک وقفه قابل فعال شدن است
geek U یکی از بازیکنان بالماسکه وکارناوال که غالبا دارای ماسک منقاردار است
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
masks U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
mask U محل ذخیره سازی در کامپیوتر که حاوی الگوی بیتها به صورت ماسک است
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses U تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
weather forecast U پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
off one's hands U بیرون از اختیار شخص بیرون از نظارت شخص
dispateh U فرستادن
sends U فرستادن
to a. letter U فرستادن
despatched U فرستادن
despatches U فرستادن
dispatches U فرستادن
to serve a subpoena on U فرستادن
sending U فرستادن
despatch U فرستادن
consign U فرستادن
remit U فرستادن
remits U فرستادن
remitted U فرستادن
remitting U فرستادن
hand over U فرستادن
send U فرستادن
despatching U فرستادن
dispatch U فرستادن
give off <idiom> U فرستادن
to send back U پس فرستادن
to send off U فرستادن
send back U پس فرستادن
to send off U فرستادن
pack U فرستادن
send out U فرستادن
send round U فرستادن
packs U فرستادن
consigns U فرستادن
consigning U فرستادن
dispatched U فرستادن
consigned U فرستادن
send in U فرستادن
petticoatsfever U هوای زن
air blast U هوای دم
moist air U هوای تر
issues U نشریه فرستادن
delegated U به نمایندگی فرستادن
returns U پس فرستادن عودت
mission U بماموریت فرستادن
delegate U به نمایندگی فرستادن
returning U پس فرستادن عودت
jamming U پارازیت فرستادن
to send on fools errand U پی نخودسیاه فرستادن
returned U پس فرستادن عودت
missions U بماموریت فرستادن
to send down rain U باران فرستادن
to send a message U پیام فرستادن
issue U نشریه فرستادن
retransmit U دوباره فرستادن
send on U جداگانه فرستادن
return U پس فرستادن عودت
issued U نشریه فرستادن
delegates U به نمایندگی فرستادن
send-up U بزندان فرستادن
missend U اشتباها فرستادن
forwarded U فرستادن رساندن
send-ups U بزندان فرستادن
call for some one U پی کسی فرستادن
to call for anyone U پی کسی فرستادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com