Perdic | لوله اگزوز آتش گیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 210 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	back-firing [detonating] exhaust U	لوله اگزوز آتش گیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	stack U	لوله اگزوز
	stacked U	لوله اگزوز
	stacks U	لوله اگزوز
	exhaust U	لوله اگزوز
	exhausts U	لوله اگزوز
	bayonet exhaust pipe U	قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
	tail pipe U	لوله اگزوز
	exhaust pipe	لوله اگزوز
	tailpipe U	لوله انتهایی اگزوز
Other Matches

	intubate U	لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
	exhaust U	اگزوز
	exhausts U	اگزوز
	combustion/exhaust U	اگزوز-خروجبخار
	exhaust system U	سیستم اگزوز
	exhaust stroke U	مرحله اگزوز
	turbocharger U	انبار اگزوز
	branch pipe U	پنجه اگزوز
	exhaust cone U	مخروطی اگزوز
	exhaust manifold U	چندراهی اگزوز
	hoses U	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
	hosing U	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
	hosed U	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
	hose U	لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
	elvate U	بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
	go devil U	لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
	muzzle burst U	ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
	breech end U	انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
	exhaust gas admission	اگزوز ورود گاز
	thermionic tube U	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
	cannons U	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
	cannon U	لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
	heat muff U	پوشش اطراف پنجه اگزوز
	jack ring U	حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
	back pressure U	فشاراگزوز فشار عقب نشینی اگزوز
	vas deferens U	لوله خروجی بیضه لوله منی
	rigatoni U	رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
	barburetor heater U	جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
	oviduct U	لوله رحمی لوله فالوپ
	sockets U	بست لوله دوراهی لوله
	to pipeline U	با خط لوله لوله کشی کردن
	water pipe U	لوله مخصوص لوله کشی اب
	spigot U	لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
	angle of depression U	میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
	pipeline assets U	وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
	flash tube U	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	muffing U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muff U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muffed U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	muffs U	مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
	collimating sight U	دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
	angle of traverse U	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
	clipped U	لوله
	clips U	لوله
	clippings U	لوله
	clip U	لوله
	pipelines U	خط لوله
	pipe line U	خط لوله
	pipe layer U	لوله کش
	pipe fitter U	لوله کش
	pipe cutter U	لوله بر
	pipeline U	خط لوله
	pipe U	لوله
	blast pipe U	لوله دم
	tube U	لوله
	nozzles U	سر لوله اب
	blast main U	لوله دم
	tubes U	لوله
	rouleau U	لوله
	bore U	لوله
	bores U	لوله
	fire hose U	لوله اب
	stave U	لوله اب
	hose U	لوله
	noses U	سر لوله
	hosing U	لوله
	nose U	سر لوله
	valve U	لوله
	discharge head U	سر لوله
	valves U	لوله
	chimney U	لوله
	chimneys U	لوله
	downtake U	لوله
	drain pipe U	لوله
	hosed U	لوله
	rolls U	لوله
	spout U	لوله
	spouted U	لوله
	hickey U	لوله خم کن
	spouting U	لوله
	hoses U	لوله
	spouts U	لوله
	roll U	لوله
	rolled U	لوله
	ductile U	لوله شو
	nozzle U	سر لوله اب
	cannon U	لوله
	conduit U	لوله
	plumber U	لوله کش
	conduits U	لوله
	cannons U	لوله
	tubulation U	لوله
	sequacious U	لوله شو
	piped U	لوله
	plumbers U	لوله کش
	hosepipe U	لوله
	water pipe U	لوله اب
	cylinders U	لوله
	cylinder U	لوله
	duct U	لوله اب
	tube cutter U	لوله بر
	drawtube U	لوله دوربین
	drain pipe U	لوله زهکشی
	coppering U	مس گیری لوله
	down pipes U	لوله ناودان
	cast pipe U	لوله چدنی
	drain cock U	لوله تخلیه
	discahrge pipe U	لوله تخلیه
	corrugated tube U	لوله موجدار
	end plug U	درپوش لوله
	acetylene cylinder	لوله استیلن
	wind pipe U	لوله هوا
	wind pipe U	لوله هواکش
	well lining hoop U	لوله چاه اب
	feed pipe U	لوله تغذیه
	field drain pipe U	لوله زهکشی
	weephole U	لوله جداری
	flexible pipe U	لوله خرطومی
	waste pipe U	لوله زهکش
	flexible pipe U	لوله تاشو
	drill pipe	لوله حفرکن
	exhaust pipe U	لوله خروجی
	enteron U	لوله هاضمه
	drying tube U	لوله نمگیر
	ductule U	لوله کوچک
	earth ware U	لوله سفالی
	earthenware pipe U	لوله سفالین
	education pipe U	لوله تخلیه
	electric lead pipe U	لوله برکمن
	electron tube U	لوله الکترون
	tubular transmission shaft U	لوله کاردان
	flue pipe U	لوله دودکش
	air tube U	لوله هوا
	boring pipe U	لوله حفاری
	bourdon tube U	لوله بوردون
	bustle pipe U	لوله حلقوی
	bx cable U	لوله ب ایکس
	by pass U	لوله فرعی
	cable shield U	لوله کابل
	canula U	لوله جراحی
	blind pipe U	لوله کور
	blind pipe U	لوله غیرمشبک
	air vessel U	لوله تنفسی
	socket U	دو راهی لوله
	applicator U	سر لوله شیپوری
	articulated pipe U	لوله تاشو
	axis of the bore U	محور لوله
	bleeding tube U	لوله هواگیری
	capillary tube U	لوله موئین
	capillary tube U	لوله مویین
	concrete pipe U	لوله سیمانی
	conduit rodding U	فنرگذرانی از لوله
	rodding a conduit U	فنرگذرانی از لوله
	conduit wire U	لوله برگمن
	connecting tube U	لوله رابط
	copper pipe U	لوله مسی
	dome-pot U	لوله سفالی
	copper tube U	لوله مسی
	concrete pipe U	لوله بتنی
	casing tube U	لوله جدار
	cast iron pipe U	لوله چدنی
	chain pipe U	لوله زنجیر
	clay pipe U	لوله سفالی
	hydraulic line U	خط لوله هیدرولیکی
	pipe spanner U	اچار لوله
	hydraulic pipe U	خط لوله هیدرولیکی
	colling water pipe U	لوله اب سرد
	flume U	لوله اب خم شده
	pipe connection U	اتصال لوله
	pipe vice U	لوله گیر
	pipe wrench U	لوله گیر
	swob U	لوله پاک کن
	supply pipe U	لوله ابرسانی
	suction pipe U	لوله مکنده
	suction pipe U	لوله مکش
	pipe wrench U	اچار لوله
	subcaliber U	لوله جوفی
	pipeage U	لوله کشی
	pipehead U	انتهای خط لوله
	pipe tongs U	لوله گیر
	the pipe thawed U	یخ توی لوله اب شد
	thermionic tube U	لوله ترمویونیک
	pipe cutter U	لوله قطع کن
	pipe fitter U	لوله نصب کن
	pipe fitting U	لوله کشی
	tube of force U	لوله میدان
	pipe laying U	لوله کشی
	plumbing work U	لوله کشی
	tubate U	لوله مانند
	pipe reticulation U	لوله کشی
	pipe straightner U	لوله راستکن
	torpedo tube U	لوله اژدر
	to turnon the gas U	لوله یاشیرگازرابازکردن
	pipehead U	مقصدخطوط لوله
	stovepipe U	لوله بخاری
	stoneware pipe U	لوله سفالینه
	point bland U	از دهانه لوله
	precession U	فرسایش لوله
	pression pipe U	لوله فشاری