Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
knuckle joint
U
لولای مفصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
uniarticulate
U
یک بندی یک مفصلی تک مفصلی
articulated jack
U
جک مفصلی
articular
U
مفصلی
hinged
U
مفصلی
keage
U
مفصلی
articulated
U
مفصلی
trimerous
U
سه مفصلی
wire hinge
U
لولای سیمی
camera nadir
U
خط لولای دوربین
fixed pivot
U
لولای ثابت
inside hinge
U
لولای داخلی
joint hinge
U
لولای قدی
piano hinge
U
لولای قدی
spigot and socket joint
اتصال مفصلی
socket pipe
لوله مفصلی
synovia
U
رطوبت مفصلی
pivot point
U
نقطه مفصلی
sleeve coupling
U
تزویج مفصلی
propeller shaft
U
محور مفصلی
articulated shaft
U
محور مفصلی
articulated rotor
U
روتور مفصلی
arthrosis
U
استحاله مفصلی
articular sensations
U
احساسهای مفصلی
butts
U
لبه لولای فرنگی
knuckle joint
U
لولای بند دار
turning point
U
نقطه لولای چرخش
butt
U
لبه لولای فرنگی
swivel
U
لولای پاشنه گرد
swivelled
U
لولای پاشنه گرد
swivels
U
لولای پاشنه گرد
turning points
U
نقطه لولای چرخش
butted
U
لبه لولای فرنگی
articulation wales
U
چوب بست مفصلی
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
bursitis
U
اماس کیسههای مفصلی
articulated vehicle
U
وسیله نقلیه مفصلی
clevis
U
اتصال پنجه مفصلی
It was a sumptuous lunch .
U
نهار مفصلی بود
the door swung open
U
در روی لولای خودچرخیده است
pintle center
U
مرکز لولای جنگ افزار
They gave him a sound thrashing .
U
اورا کتک مفصلی زدند
orbit point
U
نقطه لولای چرخش هواپیمادر هوا
hinge joint
U
مفصلی که دریک سطح حرکت کند
hinge
U
لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
hinges
U
لولای درب کاپوت ماشین محور لولایی
creaks
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaking
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
blade flapping
U
حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
creaked
U
غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
moving pivot
U
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com