Perdic | لوحه نشانه گذاری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	traffic sign U	لوحه نشانه گذاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pavement marking U	نشانه گذاری راه
	road marking U	نشانه گذاری راه
	traffic sign U	تابلو نشانه گذاری
	mathematical notation U	نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
	pointer U	نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
	pointers U	نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
	no drop image	[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
	signboard U	لوحه
	plaque U	لوحه
	plate U	لوحه
	plates U	لوحه
	brede U	لوحه
	plaques U	لوحه
	signboards U	لوحه
	tablet U	لوحه
	tablets U	لوحه
	slab U	لوحه
	slabs U	لوحه
	ToolTips U	برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
	symbolically U	آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
	symbolic U	آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
	sign writer U	لوحه نویس
	plates U	لوحه روکش
	duty roster U	لوحه نگهبانی
	slab ingot U	شمش لوحه
	maneuvering board U	لوحه سینماتیک
	plate U	لوحه روکش
	gravestones U	لوحه قبر
	gravestone U	لوحه قبر
	maneuvering board U	لوحه مانور
	organization chart U	لوحه سازمان
	ingots slab mill U	دستگاه نورد لوحه
	billet slip U	لوحه اسکان افراد
	battle bill U	لوحه جنگی ناو
	slabbing mill U	دستگاه نورد لوحه
	test chart U	لوحه بینایی سنجی
	pallette U	لوحه ارایش پالت
	slats U	لوحه سنگ باریک
	slat U	لوحه سنگ باریک
	watch bill U	لوحه نگهبانی ناو
	memorial U	لوحه یادبود وابسته به حافظه
	enamel plaque U	لوحه فلزی میناکاری شده
	pax U	لوحه تمثال عیسی ومریم
	memorialist U	نویسنده یاد بود یا لوحه
	memorials U	لوحه یادبود وابسته به حافظه
	woodcut U	گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
	station bill U	لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
	abacus U	گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
	abacuses U	گنجه فرف لوحه مربع موزائیک سازی
	residential investments U	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	desired investment U	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
	punctuation mark U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	punctuation marks U	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
	overcapitalization U	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
	palette U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	palettes U	لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
	peach design U	نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
	cooperative scorer U	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
	unintended investment U	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
	electro optics U	وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
	public U	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
	preset vector U	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
	fuze U	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
	fuzing U	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
	monument U	لوحه تاریخی اثر تاریخی
	monuments U	لوحه تاریخی اثر تاریخی
	icons U	نشانه
	emblem U	نشانه
	markers U	نشانه
	portents U	نشانه
	ikons U	نشانه
	one address U	با یک نشانه
	presage U	نشانه
	traces U	نشانه
	traced U	نشانه
	reminiscences U	نشانه
	sacrament U	نشانه
	sacraments U	نشانه
	reminiscence U	نشانه
	marks U	نشانه
	indications U	نشانه ها
	bench mark U	نشانه
	presaged U	نشانه
	presages U	نشانه
	cursor U	نشانه گر
	cue U	نشانه
	cursors U	نشانه گر
	cues U	نشانه
	signaled U	نشانه
	signal U	نشانه
	icon U	نشانه
	presaging U	نشانه
	portent U	نشانه
	omen U	نشانه
	omens U	نشانه
	marker U	نشانه
	trace U	نشانه
	emblems U	نشانه
	symbol U	نشانه
	emblematic U	نشانه
	token U	نشانه
	symptoms U	نشانه
	symptomless U	بی نشانه
	attributing U	نشانه
	attributes U	نشانه
	signalled U	نشانه
	mark U	نشانه
	symptom U	نشانه
	attribute U	نشانه
	indicative U	نشانه
	tokens U	نشانه
	leveled U	نشانه گرفتن
	discriminandum U	نشانه افتراق
	cockshot U	نشانه روی
	symptomatic U	نشانه بیماری
	levels U	نشانه گرفتن
	levelled U	نشانه گرفتن
	indication U	اشعار نشانه
	level U	نشانه گرفتن
	aiming U	نشانه روی
	line of sight U	خط نشانه روی
	frequency mark U	نشانه فرکانس
	bode U	نشانه بودن
	target U	تیر نشانه
	emblematical U	حاوی نشانه
	allegory U	نشانه علامت
	allegories U	نشانه علامت
	go ahead U	نشانه ترقی
	direction peg U	میخ نشانه
	targeting U	تیر نشانه
	aimed U	نشانه گرفتن .
	veto U	نشانه مخالفت
	vetoed U	نشانه مخالفت
	vetoes U	نشانه مخالفت
	vetoing U	نشانه مخالفت
	asterisks U	1-نشانه گرافیکی
	sightings U	نشانه رفتن
	aim U	نشانه گرفتن .
	marksmen U	نشانه گیر
	marksman U	نشانه گیر
	sighting U	نشانه رفتن
	proof U	نشانه مدرک
	badge reader U	نشانه خوان
	targetting U	تیر نشانه
	targeted U	تیر نشانه
	dan buoy U	بویه نشانه
	cue learning U	نشانه اموزی
	indicator U	علامت خط نشانه
	targets U	تیر نشانه
	cockshy U	نشانه روی
	targetted U	تیر نشانه
	bench mark U	نشانه مبنا
	asterisk U	1-نشانه گرافیکی
	cairns U	سنگ نشانه
	cairn U	سنگ نشانه
	aims U	نشانه گرفتن .
	proofs U	نشانه مدرک
	trained U	نشانه رفتن
	signal U	علامت نشانه
	prodrome U	پیش نشانه
	proof of laziness U	نشانه تنبلی
	traffic signal U	نشانه روشن
	code U	نشانه قراردادی
	signaled U	علامت نشانه
	typology U	نشانه شناسی
	sem U	نشانه شناسی
	markers U	علامت نشانه
	merit badge U	نشانه هنر
	minimal cue U	نشانه کمینه
	symptomatology U	نشانه شناسی
	pivot point U	نقطه نشانه
	indicium U	نشانه ویژه
	token passing U	گذراندن نشانه
	train U	نشانه رفتن
	marker U	علامت نشانه
	trains U	نشانه رفتن
	signalled U	علامت نشانه
	lineation U	خط گذاری
	indention U	تو گذاری
	coding U	کد گذاری
	reciprocal laying U	نشانه روی متقابله
	peep sight U	دریچه نشانه روی
	extend U	گرافیک و نشانه ها است
	semicolon U	نشانه چاپ شده
	extending U	گرافیک و نشانه ها است
	gunners U	نشانه رو توپ ساز
	crossbones U	نشانه مرگ وخطر
	plot U	نشانه میان چهارراه
	plots U	نشانه میان چهارراه
	plotted U	نشانه میان چهارراه
	gunner U	نشانه رو توپ ساز
	marks U	نشانه کردن حریف
	sight scale U	طبله نشانه روی
	mark U	علامت نشانه هدف
	mark U	نشانه کردن حریف
	point U	نشانه روی کردن
	marks U	علامت نشانه هدف
	homage U	نشانه ی تکریم و وفاداری
	sight U	الت نشانه روی