English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
petrol pipe U لوله بنزین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gasoline U سوخت موتورهای بنزینی بنزین موتور بنزین
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
fuelled U بنزین
gas U بنزین
gases U بنزین
petrol U بنزین
gasolene U بنزین
fuels U بنزین
fuelling U بنزین
fuel U بنزین
gasses U بنزین
fueled U بنزین
benzole U بنزین
gasoline U بنزین
benzine U بنزین
storm bird U بنزین
motor sprit U بنزین
gassed U بنزین
gas U بنزین گازمعده
petrol tank U مخزن بنزین
naphtha U بنزین سنگین
gas storage U مخزن بنزین
gas recovery U بازیابی بنزین
gasses U بنزین گازمعده
gas level U سطح بنزین
petrol container U فرف بنزین
petrol can U باک بنزین
filling station U پمپ بنزین
phenyl U اصل بنزین
gas pump U پمپ بنزین
petrol pump U پمپ بنزین
petrol filter U صافی بنزین
gas pump U تلمبه بنزین
filling stations U پمپ بنزین
gases U بنزین گازمعده
light gasolin U بنزین سبک
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gasoline dump U باک بنزین
gasoline consumption U مصرف بنزین
gasoline can U قوطی بنزین
gasoline drum U بشکه بنزین
gasoline barrel U بشکه بنزین
high grade petrol U بنزین سوپر
gasolinic U وابسته به بنزین
gas tank U پودر بنزین
gas tank U بخار بنزین
gas station U پمپ بنزین
gas stations U پمپ بنزین
gassed U بنزین گازمعده
premium grade petrol U بنزین سوپر
fuel pump U پمپ بنزین
avgas U بنزین هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
gas inlet valve needle U ژیگلور بنزین
gas injection U پاشش بنزین
Premium gas U بنزین سوپر
petrol pump U تلمبه بنزین
gas injection U تزریق بنزین
fuel filter U صافی بنزین
gas air mixture U مخلوط بنزین و هوا
gasoline brick U بنزین خوش سوز
gasoline brick U بنزین بااکتان بالا
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
pr etrol filling station U ایستگاه پمپ بنزین
petrol injection pump U پمپ تزریق بنزین
petrol feed pump U پمپ تغذیه بنزین
gasholder U محل نگهداری بنزین
storm bird U بنزین ریختن ماشین
gasholders U محل نگهداری بنزین
gasoline gels U بنزین تغلیظ شده
petrol U بنزین گیری کردن
gas form natrural gas U بنزین از گاز طبیعی
I've run out of petrol. بنزین تمام کردم.
unleaded petrol U بنزین بدون سرب
gas inlet valve needle U سوزن شیرورودی بنزین
gas synthesis U ترکیب مصنوعی بنزین
service stations U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
Where is the neareset petrol station? U نزدیکترین پمپ بنزین کجاست؟
benzoline U بنزین خام یاپالوده نشده
gas saving U صرفه جویی در مصرف بنزین
service station U ایستگاه پمپ بنزین بزرگ
gas form natrural gas U بنزین حاصله از گاز طبیعی
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
The gas station is nearby . U پمپ بنزین درهمین نزدیکی هاست
The bus stopped for fuel [ to get gas] . U اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
gas level gauge U دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
They were falling over one another to get petrol(gasoline). U برای خرید بنزین سرودست می شکستند
mpg U مخفف مسافت طی شده با یک گالن بنزین
class iii supplies U اماد طبقه 3 بنزین و موادروغنی وسوختی
throttles U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
Gasoline is volatile . U بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
throttled U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
contraband of war U قاچاق اسلحه ومهمات جنگی و متفرعات ان از قبیل بنزین و لاستیک
napalms U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalmed U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalm U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
napalming U ماده مخصوص تغلیظ بنزین وتهیه بمب اتش زا و پرتاب شعله
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
benzene U هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
gums U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gumming U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gum U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed U رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
pipe cutter U لوله بر
pipe layer U لوله کش
spouted U لوله
pipe U لوله
pipe line U خط لوله
piped U لوله
hosed U لوله
spout U لوله
pipe fitter U لوله کش
spouting U لوله
stave U لوله اب
hickey U لوله خم کن
valve U لوله
valves U لوله
chimney U لوله
chimneys U لوله
pipelines U خط لوله
pipeline U خط لوله
hoses U لوله
hosing U لوله
fire hose U لوله اب
bores U لوله
spouts U لوله
blast pipe U لوله دم
blast main U لوله دم
discharge head U سر لوله
rolls U لوله
hose U لوله
roll U لوله
rolled U لوله
noses U سر لوله
downtake U لوله
bore U لوله
drain pipe U لوله
ductile U لوله شو
nose U سر لوله
tubes U لوله
cylinders U لوله
tubulation U لوله
conduit U لوله
nozzles U سر لوله اب
nozzle U سر لوله اب
sequacious U لوله شو
tube cutter U لوله بر
tube U لوله
conduits U لوله
rouleau U لوله
cannon U لوله
cannons U لوله
duct U لوله اب
water pipe U لوله اب
hosepipe U لوله
plumber U لوله کش
clip U لوله
clipped U لوله
clippings U لوله
clips U لوله
plumbers U لوله کش
cylinder U لوله
feed pipe U لوله تغذیه
flush pipe U لوله ریزش
flush pipe U لوله ابفشان
flue pipe U لوله دودکش
field drain pipe U لوله زهکشی
flume U لوله اب خم شده
flexible pipe U لوله خرطومی
flexible pipe U لوله تاشو
exhaust pipe U لوله خروجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com